***نسیم معرفت***
سؤال : اگر حکومت اسلامی و نظام دینی مشروع بود آیت الله بروجردی با آن مخالفت نمی کرد در حالی که ایشان می گفت : من با استقرار از هر نوع نظام دینی مخالفم ؟!
پاسخ : سلام عزیزم . بر فرض صحت انتساب این سخن از آن بزرگوار ، داری از کلام آیت الله بروجردی اشتباه برداشت می کنی ! ایشان با مسائلی که در ذهن مبارکشون بود ملاحظاتی و نگرانی هایی داشت و چون به نظر مبارکش در آن وقت زمینه فراهم نبوده لذا فرمودند که ( من با استقرار از هر نوع نظام دینی مخالفم ) نه اینکه استقرار نظام دینی را بطور مطلق نفی نماید حتی اگر زمینه هایش مناسب و فراهم باشد. اگر چنین بود قطعا درس ولایت فقیه و درس کتاب القضاء نمی گذاشت. ایشان در اواخر عمر شریفشان درس کتاب القضاء و ولایت داشت که نشان دهنده توجه ایشان به بُعد سیاسی حکومت اسلامی و ولایت فقیه است . اگر طبق برداشت سطحی شما قائل باشیم که ایشون استقرار نظام دینی را بطور مطلق و در همه زمان ها نفی کند پس معاذ الله ایشان استقرار حکومت امام عصر عج را هم نفی می کند !
عزیزم ایشان نفی استقرار نظام اسلامی بطور مطلق نکرده است زیرا که لازمه اش پذیرش حکومت غیر ولایت فقیه که عموما استبدادی و فاسد است می باشد . عزیزم بدانید که نفی ولایت فقیه و نفی حکومت و نظام بر اساس ولایت فقیه معنایش آن است که پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) و ایمه (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) و امام عصر (عَج) را متهم کنیم که مردم را به حکومت های فاسد و جایر و طغیانگر و غیر مشروع واگذار نموده اند و حال آنکه در جای خود ثابت شده است که هیچگاه پیامبر اکرم ص و ایمه ع و امام عصر عج مردم را رها و مُهمل قرار نداده اند و امام عصر عج در غیبت صغری ، نُوّاب اربعه را حساب شده و از بُعد سیاسی قرار داده است و آنها نیز در حدّ خود که زمینه ایجاب می کرد انجام وظیفه کردند و در زمان غیبت کبری ، فقهاء وارسته و عالِم به زمان را به عنوان نمایندگان عام خود معرفی فرموده است و در طول عصر غیبت کبری برخی فقهاء وقتی که زمینه را فراهم می دیدند در یک محدوده و منطقه خاص اِعمال قدرت می کردند و حتی حکم « حدّ شرعی» را جاری می نمودند. پس عملا ولایت فقیه در برخی دوره های گذشته در عصر غیبت در محدوده خاص محقق شد .
ولایت فقیه یعنی تداوم راه ایمه ع و تحقق خواسته های برحق آنها است و کسی که در ولایت فقیه وسوسه و تشکیک کند طعم فقه را نچشیده است و معنا و رمز کلمات معصومین (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) را نفهمیده است... . صاحب جواهر فرمودند : فَمِنَ الغَریبِ وَسوَسَةُ بَعضِ النّاسِ فِی ذلِکَ بَل کَأَنَّهُ ما ذاقَ مِن طَعمِ الفِقهِ شَیئاََ وَ لا فَهِمَ مِن لَحنِ قَولِهِم وَ رُمُوزِهِم أَمراََ ، وَ لاتَأَمَّلَ المُرادَ مِن قَولِهِم « إِِنّی جَعَلتُهُ عَلَیكُم حاكِما وَ قاضِیا وَ حُجَّةََ وَ خَلیفَةََ » وَ نَحوِ ذلِكَ مِمّا یَظهَرُ مِنهُ إِرادَةُ نَظمِ زَمان ِ الغَیبَةِ لِشیعَتِهِم فِی كَثیرِِ مِنَ الأُمُورِ الرّاجِعَةِ إِلَیهِم . یعنی عجیب و شگفت آور است كه برخی از افراد ( در لباس فقاهت!! ) در ولایت فقیه وسوسه و تشکیک می کند بلکه او گویا كه طعم فقه را نچشیده و از لحن گفتار صاحبان شریعت و رمز و اشارات آنان چیزی درنیافته و در مقصود از این گفتارشان تامل و اندیشه نكرده است كه فرمودند : إِِنّی جَعَلتُهُ عَلَیكُم حاكِما من او را بر شما حاكم و قاضی و حجت و خلیفه قرار داده ام و كلماتی از این دست كه آشكارا نشان می دهند مقصود آنان برقراری نظم برای شیعیانشان در امور مربوطه در زمان غیبت بوده است. ( جَواهِرُ الكَلام ، كتابُ الأَمرِ بِالمَعرُوفِ وَ النَّهیِ عَنِ المُنكَر ، اَلرّابِع فِی المُقیمِ لِلحَدّ جلد 21 صفحه 397) )
فقهاء بزرگوار ما هرگز در برابر حکومت های فاسد و جایر و خون آشام ساکت نبودند و در هر زمان و عصری به تناسب در برابر حکّام جور و ظَلَمه ، موضع می گرفتند و خود مرحوم آیت الله بروجردی مُلّا سکوتی نبود بلکه حتی رژیم شاه از او حساب می برد . قطعا ایشان معتقد واقعی به ولایت فقفیه بود و اگر احساس می کرد که افراد مناسبی در اختیار دارد حتما در برابر رژیم پلید و فاسد و منحوس شاه قیام می نمود . عزیزم سعی کنیم که بصیرت داشته باشیم و فقهاء بزرگی مثل آیت الله بروجردی را با برداشت های غلط و سطحی خود مُتّهم نکنیم !
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
*************************************

** آیا تشکیل حکومت اسلامی جائز است؟(اشکال و جواب)
امام باقر (عَلَيهِ السَّلامُ) : ملازم زمين باش و هرگز حرکت مده زبان و دستت را (خروج نکن با خروج کنندگان) تا ببيني علامتهايي را که براي تو ذکر ميکنم (بعد حضرت علامت هاي ظهور را يکي پس از ديگري ذکر ميفرمايند تا خروج حضرت مهدي عج ) .... و بر حذر باشيد از شُذّاذ و پراکنده هاي از آل محمد و سادات آل محمد (کساني که خود را به دروغ يا به حق به آل محمّد نسبت مي دهند و ادّعاي قيام دارند ولي زمينه قيام فراهم نيست ) پس همانا براي ال محمد و اميرالمومنين علي (عَلَيهِمُ السَّلامُ) پرچمي است و براي غير ايشان پرچم هايي دگر (يعنى اميد پيروزي و موفقيت و پيشرفت و نيل به هدف و مقصود براى احدى از علويين نداشته باش ، زيرا که براى ايشان در تقدير خدا يک رايت و پرچم بيش نيست و آن رايت و پرچم فتح مهدى (عَلَيهِ السَّلامُ) است) پس ملازم زمين باش و بر زمين بچسب و هرگز تبعيت نکن از هيچ کدام از اين پرچم ها تا اينکه ببيني مردي از فرزندان امام حسين عليه السلام را که با او عهد نبي الله و پرچم و سلاحش است و اين عهد و پرچم و سلاح نزد علي بن الحسين امام سجاد (عَلَيهِ السَّلامُ) بود و پس از او نزد من محمد بن علي (امام باقر «ع») و بعد ... تا امام حسن عسکري (عليهم السلام) . پس ملازم اينان باش و بر حذر باش از کساني که ذکر کردم براي تو (با خروج کنندگان چه از آل محمد و چه غير آل محمد خروج نکن و از انها تبعيت نکن) پس فقط هنگامي که مردي از آل محمد و عليبا 313 نفر با پرچم رسول الله (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ) خروج کند( به ياري او برو ) فقط مردي (حضرت مهدي صاحب الزمان عج) را ياري کنيد که با سلاح و پرچم و عهد رسول الله (ص) باشد که اين مرد کسي است که با 313 نفر قيام ميکند.
منبع : تفسير عياشي ج1ص65 ذيل تفسير آيه 148 سوره بقره (وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ" سوره بقره آيه 148 .هر طايفه اى قبله اى دارد که خداوند آن را تعيين کرده است; در نيکى ها و اعمال خير، بر يکديگر سبقت جوئيد! هر جا باشيد، خداوند همه شما را (در روز رستاخيز) حاضر مى کند; زيرا او، بر هر کارى تواناست. در روايات متعددى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلام) به ما رسيده جمله "ايْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً" به اصحاب مهدى (عليه السلام) تفسير شده است.)
أَيُّهَاالنّاسُ بعد از من ملازم زمين و آرام باشيد و بر حذر باشيد از شُذّاذ و پراکنده هاي از آل محمد و سادات آل محمد (کساني که خود را به دروغ يا به حق به آل محمّد نسبت مي دهند و ادّعاي قيام دارند ولي زمينه قيام فراهم نيست ) زيرا که يک عده قليلى از آل محمّد (ص) خروج ميکنند ولى به علت مخالفت با امر من و پشت پا زدن به عهد من به مقصود خود نخواهند رسيد و بعضى از اولاد امام حسين عليه السلام براى کمک اميّه ظهور ميکنند و بلاء ، مردم را فرا خواهد گرفت و خدا بهترين خلق را مبتلا خواهد کرد تا اينکه خوبان از بدان ممتاز شوند ، مردم از يک ديگر بيزارى مي جويند ، اين بلاء طولانى خواهد شد تا اينکه خدا بوسيله مردى از آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله براى آنها فرجى مرحمت کند .و هر کس از فرزندان من خروج کند پس به غير عمل من و به غير رفتار من عمل و رفتار کرده است . پس من از او بيزار خواهم بود و هر کسى از فرزندان من قبل از ظهور مهدى (ع) خروج نمايد کشته خواهد شد. از دو دجّال از فرزندان حضرت فاطمه (س) بر حذر باشيد ؛ زيرا که از اولاد فاطمه (س) دو دجّال بوجود مى آيد. و دجّالى هم از بصره خروج ميکند که از نسل من نيست و او مقدمه کليه دجّالها است.
سيد بن طاوس (ره) بعد از نقل اين روايت مي گويد :
أَقُولُ: هذا حَديثُُ صَريحُُ بِنَهيِ مَولانا عَلِيِِّ (عَلَيهِ السَّلامُ) وُلدَهُ أَن يَخرُجَ أَحَدُُ مِنهُم قَبلَ المَهدِي عليه السلام . اين حديث صريح است در نهي حضرت مولا علي (عَلَيهِ السَّلامُ) فرزندانشان را از خروج قبل از حضرت مهدي (عج)
** آيت الله سيد اصغر سعادت ميرقديم لاهيجي
http://nasimemarefat.parsiblog.com/
**************************************
*************************************************