خانه
انجمن
ثبت نام
ورود
آرشیو
ارتباط با ما
ضرورت آموختن فلسفه
ضرورت آموختن فلسفه
همه شاخههای علوم انسانی و علوم تجربی برای اثبات مبادی خود احتیاج به فلسفه دارند و فلسفه نیز نحوه گشایش روح بشر را نسبت به عالَم و دیگران مورد بررسی قرار میدهد.
فلسفه حاصل از یك نوع فعالیت و كنجكاوی عقلی بشر، پیرامون پرسشهایی است كه علم نمیتواند به آنها پاسخ دهد و امكان یافتن پاسخی برای آنها در حوزههای دیگر نیز وجود ندارد؛ در حقیقت فلسفه عهده دار حل كردن پرسشهایی است كه فقط در محدوده تفكر عقلی قابل پاسخ دادن است.
فلسفه، مبانی و موضوعات علوم را اثبات میكند و در واقع یك نوع تقدم بر دیگر علوم دارد و نسبت به علوم اسلامی و حتی نسبت به همه علوم مانند علوم انسانی و علوم تجربی، بنیادی تر است و به اثبات موضوع آن علوم میپردازد؛ به عنوان نمونه، فلسفه موضوع علم ریاضی را كه عدد است، اثبات میكند، در حالی كه خود ریاضی نمی تواند عدد را اثبات كند.
فلسفه با قبل، بعد و همگام هر علمی، كارایی دارد و به تعبیری، علوم انسانی از نوع علوم روحی هستند و با تجلیات مختلف روح بشر سر و كار دارند و از طرفی بُعد فلسفی علوم غیرقابل انكار است و در نتیجه فلسفه با ورود به هر شاخه و حوزهای از علوم انسانی مانند جامعه شناسی، روان شناسی و عرفان شناسی كارآیی خاص خود را دارد.
همه شاخههای علوم انسانی به یك معنا خصلت فلسفی دارند و فلسفه از این جهت كه نحوه گشایش روح بشر را نسبت به عالَم و دیگران، مورد بررسی قرار میدهد، یك عنصر غیرقابل اجتناب و غیرقابل حذف از روح بشر است و بُعد عقلی بشر را نشان میدهد.
به طور قطع و یقین، فلسفه در علوم انسانی تاثیرگذار است؛ هر چند كه در كنار برخی رشتههای علوم انسانی تحلیل شده است؛ بنابراین یك جامعه شناس به یك معنا، یك كار فلسفی انجام میدهد.
مباحث عقلی و فلسفی، ماهیت اصلی دنیای امروز و چهره برجسته این عالَم را تشكیل میدهد و عصر امروز به تعبیری عصر فلسفه و تاملات و تفكرات و تحلیلهای فلسفی به شمار میرود.
امروزه بدون علم فلسفه، كار كردن در حوزه مباحث دینی امكان پذیر نیست؛ گرچه در زمان قدیم، كنار گذاشتن فلسفه امكان پذیر بود اما در دنیای امروز چاره ای جز مسلح بودن به تفكرات فلسفی نیست و بدون آن نمیتوان در تفكرات اسلامی كارا وارد شد و این تحلیل عمیق باعث شده است كه فلسفه در حال حاضر صدر نشین مباحث عقلی و فكری بشود.
عمدتاً فلسفه در زمان قدیم خدمتی به دین نمی كرد و حتی گاهی از مواقع مشكلاتی را نیز ایجاد میكرد و بعضی از افراد با افكار سطحی نگر به سراغ علم فلسفه میرفتند و در نتیجه نمیتوانستند عمق بعضی از مسائل را دریابند و دچار یك نوع تعارض میان فلسفه و دین میشدند و یا از بُعد دیگر دین غافل میشدند و كمتر كسی بود كه بتواند بُعد عقلی و معنوی و فقهی علم فلسفه را با هم جمع كند.
خواجه نصیر در واقع آغاز گر یك دوره جدید در علم كلام بود و در حقیقت علم كلام فلسفی را پایه گذاری كرد و یك نوع تحولی را در این علم به وجود آورد و توانست یك دیالوگ را میان جریانهای مختلف موجود در جهان اسلام مانند فلسفه مشاء و فلسفه اشراق كه در زمان قدیم رایج بود، باز كند و در یك چار چوبی مورد ارزیابی و انتقاد قرار دهد.
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=41084 پژهشکده باقرالعلوم ع
می پسندم
0
نمی پسندم
0
موضوعات مرتبط:
نکاتی در باره فلسفه و عرفان وحکمت وعقل و روح و نفس ومعرفت و علم و فطرت و وجدان و...
,
برچسبها:
ضرورت آموختن فلسفه
,
فلسفه
,
حکمت
,
دین
,
نظرات(0)
نویسنده :
سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجانی
تاریخ: شنبه 31 خرداد 1393 ساعت: 10:12
تعداد بازديد :
574
مطالب مرتبط
شرح ما وقع اختلافات و معارضات بعد از رحلت حضرت آیت الله محمدجواد انصاری همدانی به نقل از کتاب روح مُجرَّد از مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی
علم حضوري و حصولي+(نويسندگان:دکترمحمدزمان رستمی +طاهره آل بويه)+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی
منظور از «صفات ذات» و «صفات فعل» خداوند؟ +آیت الله مکارم شیرازی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی
علم خداوند+اقسام علم خداوند+درس بدایة الحکمة+جلسه 96 + استاد غلامرضا فیّاضی فیاضی
منظور از ازلی بودن علم خداوند چیست؟+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی
اقسام علم خداوند+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی
امتیازات و فرق های علم حضوری و حصولی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی
منظور از «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللهُ العَقلَ»، چیست؟+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی
آیا دین با فلسفه در تعارض است؟
فرهنگ چیست؟ فرهنگ چند معنی دارد؟ فرهنگ دینی چیست؟
بخش نظرات این مطلب
ارسال نظر خصوصی
ذخیره مشخصات