***نسيم معرفت***
بسم الله الرحمن الرحيم
**ارزش و اهميت نوروز در اسلام+نسيم معرفت
يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ يَا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَي أَحْسَنِ الْحَالِ
نوروز فصل شکفتن و خارج شدن از خمودي و پژمردگي است … نوروز حرکت و جنبش و رستاخيز در طبيعت است…. نوروز يعني حيات دوباره و حرکت به سوي رشد و تعالي …نوروز يعني داشتن صفات و سجاياي عاليه انساني … نوروز روز خداشناسي و رسيدن به کمال مطلق است…
آفرينش همه تنبيه خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
دو آيه از آيات قرآن کريم در سوره حج متناسب با فصل بهار و نوروز است، يکي آيه «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهً إِنَّ اللَّهَ لَطيفٌ خَبيرٌ . آيا نديدي خداوند از آسمان ، آبي فرستاد ، و زمين ( بر اثر آن ) سرسبز و خرّم مي گردد؟! و خداوند لطيف و آگاه است. (سوره حج آيه 63)
و ديگري در ابتداي سوره حج که ميفرمايد:«… وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَهً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ . … ( از سوي ديگر ، ) زمين را ( در فصل زمستان ) خشک و مرده مي بيني ، اما هنگامي که آب باران بر آن فرو مي فرستيم ، به حرکت درمي آيد و مي رويد و از هر نوع گياهان زيبا مي روياند! ( سوره حج آيه 5)
ريشه تاريخي نوروز، به پنج هزار سال قبل در عصر باستان بر ميگردد و نوشته اند کسي که نوروز را پايه گذاري کرد جمشيد پسر طهمورث است .
جناب ابوريحان بيروني در کتاب «آثار الباقيه» در زمينه عيد نوروز ميفرمايد: مردم ايران در عصر باستان پنج روز را تعطيل کرده و جشن ميگرفتهاند، اول فروردين تا پنجم فروردين که جزو جشن هاي عمومي بود. همچنين روز ششم فروردين جشني خاص بود که مخصوص شاه و اطرافيان وي بوده است.
سؤال : آيا نوروز از نظر اسلام پذيرفته شده يا خير؟
حضرت آيت الله محمد حسين آل کاشف الغطاء در اين رابطه نظري دارند،و آن اين که عيد بر چهار قسم است، اول عيد ديني، دوم عيد مذهبي، سوم عيد ملي و چهارم عيد تکوين که عيد تکوين همان عيد عالَم وطبيعت است . اما در روايتي از امام هادي (عَلَيهِ السَّلامُ ) داريم که فرمود :اَلعِيدُ اَربَعَهُُ لِلشِّيعَهِ ، براي شيعه چهار عيد است : اَلأَضحي، اَلفِطر، اَلغَدير و الجُمُعَهُ، پس عيد ديني به معناي عام خود که مذهب را هم شامل ميشود، اين چهار عيد است(اَلأَضحي، اَلفِطر، اَلغَدير و الجُمُعَهُ ) و در تقسيمي که امام هادي (عَلَيهِ السَّلامُ ) کردند: بر مبناي تقسيم ديني بالمعني العام(اعم از عيد ديني و مذهبي) است، اما بنابرتقسيمي که آيت الله کاشف الغطاء کردند، چهار عيد داريم : عيد ديني، عيد مذهبي، عيد ملي و عيد تکوين (که همان عيد آفرينش و طبيعت و عالَم است). طبق تقسيم ايشان معلوم است که عيد ديني عبارتست از عيد قربان و عيد فطر، عيد مذهبي فقط غدير است که البته به نظرمن غدير براي همه است (واختصاصي به مذهب شيعه ندارد) و عيد طبيعت و آفرينش .
منظور حضرت آيت الله محمد حسين آل کاشف الغطاء از تقسيمي که ذکر شد اين بود که عيد نوروز جزو عيد عالَم و طبيعت و تکوين و آفرينش بوده و ربطي به شيعه و سني و دين اسلام و يا باستان هم ندارد . بر اين اساس، آنچه هست به طبيعت باز ميگردد وربطي به دين ومذهب ندارد . الته بايد توجه داشت که عيد نوروز عيدي باستاني و ملي است که رنگ اسلامي دارد و مورد تأييد اسلام ميباشد.
در رابطه با عيد نوروز ميتوان به کتاب بحار الانوار جلد 56 مراجعه کرد که بسياري از روايات مربوط به عيد نوروز در آنجا ذکر شده است و يکي از اين روايات، روايت مُعَلّي بن خُنَيس مي باشد که از شاگردان فدايي امام صادق (عَلَيهِ السَّلامُ ) است و در راه دفاع از اسلام و ولايت اهل بيت (عَلَيهِمُ السَّلامُ ) به شهادت هم رسيد . در زمان حکومت عبد الله سفاح اولين خليفه عباسي فرماندار مدينه ايشان را دستگير کرد و گفت که نام شيعيان را بگو و ايشان درجواب گفت: حتي اگر شيعيان زير پاي من باشند من قدمهايم را جابجا نميکنم لذا ايشان را به دار زدند و به شهادت رساندند . مرحوم مجلسي بخشي از روايات مربوط به نوروز را از مُعَلّي بن خُنَيس نقل ميکند . يکسري از روايات وارده در باب نوروز ، نوروز را مخدوش کرده و جشنِ نوروز را رد مي کند و طبق اين روايات، عيد نوروز مردود است، اما علامه مجلسي ميفرمايد: روايات مُعَلَّي بن خُنَيس مورد اعتماد، ممدوح و ثِقَه است و سند روايات ايشان درست و محکم و صحيح مي باشد، بنابراين روايات ديگر در باب نوروز نميتوانند با روايات مُعَلَّي بن خُنَيس مقابله کنند.
ممکن است سؤال يا توهم شود که طبق برخي از روايات ، نوروز مورد تأييد اسلام و اهل بيت ( عليهم السلام) نيست ؟! در پاسخ به اين مطلب عرض مي کنم که اگر روايات جلد 56 بحارالانوار را بررسي کنيم، مشخص ميشود که نوروز در اسلام چه جايگاهي دارد؟ منصور دوانيقي (لَعنَهُ الله عَلَيه)، امام کاظم (عليه السلام) را دعوت ميکند و ميگويد يابن رسول الله امروز اول نوروز است شما اينجا جلوس بفرماييد تا آقايان هدايايي که ميآورند و تبريک ميگويند، شما هم حضور داشته باشيد. امام(ع) امتناع ميکند و ميفرمايند: من به روايات جدم رسول الله مراجعه کردم و روايتي مبني بر تأييد نوروز نديدم، بلکه اسلام آيين نوروز را محو کرد. اين يعني مخدوش شدن نوروز و آنهايي که نوروز را رد ميکنند، يکسري از اين روايات را ميگيرند، منصور دوانيقي ايشان را قسم ميدهد که شما را به خدا اينجا بنشينيد و امام(ع) ناچاراً نشستند[وَ حُکِيَ أَنَّ المَنصُورَ تَقَدَّمَ إِليَ مُوسَي بنِ جَعفَرِِ(ع) بِالجُلُوسِ لِلتَّهنِئَةِ فِي يَومِ النِّيرُوزِ وَ قَبضِ ما يُحمَلُ إِلَيهِ فَقالَ (ع): «إِنِّي قَد فَتَّشتُ الأَخبارَ عَن جَدِّي رَسُولِ اللّهِ صَلَّي اللّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ فَلَم اَجِدْ لِهذَا العِيدِ خَبَراً وَ إَنَّهُ سُنَّةُُ لِلفُرسِ وَ مَحاها الإِسلامُ، وَ مَعاذَ اللّهِ أَن نُحيِيَ ما مَحاهُ الإسلامُ». فَقالَ المَنصُورُ: «إِنَّما نَفعَلُ هَذا سِياسَةََ لِلجُندِ، فَسَأَلتُکَ بِاللّهِ العَظيمِ إِلاّ جَلَستَ.... بِحارالأنوار ج 56 ص 101]
مرحوم مجلسي در ادامه ميفرمايد: روايات مُعَلَّي بن خُنَيس از نظر استحکامِ سند بالاتر از اين روايتي است که اشاره شد. نظر بنده اين است که از اين روايت هيچ خدشه اي بر نوروز فهميده نمي شود . بنده که به همه روايات جلد 56 اشراف داشتم و مسائل را در ذهن داشتم به اين نتيجه رسيدم که امام (ع) ميخواهند بفرمايند: اسلام آيين نوروز و سنت ايرانيان را محو نکرد بلکه خرافات و شرکهايي مربوط به نوروز و جشن نوروز را محو کرد و تعبير امام کاظم ع که فرمود :اسلام ، آيين نوروز را محو کرد ، مرداش ، محو کردن شرک وخرافاتي بود که همراه نوروز بوده نه اينکه اسلام اصل نوروز را محو کند.
پس بايد گفت که کار اسلام نسبت به برخي از چيزها ، تصفيه و پاکسازي است . اسلام گاهي بعضي از امور را به طور کل رد کرده و گاهي نيز پاکسازي ميکند به اين معني که اصل مساله ومطلب را قبول دارد ولي جوانب انحرافي وباطل آن را رد مي نمايد . مثل نوروز که اسلام اصل آن را که همراه با شکفتن طبيعت و ديد وبازديد وصله ارحام و نظافت وپاکي ظاهري وباطني …مي باشد رد نمي کندبلکه امور باطل وانحرافي آن را نفي مي نمايد . رواياتي که از مُعَلَّي بن خُنَيس وارد شده و علاّمه مجلسي هم آنها را تأييد ميکند در واقع نشان دهنده عظمت نوروز است، و اين روايتي که نقل شد هم به صورت نفي بِالکُلّ نسبت به نوروز نبوده بلکه اسلام خرافات و انحرافاتي را که همراه نوروز باشد نفي نموده است .
بايد توجه کنيم که آيا مطلبي بي پايه و اساس ميتواند پنج هزار سال قدمت داشته و خوبان و بدان عالَم به آن توجه داشته باشند؟ آيا ما ميتوانيم اثبات کنيم که در اين پنج هزار سال همه کساني که از نوروز حمايت کردند، افراد ناداني بوده اند؟ خير . اولاً ايرانيان مردمي هوشمند بودند و الان هم هوشمندي خود را به جهان و جهانيان نشان ميدهند، اين قرينه و کاشف از آن است که در نوروز چيزهاي بسيار خوبي نهفته است که مورد تأييد اسلام نيز هست .، پس در يک نظر ما به اين نتيجه ميرسيم که از ديدگاه اسلام، مطالب مثبت نوروز صد در صد مورد قبول و تأييد است .
سؤال : مضمون روايت مُعَلَّي بن خُنَيس در باره نوروز چيست؟
مُعَلَّي بن خُنَيس در روز نوروز به محضر امام صادق(ع) شرفياب ميشود حضرت از وي ميپرسد که امروز چه روزي است؟ ايشان ميگويد من شنيدهام ايرانيان اين روز را جشن گرفته و به هم تبريک ميگويند و هديه ميدهند، امام فرمودند: بله امروز نوروز است و نوروز از چيزهاي کُهَن است، نوروز روزي است که خداي تعالي با بندگان خود ميثاق بست و از آنها پيمان گرفت که غير از خدا را نپرستيده و براي او شريکي قائل نشوند، نوروز روزي است که خداي تعالي باد را آفريد . روزي است که خداي تعالي زمين را خلق کرد و باران را ايجاد کرد، روزي است که غدير در آن صورت گرفت، نوروز روزي است که قائم آل محمد(ع) در آن روز ظهور خواهد کرد و روزي است که ابراهيم بتهاي قومش را شکست، نوروز روزي است که پيغمبر(ص) امير المؤمنين(ع) را بر شانه هاي خود قرار دادند و در پشت بام کعبه هر بتي بود را بر زمين انداخته و آنها را خُرد کردند.
در روايت ديگري مرحوم مجلسي نقل ميکند نوروز روزي است که حضرت آدم(ع) خلق شد و هر کسي در نوروز از خدا حاجتي طلب کند، حاجت او روا خواهد شد. سند اين روايات قوي است و شيخ بهايي و ديگران براي شخصيت مُعَلَّي بن خُنَيس و سند وي اهميت قائل هستند، وقتي في الجمله اين روايات را قبول کنيم، ميبينيم نوروز در نظر بزرگان ديني ما مثبت است.
نوروز روز دعوت به توحيد است
بنده به عنوان يک شهروند ايراني به نوروز افتخار ميکنم، در روز چهارم اسفند 1388 برابر با 23 فوريه 2010 ميلادي در سازمان ملل متحد، قطعنامه اي را گذراندند و گفتند که در 21 مارس برابر با اول فروردين روز جهاني نوروز خواهد بود، اين افتخار ايران است، کسي نگويد که شرک را جهاني ميکنند، خير، ما توحيد را جهاني ميکنيم، وقتي روايات جلد 56 بحار را بررسي ميکنيم مي بينيم که نوروز روز دعوت به توحيد وتفکر در آفرينش است . نوروز ،روز صفا وصلح ومحبت و احسان ونيکي و… است ، بر اين اساس است که در سازمان ملل نوروز ايرانيان، به عنوان روز جهاني نوروز شمرده ميشود، ما (از طريق نوروز )چه چيزي را به دنيا ثابت ميکنيم؟ ما از طريق نوروز پيام صلح و صميميت، اتحاد و انسان دوستي، حريت و آزادگي، خدا دوستي و حتي اهلبيت(ع) را به دنيا مي رسانيم و معرفي مي کنيم . در حال حاضر گستره نوروز شامل ايران، هندوستان، کشورهاي قفقاز، آسياي ميانه و بخشي از مردم سوريه و عراق به خصوص قسمت هاي تُرک نشين اين کشور ها مي باشد. گستره جغرافيايي نوروز پيام دارد و پيام آن اين است که ما ميتوانيم جهان را به سوي صلح ببريم . پهنه جغرافيايي نوروز بسيار گسترده است و وقتي نوزوز در سازمان ملل عنوان روز جهاني را به دست ميآورد و در کشورهايي مثل چين و هندوستان براي نوروز اهميت قائل هستند ميتوانيم پيام صلح و نوع دوستي را از طريق اين روز به همه جهانيان برسانيم، سُفَراء ايران در کشورهاي ديگر و مبلّغين ما که به قارهها و کشورهاي ديگر ميروند ميتوانند پيام نوروز را براي همه بيان نمايند، نوروز با طبيعت انسان ها سازگار است چه آنهايي که مسلمان باشند وچه غير مسلمان . همه انسان ها با هر گرايشي نوروز را با زيبايي ها وخوبي هايي که دارد دوست مي دارند. اگر نوروز را با خوبي ها وزيبايي هايي که دارد به دنيا معرفي کنيم مردم عاشق نوروز خواهند شد و چون نوروز با فرهنگ ايران تبيين ميشود عاشق ايران نيز خواهند شد و به دنبال آن علامند به فرهنگ اصيل ايران و اسلام و اهل بيت ( عليهم السلام) مي شوند . همين مسأله ثبت نوروز در سازمان ملل، به اين معني است که نوروز همراه با فرهنگ اصيل ايراني و اسلامي ثبت شده است . ايران با قِدمت و فرهنگ اصيلي که دارد هميشه در دنيا مطرح بوده است و بر سرِ درِ سازمان مِلَل شعر معروف شيخ اجلّ سعدي شيرازي را نصب کرده اند که فرمود :
بني آدم اعضاي يکديگرند
که در آفرينش ز يک گوهرند
چو عضوي بدرد آورد روزگار
دگر اعضاء را نماند قرار
اين بيت شعر از سعدي يک دنيا پيام براي صلح و دوستي و محبت در سطح جهاني دارد .
سؤال : در نوروز به چه اموري توجه کنيم؟
يکي از چيزهايي که در نوروز بايد به آن توجه شود، مسافرت است در شعري منسوب به امير المؤمنين(ع) آمده که
تَغَرَّبْ عَن الأَوْطَانِ في طَلَبِ الْعُلُى
وَسَافِرْ فَفِي الأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ
تَفَرُّجُ هَمٍّ، وَاکْتِسابُ مَعِيشَه ٍ
وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَه ُ مَاجِدِِ
براي کسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فايده است : برطرف شدن اندوه ، به دست آوردن روزي و دانش و آداب زندگي و هم نشيني با بزرگواران .
مستدرک الوسائل، ج8، باب استحباب السفر.
مسافرت آثار بسيار مثبتي در زندگي و روح و روان و نگرش و ديد انسان بوجود مي آورد . در آيات و روايات به سير وسياحت توجه خاصي شده است . در شعري که منسوب به علي ع است و در بالا ذکر کردم آن حضرت مي فرمايد : در مسافرت پنج چيز نصيب شما ميشود : 1-برطرف شدن اندوه 2- به دست آوردن روزي 3- دانش 4- آداب زندگي5- هم نشيني با بزرگواران .
عصر ما عصر اضطراب است، ساختمان هاي غير اسلامي در محيط شهر انسان را کلافه ميکند و روح و روان افراد را آزرده و رنجور مي نمايد ، همه اينها عارضه و آسيب دارد، اسلام ميفرمايد: مسافرت کنيد تا سالم بمانيد {قال رسول الله : سافِروا تَصِحُّوا يعني مسافرت کنيد تا سالم بمانيد. اَلدَّعوات (لِلرّاوَندي) ،ص 76} . وقتي انسان يکسال در منطقه و مکاني خاص حضور داشته باشد و در تعطيلات نوروز هم مسافرت نکند، طبيعتا دچار مشکلات روحي مي شود و از نشاط و روحيه سالم برخوردار نيست ؟ مسافرت هم دو بخش است، کوتاه مدت و بلند مدت، حضرت آيت الله بهجت فرمود: مسافرت بدن را تنظيم ميکند، ايشان فرمود: شما مسافرت کنيد حتي براي رفتن به يک امامزاده، يعني مسافرت اين قدر ارزش دارد . مسافرت اقسامي دارد :1-مسافرت براي تحصيل 2- مسافرت براي زاد و توشه آخرتي مثل مسافرت به مکه معظمه و کربلا، 3- مسافرت براي تأمين معاش 4- مسافرت براي معصيت و خلاف که حرام و ممنوع است 5- مسافرت براي حلال، يعني تفرج و امور حلال.
**آسيب شناسي نوروز
متأسفانه نوروز مواجه با برخي خرافات و آسيب هاست که بايد آنها را کنار بگذاريم، مثل فخر و مباهاتي که افراد نسبت به هم انجام ميدهند و يا ريخت و پاشها و اسراف هايي که صورت مي پذيرد و يا خداي نکرده موسيقي مبتذل يا جوک هايي که شخصيت افراد ( مسلمان يا غير مسلمان ) را تخريب ميکند، لذا شوخي هايي که مربوط به اقوام بوده و به صورت پيامکي و مانند آن رد و بدل ميشود ممنوع و حرام است و بايد کنار گذاشته شود.
ديگر مسائلي که بايد در نوروز به آنها توجه شود،عبارتند از :
صله ارحام، نظافت عمومي و اجتماع، پوشيدن لباس نظيف و نو، رفتن به زيارت بزرگان و دانشمندان، مثلاً امام صادق(ع) فرمود: وقتي روز نوروز شد، غسل انجام داده و پاک ترين لباسهايت را بپوش و از بهترين عطرها استفاده کن. هديه دادن در نوروز سفارش شده، زيارت قبور اموات و خصوصاً شهدا سفارش شده . ايجاد نشاط و سرور، آشتي دادن در نوروز، شکر گزاري از نعمات الهي مثل باران و طبيعت، تفکر در آفرينش، با هم بودن مورد سفارش است . توجه داشته باشيم که گاهي خود با هم بودن و در کنار خانواده و عزيزان و آشنايان بودن برکاتي دارد . نوروز فرصتي است که خانوادهها ميتوانند در کنار هم باشند و عاطفه اي را که در ضميرشان است به همديگر نشان دهند . در نوروز دعاي خير براي ديگران و جوانان و کشور و رهبر عزيز ما حضرت آيت الله خامنه اي و … شود ، نوروز تجديد قوا براي کار در طول سال است، خانه تکاني ظاهر و باطن است، نوروز شستشوي کينهها از سينه هاست، نوروز توجه کردن به بچه هاست، بچهها حق دارند که در نوروز برايشان لباس مناسب تهيه شود و به آنها عيدي داده شود و …
سيداصغرسعادت ميرقديم لاهيجي
http://www.parsiblog.com/Main.aspx
بسم الله الرحمن الرحیم
مصاحبه خبرگزاری حوزه با استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
خبرگزاری حوزه بررسی کرد اعیاد چهارگانه اسلام و ریشه تاریخی نوروز باستان حوزه/ ریشه نوروز در ایران باستان است، پس قدمت آن در حد پنج هزار سال قبل بوده و کسی که نوروز را پایه گذاری کرد؛ جمشید پسر طهمورث است . |
سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، در گفتوگو با حجت الاسلام سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی به بررسی ریشه تاریخی نوروز پرداخته است.
بهار در شعر و ادب فارسی
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
برای ورود به بحث عید نوروز مناسب میدانم چند بیت شعر را بیان بدارم. جناب مولانا در مثنوی، شعری را در باب فصل بهار آورده است:
گفت پیغمبر به اصحاب کبار****تن مپوشانید از باد بهار
آنچه با برگ درختان میکند***با تن و جان شما آن میکند
و از جهت لطفی که این شعر داشت آن را قرائت کردم و همین طور شعر زیبایی از جناب سعدی شیرازی قرائت میکنم.
که تواند بدهد میوه رنگین از چوب***یا که باشد که برآرد گل صد برگ از خار
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود***هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
ارغوان ریخته بر درگه خضرای چمن***چشمه هایی که در او خیره بماند ابصار
کوه و دریا و درختان همه در تسبیحاند***نه همه مستمعان فهم کنند این اسرار
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است***دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
خبرت هست که مرغان سحر میگویند؟***کآخر ای خفته سر از بالش غفلت بردار
تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش؟***حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار
*بهار و تفکر در آفرینش
دو آیه از آیات قرآن کریم در سوره حج متناسب با فصل بهار و نوروز است، یکی آیه «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطیفٌ خَبیرٌ؛ آیه 63 سوره حج » و دیگری در ابتدای سوره حج که میفرماید:«... وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ ؛ حج آیه 5»
*ریشه تاریخی نوروزوپایه گذار آن
ریشه تاریخی نوروز، به پنج هزار سال قبل بر میگردد. پس دانستن این مسأله میتواند در بعضی مواقع در مبنای فکری و نظری ما هم تأثیر گذار باشد؛ لذا ما باید بدانیم که سر منشأ نوروز از کجاست؟ در جواب باید گفت که ریشه نوروز در ایران باستان است، پس قدمت آن در حد پنج هزار سال قبل بوده و کسی که نوروز را پایه گذاری کرد؛ جمشید پسر طهمورث است .
جناب ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» در زمینه عید نوروز میفرماید: مردم ایران در عصر باستان پنج روز را تعطیل کرده و جشن میگرفتهاند، اول فروردین تا پنجم فروردین که جزو جشن های عمومی بود. همچنین روز ششم فروردین جشنی خاص بود که مخصوص شاه و اطرافیان وی بوده است.
*آیا نوروز از نظر اسلام پذیرفته شده یا خیر؟
حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء در این رابطه نظری دارند،و آن این که عید بر چهار قسم است، اول عید دینی، دوم عید مذهبی، سوم عید ملی و چهارم عید تکوین که عید تکوین همان عید عالم وطبیعت است . اما در روایتی از امام هادی (ع) داریم که فرمود : اَلعِیدُ اَربَعَهُُ لِلشِّیعَهِ ، برای شیعه چهار عید داریم الاضحی، الفطر، الغدیر و الجمعه، پس عید دینی به معنای عام خود که مذهب را هم شامل میشود، این چهار عید است(اَلأَضحی، اَلفِطر، اَلغَدیر و الجُمُعَهُ )و در تقسیمی که امام هادی(ع) کردند: بر مبنای تقسیم دینی بالمعنی العام است، اما بنابرتقسیمی که آقای کاشف الغطاء کردند، چهار عید داریم، عید دینی، عید مذهبی، عید ملی و تکوین (که همان عید آفرینش و طبیعت و عالَم است). طبق تقسیم ایشان معلوم است که عید دینی عبارتست از عید قربان و عید فطر، عید مذهبی فقط غدیر است که البته به نظرمن غدیر برای همه است (واختصاصی به مذهب شیعه ندارد) .
چرا ایشان این تقسیم را انجام داد؟
منظورشان( حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء)این بود که عید نوروز جزو عید عالم ، طبیعت و تکوین بوده و ربطی به شیعه، سنی، دین اسلام و یا باستان هم ندارد، بر این اساس، آنچه هست به طبیعت باز میگردد وربطی به دین ومذهب ندارد، یعنی در اول نوروز که زمین بعد از آن شکوفا میشود، فصل بهار و روز آغازین آن عید میباشد، البته باید بدانیم که حلاوت این عید تا یک ماه در اذهان وجود دارد، این طور نیست که بگوییم چون روز عیدِ نوروز تمام شد پس عید هم تمام میشود، باید توجه داشت که عید نوروز عیدی باستانی و ملی است که رنگ اسلامی دارد و مورد تأیید اسلام میباشد.
*عید نوروز در مجامع روایی
در رابطه با عید نوروز میتوان به کتاب بحار الانوار جلد 56 مراجعه کرد که بسیاری از روایات مربوط به عید نوروز در آنجا ذکر شده یکی از این روایات، روایت مُعَلّی بن خُنَیس از شاگردان فدایی امام صادق ع )بود و به شهادت هم رسید، در زمان حکومت عبد الله سفاح اولین خلیفه عباسی فرماندار مدینه ایشان را دستگیر کرد و گفت که نام شیعیان را بگو و ایشان درجواب گفت: حتی اگر شیعیان زیر پای من باشند من قدمهایم را جابجا نمیکنم لذا ایشان را به دار زدند، مرحوم مجلسی بخشی از این روایات مربوط به نوروز را از مُعَلّی بن خُنَیسنقل میکند، یک سری از روایات، نوروز را مخدوش کرده و جنش نوروز را رد می کند و طبق این روایات، عید نوروز مردود است، اما علامه مجلسی میفرماید: روایات معلی بن خنیس مورد اعتماد، ممدوح و ثقه است و سند روایات ایشان درست، محکم و صحیح می باشد، بنابراین روایات دیگر در باب نوروز نمیتوانند با روایات معلی بن خنیس مقابله کنند.
*نوروز در لسان شرع چه جایگاهی دارد؟
اگر برای پاسخ، روایات جلد 56 بحارالانوار را بررسی کنیم، مشخص میشود که نوروز در اسلام چه جایگاهی دارد. منصور دوانیقی (لعنة الله علیه)، امام کاظم (علیه السلام) را دعوت میکند و میگوید یابن رسول الله اول نوروز است شما اینجا جلوس بفرمایید تا آقایان هدایایی که میآورند و تبریک میگویند، شما هم حضور داشته باشید؛ امام(ع) امتناع میکند و میفرمایند: من به روایات جدم رسول الله مراجعه کردم و روایتی مبنی بر تأیید نوروز ندیدم، بلکه اسلام آیین نوروز را محو کرد. این یعنی مخدوش شدن نوروز و آنهایی که نوروز را رد میکنند، یک سری از این روایات را میگیرند، منصور دوانیقی ایشان را قسم میدهد که شما را به خدا اینجا بنشینید و امام(ع) ناچاراً نشستند [وَ حُکِیَ أَنَّ المَنصُورَ تَقَدَّمَ إِلیَ مُوسَی بنِ جَعفَرِِ(ع) بِالجُلُوسِ لِلتَّهنِئَةِ فِی یَومِ النِّیرُوزِ وَ قَبضِ ما یُحمَلُ إِلَیهِ فَقالَ (ع): «إِنِّی قَد فَتَّشتُ الأَخبارَ عَن جَدِّی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَلَم اَجِدْ لِهذَا العِیدِ خَبَراً وَ إَنَّهُ سُنَّةُُ لِلفُرسِ وَ مَحاها الإِسلامُ، وَ مَعاذَ اللّهِ أَن نُحیِیَ ما مَحاهُ الإسلامُ». فَقالَ المَنصُورُ: «إِنَّما نَفعَلُ هَذا سِیاسَةََ لِلجُندِ، فَسَأَلتُکَ بِاللّهِ العَظیمِ إِلاّ جَلَستَ.... بِحارالأنوار ج 56 ص 101]
مرحوم مجلسی در ادامه میفرماید: روایات معلی بن خنیس از نظر استحکام سند بالاتر از این روایتی است که اشاره شد. نظر بنده این است که از این روایت هیچ خدشه ای بر نوروز نفهمیدم. من که به همه روایات اشراف داشتم و مسائل را در ذهن داشتم به این نتیجه رسیدم که امام (ع) میخواهند بفرمایند: اسلام آیین نوروز و سنت ایرانیان را محو نکرد بلکه خرافات و شرکهایی را که مربوط به نوروز و جشن نوروز بود، را محو کرد (وتعبیر امام کاظم ع که فرمود :اسلام ، آیین نوروز را محو کرد ، مرداش ، محو کردن شرک وخرافاتی بود که همراه نوروز بوده نه اینکه اسلام اصل نوروز را محو کند.)
پس باید گفت که کار اسلام تصفیه است، گاهی (بعضی از امور را)به طور کل رد کرده و گاهی نیز پاکسازی میکند(به این معنی که اصل مساله ومطلب را قبول دارد ولی جوانب انحرافی وباطل آن را رد می نماید . مثل نوروز که اسلام اصل آن را که که همراه با شکفتن طبیعت و دید وبازدید وصله ارحام و نظافت وپاکی ظاهری وباطنی ...می باشد رد نمی کندبلکه امور باطل وانحرافی آن را نفی می نماید)، روایاتی که از معلی بن خنیس وارد شده و علامه هم آنها را تأیید میکند در واقع نشان دهنده عظمت نوروز است، و این روایتی که نقل شد هم به صورت نفی بِالکُلّ نبوده بلکه اسلام خرافاتی را محو کرده که آلوده به شرک بوده اند.
آیا مطلبی بی پایه و اساس میتواند پنج هزار سال قدمت داشته و خوبان و بدان عالم به آن توجه داشته باشند؟ اگر افراد فاسد و بی عقل به مسأله ای پنج هزار سال توجه کنند، مطلب دیگری است؛ ولی آیا ما میتوانیم اثبات کنیم که در این پنج هزار سال همه کسانی که از نوروز حمایت کردند، افراد نادانی بوده اند؟ خیر، اولاً ایرانیان مردمی هوشمند بودند و الان هم هوشمندی خود را به جهان نشان میدهند، این قرینه و کاشف است که در نوروز چیزهای بسیار خوبی نهفته، پس در یک نظر ما به این نتیجه میرسیم که از دیدگاه اسلام، مطالب مثبت نوروز صد در صد مورد تأیید است .
مضمون روایت معلی بن خنیس چیست؟
ایشان در روز نوروز به محضر امام صادق(ع) شرفیاب میشود حضرت از وی میپرسد که امروز چه روزی است؟ ایشان میگوید من شنیدهام ایرانیان این روز را جشن گرفته و به هم تبریک میگویند و هدیه میدهند، امام فرمودند: بله امروز نوروز است و نوروز از چیزهای کهن است، نوروز روزی است که خدای تعالی با بندگان خود میثاق بست و از آنها پیمان گرفت که غیر از خدا را نپرستیده و برای او شریکی قائل نشوند، نوروز روزی است که خدای تعالی باد را آفرید روزی است که خدای تعالی زمین را خلق کرد و باران را ایجاد کرد، روزی است که غدیر در آن صورت گرفت، نوروز روزی است که قائم آل محمد(ع) در آن روز ظهور خواهد کرد و روزی است که ابراهیم بتهای قومش را شکست، نوروز روزی است که پیغمبر(ص) امیر المؤمنین(ع) بر شانه های خود قرار دادند و در پشت بام کعبه هر بتی بود را بر زمین انداخته و آنها را خرد کردند.
در روایت دیگری مرحوم مجلسی نقل میکند نوروز روزی است که حضرت آدم(ع) خلق شد و هر کسی در نوروز از خدا حاجتی طلب کند، حاجت او روا خواهد شد. سند این روایات قوی است و شیخ بهایی و دیگران برای شخصیت معلی بن خنیس و سند وی اهمیت قائل هستند، وقتی فی الجمله این روایات را قبول کنیم، میبینیم نوروز در نظر بزرگان دینی ما مثبت است.
نوروز روز دعوت به توحید است
بنده به عنوان یک شهروند ایرانی به نوروز افتخار میکنم، در روز چهارم اسفند 1388 برابر با 23 فوریه 2010 میلادی در سازمان ملل متحد، قطعنامه ای را گذراندند و گفتند که در 21 مارس برابر با اول فروردین روز جهانی نوروز خواهد بود، این افتخار ایران است، کسی نگوید که شرک را جهانی میکنند، خیر، ما توحید را جهانی میکنیم، وقتی روایات جلد 56 بحار را بررسی میکنیم می بینیم که نوروز روز دعوت به توحید وتفکر در آفرینش است . نوروز ،روز صفا وصلح ومحبت واحسان ونیکی و... است ، بر این اساس است که در سازمان ملل نوروز ایرانیان، به عنوان روز جهانی نوروز شمرده میشود، یعنی ما (از طریق نوروز )چه چیزی را به دنیا ثابت میکنیم؟ پیام صلح و صمیمیت، اتحاد و انسان دوستی، حریت و آزادگی، خدا دوستی و حتی اهلبیت(ع) را ، منتهی ما وظیفه ای داریم که بگوییم نوروز ما این چنین است، در حال حاضر گستره نوروز شامل ایران، هندوستان، کشورهای قفقاز، آسیای میانه و بخشی از مردم سوریه و عراق به خصوص قسمت های ترک نشین این کشور ها می باشد.
* گستره جغرافیایی نوروز پیام دارد
گستره جغرافیایی نوروز پیام دارد و پیام آن این است که ما میتوانیم جهان را به سوی صلح ببریم، اگر برخی چیزهایی که ما داریم آنها داشتند چه کارها که نمی کردند؟ ولی ما این گونه عمل نمی کنیم ، پهنه جغرافیایی نوروز بسیار گسترده است و وقتی نوزوز در سازمان ملل عنوان روز جهانی را به دست میآورد و در کشورهایی مثل چین و هندوستان برای نوروز اهمیت قائل هستند میتوانیم پیام صلح و نوع دوستی را از طریق این روز به همه جهانیان برسانیم، سفرای ایران در کشورهای دیگر و مبلغین ما که به قارهها و کشورهای دیگر میروند میتوانند پیام نوروز را برای همه بیان نمایند، چون نوروز با طبیعت انسان سازگار است( چه آنهایی که مسلمان باشند وچه غیر مسلمان ، نوروز را با زیبایی ها وخوبی هایی که دارد دوست می دارند) اگر نوروز را با خوبی ها وزیبایی هایی که دارد به دنیا معرفی کنیم مردم عاشق نوروز خواهند شد و چون نوروز با فرهنگ ایران تبیین میشود عاشق ایران نیز خواهند شد، همین مسأله ثبت نوروز در سازمان ملل، به این معنی است که نوروز همراه با فرهنگ اصیل ایرانی ثبت شده، بر سردر سازمان ملل شعر معروف سعدی را نوشته اند:
بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند،
خوب این بیت شعر پیامی برای صلح و دوستی جهانی است.
در نوروز به چه اموری توجه کنیم؟
یکی از چیزهایی که در نوروز باید به آن توجه شود، مسافرت است در شعری منسوب به امیر المؤمنین(ع) آمده که
تَغَرَّبْ عَن الأَوْطَانِ فی طَلَبِ الْعُلُى
وَسَافِرْ فَفِی الأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ
تَفَرُّجُ هَمٍّ، وَاکْتِسابُ مَعِیشَة ٍ
وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَة ُ مَاجِدِِ
برای کسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فایده است : برطرف شدن اندوه ، به دست آوردن روزی و دانش و آداب زندگی و هم نشینی با بزرگواران .
مستدرک الوسائل، ج8، باب استحباب السفر.
از وطن خود خارج شده و به مسافرت بروید برای چیزهای با ارزش، مسافرت کنید و در مسافرت پنج چیز نصیب شما میشود، غم و غصه از بین میرود، عصر ما عصر اضطراب است، ساختمان های غیر اسلامی در محیط شهر انسان را کلافه میکند و روح و روان افراد را آزرده میکند همه اینها عارضه دارد، اسلام میفرماید: مسافرت کنید تا سالم بمانید {قال رسول الله : سافِروا تَصِحُّوا یعنی مسافرت کنید تا سالم بمانید. الدعوات (للراوندی) ،ص 76}، در این شعر هم امیر المؤمنین(ع) میفرمایند در سفر پنج خاصیت وجود دارد یکی از آنها اینکه غم و غصه از بین میرود، وقتی انسان یکسال در مکانی خاص حضور دارد، اگر در تعطیلات نوروز مسافرت نکند، چه میشود؟ مسافرت هم دو بخش است، کوتاه مدت و بلند مدت، حضرت آیت الله بهجت فرمود: مسافرت بدن را تنظیم میکند، ایشان فرمود: شما مسافرت کنید حتی برای رفتن به یک امامزاده، یعنی مسافرت این قدر ارزش دارد و امام صادق(ع) فرمودند: مسافرت به سه نحو است، یکی مسافرت برای تحصیل، مسافرت برای زاد و توشه آخرتی، مثل مسافرت به مکه معظمه و کربلا، دوم مسافرت برای تأمین معاش و همچنین مسافرت برای حلال، یعنی تفرج و امور حلال.
آسیب شناسی نوروز
متأسفانه نوروز مواجه با برخی خرافات و آسیب هاست که باید آنها را کنار بگذاریم، مثل فخر و مباهاتی که افراد نسبت به هم انجام میدهند و یا ریخت و پاشهایی که صورت می پذیرد و یا خدای نکرده موسیقی مبتذل یا جوک هایی که شخصیت افراد حتی غیر مسلمانان را تخریب میکند، لذا شوخی هایی که مربوط به اقوام بوده و به صورت پیامکی هم رد و بدل میشود باید کنار گذاشته شود.
دیگر مسائلی که باید در نوروز به آنها توجه شود،عبارتند از صله ارحام، نظافت عمومی و اجتماع، پوشیدن لباس نظیف و نو، رفتن به زیارت بزرگان و دانشمندان، مثلاً امام صادق(ع) فرمود: وقتی روز نوروز شد، غسل انجام داده و پاک ترین لباسهایت را بپوش و از بهترین عطرها استفاده کن، هدیه دادن در نوروز سفارش شده، زیارت قبور اموات و خصوصاً شهدا سفارش شده، ایجاد نشاط و سرور، آشتی دادن در نوروز، شکر گزاری از نعمات الهی مثل باران و طبیعت، تفکر در آفرینش، با هم بودن، گاهی خود با هم بودن برکاتی دارد، نوروز فرصتی است که خانوادهها میتوانند در کنار هم باشند و عاطفه ای را که در ضمیرشان است به همدیگر نشان دهند، دعای خیر برای دیگران، خود نوروز تجدید قوا برای کار در طول سال است، خانه تکانی ظاهر و باطن است، نوروز شستشوی کینهها از سینه هاست، نوروز توجه کردن به بچه هاست، بچهها حق دارند که در نوروز برایشان لباس مناسب تهیه شود و به آنها عیدی داده شود.