webnasimemarefat

 

علم رجال - آزمون های آنلاین کلیات علم رجال - تست های پیام نور ...

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


*** اگر خدا بخواهد روزی دهد روی تپّه نامیله هم می دهد+پایگاه اندیشوران حوزه....  ...+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=16857 +کلیک کنید .

 

جناب حجت الأِسلام آقای مرتضی بیات همدانی مَلایری که از فضلاء بزرگوار و برخوردار از فرهنگ و شعر و هنر خطّاطی و نیز از مدّاحان و ذاکرین اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) است و در درس خارج فقه اینجانب مَبحث خمس شرکت می کنند در روز یکشنبه تاریخ سیزدهم بهمن 1398 در مسجد امام خمینی شهر پردیسان قم برای بنده نقل کرده که چند مدت مانده به انقلاب اسلامی ایران و اواخر دوره حکومت فاسد پهلوی ، چند نفر (چهار ، پنج نفر) از مردان اَهالی روستای نامیله که اکنون معروف به شهرک اندیشه و از توابع شهرستان مَلایر از استان هَمَدان است جهت پیدا کردن شغل و کار به تهران می روند و در آنجا مشغول به کار می شوند . بعد از مدتی یکی از آنها به  علتی از کار منصرف می شود و  به محل و روستای خود یعنی نامیله بر می گردد . این روستا در ورودی مَلایر قرار دارد و به اصطلاح ، چسبیده به ملایر است . وقتی که به نامیله می رسد دچار نگرانی و سرگشتگی و پریشانحالی می شود که اگر به خانه برود و در باره کار مورد سؤال قرار گیرد چه جوابی به خانواده اش و دیگران بدهد ؟! تو همین فکرها و حَیص و بَیص ها و گیر و دارها  بود که ناگاه تصمیم می گیرد که برای رفع ملالت و پریشانحالی ، لحظاتی روی تپّه نامیله که در همان نواحی بود برود . حرکت می کند و می رود روی تپّه نامیله می نشیند و در آنجا ضمن اینکه در باره وضعیت و حال و زار خودش داشت فکر می کرد در همان حال نیز با یک چوبی که در دست داشت به روی زمین می زد ناگاه دید که حُفره و سوراخی و روزنه ای در زمین  ایجاد شد و بعد با دستان خود آن حُفره را شکافت و دید که یک ظرف سُفالین پُر از جواهرات آشکار شده است . آن را بر می دارد و با خوشحالی به خانه می رود و بعد ها  سر و وضع زندگی اش بسیار خوب و عالی می شود و به تدریج در آن  منطقه و محل معروف شد که : اگر خدا بخواهد روزی دهد روی تپّه نامیله هم می دهد !!!  تپه نامیله که قِدمت تاریخی آن به قبل از میلادِ مسیح (ع) و یا به ماقبل تاریخ  می رسد یکی از مهمترین آثار تاریخی استانِ همدان و شهرستان مَلایر است که در منطقه  ورودی مِحور مَلایر به اراک واقع شده است . شهرستان مَلایر در مسیر تردد زائران عَتَبات عالیات قرار دارد و هر سال زائران اربعینِ حسینی و عاشقان و محبّان امام حسین (عَلَیهِ السَّلامُ)  از این مسیر برای رفتن به کربلا تردّد می‌کنند . و تپّه نامیله و منطقه نامیله از مناطقی است که زائرین کربلا جهت استراحت در آنجا توقف و اُطراق می کنند .

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

 

 

1-*** از آشنایی با کلیات علم رجال تا پاسخ بر سه سؤال کلیدی +حجت الاسلام محمد کاظم رحمان ستایش شیرازی(متولد 1344 ه..ش)+کار رجالی در جَرح و تَعدیل راوی یا اعتبار سَنَد همچون حُکمی است که یک قاضی درباره‌ موضوعِ مورد اختلافی صادر می‌کند. همچنانکه در صدور حکم ، عادلانه باید طرف‌های درگیر به خوبی شناسایی شوند تا بتوان با توجه به زوایای قضیه حکم دقیقی کرد، در بررسی رجالی سَنَد نیز این نکته حائز اهمیت است.+بحث ها و مَباحِث رجالی در این نوشتار در سه فصل مورد بررسی قرار می گیرد : 1- در فصل اول به نقش و تعریف علم رجال می‌پردازد.  2- در فصل دوم شیوه‌های نگارش منابع رجالی را همچون تألیف براساس طَبَقات یا براساس جَرح و تعدیل بیان نموده کتب تألیف شده از ابتدا تا زمان حاضر را براساس اعتبار و تاریخ در 4 گروه اصول اولیه ، اصول ثانویّه، جوامع رجالی و کُتُب تحقیقی، معرفی می‌نماید. 3- در فصل سوم نیز شیوه تحقیق رجالی سَنَد به همراه مراحل چهارگانه (شناختِ سَنَد، تمییز مشترکات) آن ها و نکات مربوط به هر کدام را توضیح می‌دهند و در ذیل مرحله آخِر مبانی توثیق و الفاظ توثیق و توثیق علمی را شرح می‌دهند . در دانش مُصطَلَح‌ُالحَدیث چنین بیان شده که سنّت همان قول و فعل و تقریر معصوم «ع» و حدیث حکایت آن است. بدیهی است که سنّت در صورت دستیابی به آن اصولاً قابل تشکیک نیست ، اما اعتماد بر حکایت سنّت، با توجه به گذشت چندین قرن و احتمالات و شرایط قابل توجه هرعصر ، دغدغه‌هایی را برای کاربران حدیث در عصر حاضر به همراه دارد. در این میان دانش‌های حدیثی باید به سه پرسش اساسی پاسخ گویند که عبارت‌اند از: 1- آیا این حدیث صادر شده است؟ و به عبارت دیگر این حدیث حاکیِ سنّتِ واقعی است؟ اگر این حدیث ، قول  و گفتار معصوم «ع» را حکایت می‌کند ، واقعاً معصوم این مطلب را گفته است؟ یا اگر این حدیث فعل  و کردار معصوم «ع» را حکایت می‌کند، واقعاً معصوم این کار را کرده است؟  هم وضع و جعل حدیث در طول این قرن‌ها زیاد بوده و هم اشتباه و خطای راویان را نمی‌توان نادیده انگاشت و این دو در کنار بسیاری عوامل دیگر ضرورت این سؤال را تأکید می‌کنند . عالمان از این پرسش و دغدغه با عنوان «اصل صدور» یاد می‌کنند. 2- آیا این حدیث بر فرض صدور برای بیان حُکم واقعی در شرایطی معمولی صادر شده است یا آنکه این گفتار یا کردار در شرایط خاصّی، همچون تقیّه، ضرورت و امتحان و…، بوده که نمی‌توان از آن ، حُکم واقعی را استنباط کرد؟ در این پرسش دغدغه اصلی همان «جهت صدور» است. به بیان دیگر چه نکته‌ای در این گفتار یا کردار معصوم «ع» وجود دارد که احیاناً جزءِ شرایطِ خاصّ هستند؟ 3- معنا و مفهوم و مقصود از این حدیث چیست؟ دلالت آن چگونه است؟ این پرسش نهایی ،‌ کاربران حدیث را به مرحله‌ استفاده و استناد به حدیث در دستیابی به محتوای آن می‌رساند . از این پرسش به «فِقهُ الحَدیث» یا «مَبانی فَهم حدیث» یا «اصل ظهور» یاد می‌کنند . تمامی دانش‌های حدیثی باید به‌ گونه‌ای با حَلِّ این دغدغه‌ها و پاسخ به این پرسش‌ها مرتبط باشند . در دانش‌های حدیثی مُتداول ، وظیفه پاسخگویی به سؤال اوّل را غالباً بر عهده ‌علم رجال گذارده‌اند. به این ترتیب که مسلمانان از ابتدایِ نقل حدیث به حُکم سیره عقلایی و اشاره‌ ائمه «ع» کوشیدند سلسله راویانِ حدیث را نقل کنند تا بر اساس میزان اعتماد بر آنان و اعتبار گفتارشان به صدور کلام معصوم «ع» اطمینان بیابند . از این رهگذر بخشی از حدیث تولید شد که به آن «سَنَد» گویند و ذکر و بیانِ سَنَد را «إسناد» ‌نامیدند . به این ترتیب که اگر با مطالعه د‌راحوالِ راوی دریافتند که او «عادل ، ضابط ، امامی» است روایتش را در صورت وجودِ سایر شرایط ، صحیح و اگر «امامیِ مَمدُوح» است روایتش را در صورت وجودِ سایرِ شرایط ، حَسَن و اگر «ثِقَه غیر امامی» است روایتش را در صورت وجود سایر شرایط ، مُوثّق دانسته‌اند . اما در صورتی که به این شناخت‌های سه‌گانه از راوی دست نیافته و یا دقیقاً خلاف آن را احراز کرده‌اند، روایت را ضعیف دانسته‌اند....[ قُدَماء به استنادِ قرائنِ همراهِ خبر ، روایات را به دو دسته صحیح و ضعیف یا مقبول و مردود تقسیم می کردند اما نخستین بار علّامه حَسَن بن مُطَهَّر حِلّی معروف به علّامه حِلّی «مُتوَفّای 726 ه.ق» یا سیّد بن طاوُوس «مُتَوَفّای 664 ه.ق» که در حقیقت ناظر به دوره مُتأخِّرین است ، احادیث را به چهار دسته صحیح و حسن و موثق و ضعیف تقسیم نمودند . ] +https://www.hawzahnews.com/news/465224/%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8..+کلیک .

 

 

*******************************************

2-*** مصاحبه و گفتگوی علمی : حدیث شناسی و قواعد و معیارهای نقد آن+حجت الاسلام دکترمحمد علی رضایی اصفهانی «مُتولد1341 ه.ش» -در منطقه رهنان واقع در حَدِّ فاصل خمینی شهر و مرکز شهر اصفهان+حجت الاسلام دکترسید رضا مُؤدّب کاشانی «مُتولد1341 ه.ش»- در منطقه قَمصرکاشان-+حجت الاسلام دکترعلی نصیری گیلانی «مُتولد 1344 ه.ش»-در محله و روستای مُژده از توابع استان گیلان-+ بررسی مبانی و قواعد نقد حدیث شیعه از جمله ضرورت های پژوهشی است که در این گفتگوی علمی مورد تحلیل واقع شده است . در این گفتگو ، نخست تمایز فهم و نقد حدیث و تفاوت مبانی و قواعد آن بررسی شده و در ادامه ، ضرورت نقد حدیث معلوم گردیده و بیان شده است که نقد حدیث از زمان صدور روایات شروع شده و تاکنون ادامه یافته و در دوران معاصر از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده است . مهم ترین معیار و قاعده نقد حدیثِ شیعه (عرضه روایات بر آیات) مورد بحث واقع شده و بیان گردیده که لازم است روایات اختلافی بر آیات شریفه عرضه شوند تا مخالفتی با متون آیات نداشته باشند . اهمیت بررسی سندی نیز در روایاتِ عرضه شده مورد توجه واقع گردیده و بیان شده که عرضه روایات بر آیات لازم است توسط افرادی صورت بگیرد که از علوم حدیث بهره مند و از دانشِ تفسیر و علوم آن نیز برخوردار باشند ....+شیعه شناسی : مقصود از مَبانی و قواعد نقد حدیث چیست ؟ - پاسخ : حجت الاسلام دکتر سید رضا مُؤدّب : «قواعد نقد حدیث» مجموعه اصولی هستند که در نقد و ارزیابی حدیث به ما کمک می کنند و به گونه ای در فهم دقیق احادیثِ معصومان (عَلَیهِمُ السَّلامُ) به ما یاری می رسانند تا به کمک آن ها ، فهمِ کاملی از مُراد ائمّه اَطهار (عَلَیهِمُ السَّلامُ) داشته باشیم و از آن ها به «معیارهای نقدِ حدیث» تعبیر شده است ... ... + https://hawzah.net/fa/Article/View/83984/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D9%84 .+کلیک .

 

*** حدیث شناسی / شبکه قرآن - و معارف سیما+گفتگوی علمی+حجت الاسلام محمد علی رضایی اصفهانی - حجت الاسلام سیدرضا مُؤدّب کاشانی - حجت الاسلام علی نصیری گیلانی+https://qurantv.ir/listdetail/543/258 . +کلیک .

 

*******************************************

3-*** اقسام حدیث ويکی شيعه+http://fa.wikishia.net/view/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB_(%D8%A7%D9%82%D8%B3%D8%A7%D9%85) .+کلیک .

*******************************************

4-*** وثاقت راوی - ویکی فقه+http://wikifeqh.ir/%D9%88%D8%AB%D8%A7%D9%82%D8%AA_%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C .+کلیک .

*******************************************

5-*** علم رجال - ويکی شيعه+http://fa.wikishia.net/view/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84 .+کلیک .

*******************************************

6-*** راویان حدیث - دانشنامه‌ی اسلامی+http://wiki.ahlolbait.com/%D8%B1%D8%AF%D9%87:%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB .+کلیک .

 

*******************************************

7-*** ﺻﺤﺖ اﺣﺎدﻳﺚ «اَلکافی»+ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ و ﻧﻘﺪ دﻳﺪﮔﺎه ﺳﻪ ﺣﺪﻳﺚ ﭘﮋوه مُعاصِر +مطالعات قرآن و حدیث

*******************************************

8-*** الفاظ شناخت ضعف راوی - ویکی فقه+http://wikifeqh.ir/%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%A7%D8%B8_%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA_%D8%B6%D8%B9%D9%81_%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C .+کلیک .

*******************************************

9-*** شیعه چند روایت معتبر دارد؟ آیا همه محتوای نهج البلاغه و صحیفه سجادیه دارای اعتبار است؟+شیعه چند روایت معتبر دارد؟!!  +آیت الله محمد آصِف مُحسنی از علمای برجسته افغانستان صاحب کتاب«مُعجَمُ الأَحادیثِ المُعتَبَرَةِ» هشت جلدی+کلّ احادیث از منابع شیعی که از نظر سَنَد معتبر محسوب می شوند در این دانشنامه و مجموعه هشت جلدی آمده است و لذا از این جهت این کتاب در نوع خود کم نظیر است +https://www.khabaronline.ir/news/400733/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA- .+کلیک .

*******************************************

10-*** اجتهاد و تشخیص روایت صحیح از ضعیف+آیت الله سید احمد زنجانی پدر بزرگوار آیت الله سید موسی شُبَیری زنجانی+http://ijtihadnet.ir/%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%87%d8%a7%d8%af-%d9%88-%d8%aa%d8%b4%d8%ae%db%8c/.+شبکه اجتهاد+کلیک .

*******************************************

11- *** چهار کتاب اصلی علم رجال - کتابخانه دیجیتال (بازار کتاب)+ مقام معظّم رهبری  حضرت آیت الله العُظمی امام سید علی خامنه ای+....در حدود نیمه اول قرن پنجم هجری ، یعنی پس از گذشتن بیش از سه قرن از تالیف نخستین کتاب رجالی ، اصول اربعه رجالیه یعنی چهار کتاب معروف و مورد استناد این علم که از ترکیب و تصحیح و امتزاج کتب و مصنفات قبلی تشکیل شده بود به رشته تحریر درآمد و سرفصل تازه ای در تاریخچه این علم گشوده گشت . این چهار کتاب که خوشبختانه در طول زمان از دستبرد حوادث مصون مانده و اصل آنها تا زمان حاضر باقی است و بعضی از آنها مکرر به طبع رسیده ، عبارت است از : اختیار الرجال ، الفهرست ، الرجال(هر سه تالیف شیخ ابو جعفر محمد بن الحسن طوسی ، متوفا به سال 460 ، و کتاب فهرست معروف به رجال نجاشی ، تالیف احمد بن علی نجاشی (متوفا به سال 450) .  این چهار کتاب در طول قرنهای متعددی که از تالیف آنها گذشته ، همواره مورد توجه و استفاده و مراجعه خبرگان این فن قرار داشته ، و چنانکه به تفصیل خواهیم دید ، کارهایی از قبیل ترتیب و تبویب و جمع و تفصیل براساس آنها انجام گرفته است .این قرن را به خاطر تالیف این چهار کتاب باید سرآمد قرنهای پیشین و نقطه اوج فعالیتهای رجالی تا آن روز دانست ....+https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=503&lang=fa .+کلیک .

*******************************************

12-*** آموزش علم رجال - کتابخانه مدرسه فقاهت+رجال(پایه های 8 و 9 و 10)+..... مهم ترین کُتُب معتبر رجالی (کُتُب اوّلیه رجالی) عبارتند از : 1- رجالِ کَشّی 2- رجال نجاشی 3- فِهرِست شیخ طوسی(شناسایی نامِ مُؤلِّفین و مُصنِّفین) 4- رجال شیخ طوسی 5- رجال برقی+[اَلرِّجالُ عِلمُُ یُبحَثُ فِیهِ عَن اَحوالِ الرُّواةِ مِن حَیثُ اتِّصافِهِم بِشَرائِطِ قَبُولِ اَخبارِهِم وَ عَدَمِهِ ، «کُلِّیّاتُُ فِی عِلمِ الرِّجالِ لِلعَلّامَةِ اَلشَّیخِ جَعفَر سُبحانِی اَلتَّبریزی ص11»]+http://lib.eshia.ir/11136/1/4 .+کلیک .

*******************************************

13-*** عرضه احادیث بر قرآن - ویکی فقه+http://wikifeqh.ir/%D8%B9%D8%B1%D8%B6%D9%87_%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AB_%D8%A8%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 .+کلیک .


*******************************************

14-*** روایات عرضه - ویکی فقه+http://wikifeqh.ir/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D8%B1%D8%B6%D9%87 .+کلیک .


*******************************************

15-*** مقصود از موافقت و مخالفت حدیث با قرآن در روایاتِ عَرض ، چیست ؟+اسماعیل سلطانی شورباخورلو+http://ensani.ir/fa/article/70293/%D9%85%D9%82%D8%B5%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%81%D9%82%D8%AA-%D9%88-%D9%85 .+کلیک  .


*******************************************

16-*** ملاکِ صحتِ حدیث ، عرضه به قرآن است یا وثاقت راوی؟ - تبیان+https://article.tebyan.net/443924/%D9%85%D9%84%D8%A7%DA%A9-%D8%B5%D8%AD%D8%AA-%D8%AD%D8%AF%DB%8C- .

*******************************************

17-*** اگر حدیثی از ما گرفتید و مخالف با قرآن بود به دیوار بکوبید ، آیا خودِ این روایت مُنتسب به اهل بیت «ع» است و در منابع معتبر روایی وجود دارد؟! +[ امام صادق(ع) فرمود: «مَا لَمْ یُوَافِقْ مِنَ الْحَدِیثِ الْقُرْآنَ فَهُوَ زُخْرُفٌ» : حدیثی که با قرآن همخوان و موافق و مطابِق نباشد ، دروغی خوش رنگ و لُعاب است ! ] +https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa85831 .+سایت اسلام کوئیست+آیت شیخ مهدی هادوی تهرانی«متولد 1340 ه.ش»+کلیک .

*******************************************

18-*** نشست ضرورت و اهمیت حدیث شناسی در علوم حوزوی+حجت الاسلام محمد حسین حسین پور : حجت الاسلام والمسلمین حسین پور، با اشاره به تبار شناسی حدیث گفت: روایات از ناحیه سند به دو دسته قَطعِیُّ الصُّدُور (متواتر و محفوف به قرائن «قَطعیّه») و ظَنِّیُّ الصُّدُور (خبر واحد) تقسیم می شوند که در میان علماء ، سید مُرتضی، اِبن ادریس، ابن زُهره و قاضی اِبن بَرّاج خبر واحد را حجت نمی دانند و در مقابل عموم علما شیعه خبر واحد صحیح و موثق را قابل استناد می دانند. دبیر پژوهشی گروه قرآن و حدیث جامعةُ المصطفی با بیان اینکه صاحب اَلمیزان خبر واحد را فقط در حوزه فقه حجت دانسته، خاطر نشان کرد: مرحوم آیت الله خوئی خبر واحد را در فقه و تفسیر حجت می داند و برخی از بزرگان همچون مرحوم کاشِفُ الغِطاء ، روایات طب اسلامی را به دلیل منشاء وَحیانی نیز حجت می دانند.+http://www.hozehkh.com/OneEntry?entryID=18833 .+کلیک .

*******************************************

19-*** درس علم رجال و درایه سال 1362 + حضرت آيت‌الله سید موسی شُبَیری زنجانی+https://www.eshia.ir/Feqh/Archive/Shobeiry/Rejal/62 .+کلیک .

*******************************************

20- ***  آموزش علم رجال+«پایه های 8 ، 9 ، 10»+توسط استاد سید محمد حسینی قزوینی +https://www.valiasr-aj.com/persian/mobile_shownews.php?idnews=6823 .+کلیک .

*******************************************

 

21-*** فرآیند آماده سازی دیتاهای رجال در نسخه دوم دِرایَةُ النُّور+گفتگو با حجت الاسلام محسن مُقیمی +«تاریخ انتشار : 1398/11/14»+..از اولین نرم افزارهای مورد همّت مرکز تحقیقات نور، نرم افزار رِجال بود که مورد عنایت مقام مُعظَّم رهبری «حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای» مُدَّظِلُّهُ و مراجع عظام تقلید و اساتید حوزه و غیر نیز قرار گرفت....می‌دانیم که اصطلاح «صحیح» در نزد قُدَما، یعنی روایتی که اطمینان به صدور آن حاصل شده باشد؛ علاوه از  بررسی سَنَدی از طریق  متن کاوی و تجمیع قرائن صحّت یک حدیث ، هم به دست می‌آید+https://hawzah.net/fa/Discussion/View/74355/%D9%81%D8%B1%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-- .+پایگاه اطلاع رسانی حوزه+کلیک .

*******************************************

22-*** معنای طَبَقَه راوی چیست؟ +سایت اسلام کوئیست+آیت الله شیخ مهدی هادوی تهرانی+https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa22872 .+کلیک .

*******************************************

23-***  مُراد از طَبَقات در عِلمُ الحَدیث چیست ؟ +فصلی در تاریخ نگاری اسلامی طَبَقات+نعمت الله صفری فروشانی+https://hawzah.net/fa/Article/View/84144/%D9%81%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%86%DA%AF%D8%A7 .+پایگاه اطلاع رسانی حوزه+کلیک .

*******************************************

24-***  حدیث +اقسام حدیث+ ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد+... حدیث در لغت به معنای هر چیز نو و جدید است  و خبر و کلام را نیز حدیث خوانند .  ابوالبقاء گوید : حدیث ، اسم مصدر از تحدیث به معنای خبر دادن است ... تقسیمات علم حدیث : 1- رِوایَةُ الحَدیث که شامل علم رجال و مُصطلَحُ الحدیث است 2- دِرایَةُ الحَدیث +اقسام حدیث : 1- حدیث صحیح 2- حدیث حَسَن 3- حدیث مُوَثَّق 4- حدیث ضعیف . +از نظر قدمای شیعه به حدیثی صحیح گفته می‌شود که صدور آن از معصوم قطعی باشد ولو با قراین خارجی، ولی از نظر متأخران حدیثی صحیح است که اولاً: تمامی سلسله سند آن تا معصوم متصل باشد؛ ثانیاً: راویان آن در تمام طبقات دارای دو ویژگی وثاقت و امامی بودن باشند. ....+https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB .+کلیک .

*******************************************

25-*** منظور از حدیث صحیح چیست؟ | مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات+https://www.pasokhgoo.ir/node/94672 .+کلیک .

*******************************************

26-***  علم رجال+تعریف علم رجال+فرق علم رجال با علم تَراجِم و شرح حال +فرق علم رجال با درایه+تفاوت علم رجال با فِهرِست+ضرورت علم رجال+ ادله مخالفین علم رجال+... مرحوم آیت الله شیخ عبدالله مامَقانی صاحب کتاب «تَنقیحُ المَقالِ فِی عِلمِ الرِّجالِ» می فرماید : مقصود از رجوع به علم رجال ، تحصیل ظنِّ اطمینانی است که طبق قاعده عقلایی ایجاد شده است .+ دانشنامه‌ی اسلامی+http://wiki.ahlolbait.com/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84 .+کلیک .

*******************************************

27-*** بر اساس نظریّات رجالی و حدیثی مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم خویی ، ده ها هزار حدیث از درجه اِعتبار ساقط می شوند ؟!!! +شبکه اجتهاد +http://ijtihadnet.ir/%d8%aa%d8%a3%d8%ab%d9%8a%d8%b1-%d9%88-%d9%be%d9%8a/ .+شبکه اجتهاد+کلیک .

*******************************************

28-*** نگاهی به اختلافات اعتبار سنجی احادیث از منظر آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی و آیت‌الله شیخ محمد آصِف مُحسنی/ علی ظفر یوسفی+....در اعتبار سنجی احادیث، دو مِنهَج معروف وجود دارد : 1- روشِ «وُثُوقِ سَنَدی»  2- و «وُثُوقِ صُدوری» .  دانش رجال بر اساسِ روش وُثُوقِ سَنَدی کاربرد بیشتری دارد؛ مُعظَمِ نظریّاتِ مرحوم آیت‌الله خویی (ره)، نشان می‌دهد که ایشان قایل به وُثُوق سَنَدی هستند و برای همین است که شهرت عملی و روایی را باعث اعتبار روایت نمی‌داند و یا این که مشایخ اجازه باید شخصاً توثیق شوند [خویی، مُعجَمُ رِجالِ الحَدیث، ج ۱: ۷۲ و ۷۳] . ملاک حجیتِ یک حدیث را به اعتبار سَنَد آن می‌داند. [خویی، مِصباحُ الاُصُول، ج ۱: ۱۴۱]. اما با آن همه ، آیت‌الله خویی نتوانسته از وُثُوقِ صُدوری دست بردارد؛ در تقریرات ایشان آمده است که اگر کسی به یک روایت ضعیف ، اطمینانِ شخصی [به صدور آن از معصوم «ع»] پیدا کند، عمل به آن روایت واجب است. این وجوبِ عمل از باب حُجیّتِ «علم عادی» است ؛ گرچه آن خبر از طریق راویِ فاسق یا ناصِبی(دشمن اهل بیت«ع») وارد شده باشد. [خویی ، مِصباحُ الأُصُول، ج ۱: ۱۹۹]....+http://ijtihadnet.ir/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%84%d8%a7%d9%81%d8%a7%d8%aa-/ .+شبکه اجتهاد+کلیک .

*******************************************

29-*** منابعِ  اوّلیِّه و ثانویّه علم رجال +آیت الله شیخ جعفر سبحانی تبریزی+1- رجالِ کَشّی نوشته محمد بن عُمَربن عبدالعزیز که معروف به کَشّی است . «کَشّ» (به فتح کاف و تشدید شین) سرزمینی معروف در حوالی سمرقند است که بسیاری از مَشایخ و علمای ما از آنجا سربرآورده اند . مُهندس بیرجندی نیز در کتاب مشهورِ «مَساحَةُ الأَرضِ وَ البُلدانِ وَ الأَقالیمِ» از آنجا با عنوان «کَشّ» یاد کرده و می‌نویسد: «کَشّ، یکی از بلادِ ماوَراءُالنَّهر(فرارود) است با مساحتی سه در سه فرسخ.» امّا نجاشی به شکل «کُش» (به ضمِّ کاف) ضبط کرده است....2- فِهرِست نجاشی ... 3- رجال نجاشی 4-رجال شیخ طوسی 5- فِهرِست شیخ طوسی 6- رجال برقی 7- رساله ابوغالب زراری 8- مَشیخَه صَدُوق 9- مَشیخَه شیخ طوسی در دو کتابِ تهذیب و اِستِبصار  10- رجال اِبن غَضائِری * و اما منابع ثانویّه علم رجال از قرن ششم به بعد : 1- فِهرِست شیخ مُنتَجَبُ الدِّین 2- مَعالِمُ العُلَماء از اِبن شَهر آشُوب 3- رجال اِبن داوود حِلِّی 4- خُلاصَةُ الأَقوال از حَسَن بن یوسف بن علی بن مُطهَّر حِلِّی معروف به علّامه حِلِّی (متولد648 هجری قمری و متوفای 726 ه.ق) 5- مُعجَمُ الرِّجال از مرحوم سید عنایت الله عَلِی قُهپایی از علمای قرن یازدهم هجری قمری  6- نَقدُالرِّجال از سید مصطفی حسینی تفریشی از علمای قرن یازدهم هجری قمری 7- جامِعُ الرُّواةِ از محمد بن علی اَردبیلی غَرَوی (متولد سال 1101 هجری قمری) از علمای قرن یازدهم «ه.ق»  8- اَلفَوائدُ الرِّجالیّة یا رجال بَحرُالعُلُوم از سیّد محمد مهدی بَحرُالعُلُوم طباطبایی معروف به سیّد بَحرُالعُلُوم از علمای قرن دوازدهم «ه.ق» 9- تَنقیحُ المَقالِ فِی عِلمِ الرِّجالِ از مرحوم آیت الله شیخ عبدالله مامَقانی از علمای قرن چهاردهم هجری قمری . بدون تردید كتاب تَنقیحُ المَقال یكی از بهترین و مُحقِّقانه ترین منابع رجالی شیعه است كه توسط  مرحوم آیت الله شیخ عبدالله مامقانی به رشته تحریر درآمده است  10- قامُوسُ الرِّجال از مرحوم علامه محمد تقی تُستَری (شُوشتری) از علمای قرن چهاردهم هجری قمری که در بین مردم معروف به شیخ شوشتری است  11- مُعجَمُ رِجالِ الحَدیث وَ تَفصیلُ طَبَقاتِ الرِّجالِ در حدود 24 جلد از مرحوم آیت الله سیّد ابوالقاسم خویی . كتاب مُعجَمُ رِجالِ الحَدیث را می توان  آخرین و كاملترین منبع رجال شیعه محسوب نمود . در این مجموعه عظیم رجالی بر اساس حروف اَلفبا ، بیش از پانزده هزار از راویان اَحادیث شیعه مُعرفی شده است ....(استاد سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی) +http://www.mazdaknameh.ir/Publish/PublishID/ArticleId/334 +مَزدَک نامه.+کلیک .

*******************************************

30-*** مقاله مرحوم میرزاطاهر تنکابنی در باره حدیث و جعل حدیث و علم رجال+... اما آنچه که مایه تاسف و باعث رنج و گرفتاری است این که این گلستان محمدی[ سنت] در مجموع با دست نااهلان روزگار آمیخته به خارها و علف هرزه ها شده است و گفتار رهگشا و اخبار جهت دهنده و حیات آفرین زندگی آن عزیزان آلوده به نقلهای ناهنجار و حوادث ساختگی و روایات دوراز حقیقت گشته است.وامروز یکی از رسالت های فوری و قطعی محققان و پژوهشگران رسیدگی عالمانه و محققانه و روشن بینانه مجامع حدیثی است آنهم با متد تحقیق اصیل و براساس مبانی محکم علمی و فنی. و [دانش رجال] یکی از راه های بسیارارزشمند رسیدن به این هدف است که سوگمندانه اینک و در حوزه های علوم اسلامی آن توجه شایسته و بایسته ای که باید به رشته عظیم علوم اسلامی بشود نمی شود.....انگیزه ها و عوامل گوناگون جعل و تحریف و نیزابعاد گسترده آن یکی از مباحث بسیار حساس و سرنوشت ساز[ حدیث شناسی] است.+https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4518/7327/91284 .+پایگاه اطلاع رسانی حوزه .+کلیک .

*******************************************

31-*** حدیث پژوهی و بازخوانی احادیث شیعه وظیفه و رسالت شرعی حوزوی است_استاد سید علیرضاحسینی شیرازی(نویسنده کتاب اعتبار سنجی احادیث شیعه و استاد علم رجال)+دوره رجال پژوهی+....نویسنده کتاب اعتبار سنجی احادیث شیعه با بیان این که وجود روایان ضعیف در طُرُق به کتاب و حیثیت ضربه‌ نمی‌زند، گفت: برخی مُحدِّثان از مُتاخِّرین همچون مرحوم مجلسی اول به این بحث در رَوضَةُ المُتَّقین پرداخته و در بیش از ۸ بار فرموده: وجود راویان ضعیف ضربه‌ نمی‌زند مگر آنکه مفهوم ضعف در اینجا تصریح روشنی به ناکارامدی همه روایت روایان شود. http://ijtihadnet.ir/%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE/ .+شبکه اجتهاد .کلیک .

*******************************************

32-***  اصحاب اجماع +اصحاب اجماع هیجده نفرند+ناصر باقری بیدهندی+پس از قرآن، مهمترین منبع شناخت معارف و احکام اسلامی، حدیث است...یکی از مهمترین و ارزشمندترین مباحث عِلمُ الحَدیث بحث درباره «اصحاب اجماع» است... در تعداد اصحاب اجماع بین دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. مشهور دانشمندان آنها را هیجده تن دانسته اند که شش تن آنها از اصحاب امام باقر «ع» و امام صادق(ع) اند و شش تن دیگر تنها از اصحاب امام صادق(ع) هستند و شش تن باقیمانده از اصحاب امام کاظم «ع» و امام رضا(ع) محسوب می شوند....«مرحوم» آیة اللّه مُسلِم مَلَکُوتی  معتقدند که اصحاب اجماع در هر سه طبقه از اجلاّ بزرگان شیعه هستند و به اعتبار موقعیّت خاصی که در میان شیعه و نزد حضرت باقر «ع» و حضرت صادق «ع» و امام کاظم(ع) داشته اند مورد حسادت دشمنان واقع شده اند و آماج تهمت های گوناگون و ناروا قرار گرفته اند. با مراجعه به کُتُب مِلَل و نِحَل و… در می یابیم که همه یا غالب این گروه از تیر تهمت های مخالفان در امان نمانده اند. بزرگان اصحاب ما این نسبتها را نادیده گرفته و برغم دشمنان بر فقاهت ، به وثاقت و مورد اعتماد بودن این گروه اجماع و اتفاق کرده اند . علامه کِشّی همین اجماع را بعدها در اثرخود [درکتاب رجالش] ذکر کرد و دیگران نیز تلقّی به قبول کردند. بنابراین روایتی که رجالِ سند آن به یکی از این بزرگواران برسد و از جهت صحیح به ما رسیده باشد، از جهت خود آنان با اینکه مورد اتهام بوده اند بی اشکال است ، ولی درباره رجالِ دیگرِ سند که در ما فوق آنها تا به امام(ع) واقع شده اند باید با دقت احراز وثاقت و شرایطِ سند نمود....+https://hawzah.net/fa/Article/View/5354/%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9?SID=144980 .+پایگاه اطلاع رسانی حوزه+کلیک .

*******************************************

33-*** اصحاب اجماع چه کسانی هستند؟ - ویکی فقه + اصحاب اجماع، اصطلاحی رجالی است که گروهی از نخبگان و راویان مُوثَّق هستند و همه علمای دِرایه و حدیث و فقهاء به روایاتی که از ایشان(اصحاب اجماع) به طریق صحیح نقل شده اعتماد می کنند و آن ها را صحیح می دانند و عمل به آن ها را لازم می شمرند اگرچه از افراد ناشناخته یا ضعیف نقلِ خبر کرده باشند . این روش گسترده ترین و مهم ترین شیوه در میان توثیقات عام محسوب می گردد . عنوان اصحاب اجماع، اصطلاحی در علم رجال است که بر گروهی ویژه از راویان احادیث در سَدَه‌های دوم و سوم هجری قمری که از بزرگان پرورش یافته مکتب امام باقر و امام صادق و و امام کاظم و امام رضا «عَلَیهِمُ السَّلام» به شمار می روند و بر تصدیق روایاتشان و نیز مقام علمی و فقاهتشان اجماع شده است، اطلاق می‌شود. اساس پیدایش این اصطلاح از نظر تاریخی، به اواخر سَدَه سوم و اوائل سده چهارم هجری قمری بازمی‌گردد که در تعبیرات برخی چهره‌های رجالی معروف امامی مانند اَبُوعَمرو کَشَّی در چند جای کتاب رجالی وی آمده و پس از آن در سَدَه‌های بعد میان رجالیان شکل گرفته است .... مرحوم مُحَدِّث نوری می گوید : از مَباحِث مهم رجال ، مبحث اصحاب اجماع است؛ زیرا طبق برخی از بَرآوُردها ، هزاران حدیثی که صحیح قلمداد نمی‌شوند به یُمن همین بحث ، صحیح یا در حکم صحیح تَلقّی خواهند شد .(مُستَدرَکُ الوَسائِل وَ مُستَنبَطُ المَسائِلِ ج3 ص757 از میرزا حسین نوری معروف به مُحدِّث نوری و نیز رجوع شود به «کُلِّیّاتُُ فِی عِلمِ الرِّجالِ از علامه شیخ جعفر سُبحانی تبریزی»)+https://wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B5%D8%AD%D8%A7%D8%A8_%D8%A7%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9 .+کلیک .

*******************************************

34-***  بحث در باره اصحاب اجماع - درس رجال آیت الله سید موسی شُبَیری  زنجانی- مدرسه فقاهت+بحث اصحاب اجماع در فقه ثمرات بسیاری دارد.....کَشِّی سپس کلامی دارد که مجلسی اول در رَوضَةُ  المُتَّقین که شرح عربی «مَن لا یَحضُر» است برداشتی از آن کرده است و حاجی نوری(مُحَدِّث نوری) می گوید که برداشت او اشتباه است و حق هم با حاجی نوری است. البته ما فرصت نکردیم که به کلام مجلسی اول مراجعه کنیم تا ببینیم کلام او قابل توجیه هست یا نه  .عبارت کشی در یک جا می گوید: تَسمِیَةُ الفُقَهاء چنین است : فِي تَسْمِيَةِ الْفُقَهَاءِ مِنْ أَصْحَابِ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ): اجْتَمَعَتِ الْعِصَابَةُ عَلَى تَصْدِيقِ هَؤُلَاءِ الْأَوَّلِينَ مِنْ أَصْحَابِ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ انْقَادُوا لَهُمْ بِالْفِقْهِ، فَقَالُوا أَفْقَهُ الْأَوَّلِينَ سِتَّةٌ: زُرَارَةُ وَ مَعْرُوفُ بْنُ خَرَّبُوذَ وَ بُرَيْدٌ وَ أَبُو بَصِيرٍ الْأَسَدِيُّ وَ الْفُضَيْلُ بْنُ يَسَارٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ الطَّائِفِيُّ، قَالُوا وَ أَفْقَهُ السِّتَّةِ زُرَارَةُ، وَ قَالَ بَعْضُهُمْ كَانَ أَبِي بَصِيرٍ الْأَسَدِيِّ أَبُو بَصِيرٍ الْمُرَادِيُّ وَ هُوَ لَيْثُ بْنُ الْبَخْتَرِيُّ .... مرحوم علامه بحرالعلوم اشعاری در مورد اصحاب اجماع دارند : قَدْ‌ ‌أجْمَعَ‌ ‌الكُل‌ُّ ‌على تَصحيحِ ما -يَصِحُّ عَن جَماعَةٍ فَلْيُعْلَما - وَ هُم اُولُو نَجابَةِِ وَ رَفعَه-أرَبَعةٌ وَ خَمْسَةٌ وَ تِسْعَهْ‌- فَالسِِّتَّةُ الأُولَى‌ مِنَ الأَمجادِ -أَربَعَةُُ مِنْهُمْ مِن الأوْتَادِ.....+ http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/shobeiry/rejal/62/011/ .+ کلیک .


*******************************************

35-*** منظور از علم رجال چیست و آموختن آن چه ضرورتی دارد؟+...یکی از شاخه های علوم حدیث که در استنباط احکام شرعی، مورد نیاز مجتهد می باشد «علم رجال» است. آیت الله مکارم شیرازی این علم را اینگونه تعریف کرده است : «علم رجال علمى است كه به وسيله آن، احوال اشخاص و راويان حديث، مشخص مى‏ گردد، يعنى از طريق اين علم دانسته مى‏ شود كه فلان راوى مثلًا ثِقَه و مورد اطمينان است، عادل است، و آيا مى‏ توان به رواياتى كه نقل مى‏ كند اعتماد كرد یا نه ؟ . آیت الله جعفرسبحانی نیز در تعریف این علم می نویسد: «علمی است که درباره  وضعیت راویانِ حدیث بحث می کند. از این لحاظ که آیا در آنها شرایطی که منجر به قبول روایت از آنها می شود، وجود دارد یا خیر؟ - هدف از این علم این است که راویان احادیث، یک به یک مورد بررسی قرار بگیرند تا مشخص شود که کدام یک از آنها عادل یا غیر عادل، ثقه یا غیر ثقه، شیعه امامی یا غیر اثنی عشری، ممدوح یا مذموم، معلوم یا مجهول و... می باشند. مشهور و معروف اين است كه بدون آگاهى بر علم رجال ، استنباط احكام از روايات ميسر نيست، (هر چند گروه اندكى ، فقيه را بى‏ نياز از علم رجال مى‏ دانند؟!!). .... مرحوم آية اللَّه خويى  در كتاب مِصباحُ الأُصُول مى‏ گويد: «إِن قُلنا بِأَنَّ المِلاكَ فِى جَوازِ العَمَلِ بِالرِّوايَةِ إِنَّما هُوَ ثُبُوتُ وِثاقَةِ رُواتِها وَ أَنَّهُ لا عِبرَةَ بِعَمَلِ المَشهُورِ بِها أو إِعراضِهِم عَنها، فَحينَئِذِِ تَكثُرُ الحاجَةُ إِلَى عِلمِ الرِّجالِ وَ اِستِعلامِ حالِ الرُّواةِ مِن حَيثُ الوِثاقَةِ وَ عَدَمِها»، (اگر وثاقت راوى را ملاك حجّيت روايت دانستيم و عمل مشهور يا اِعراض آنها را معيار و ملاك قرار نداديم، [همان گونه كه حق در نزد ايشان«آیت الله خویی» همين رأى است] در اين صورت نياز به علم رجال براى آگاهى از احوال راويان احاديث از جهت وثاقت و عدم آن زياد است). (ولى ما «آیت الله مکارم شیرازی» همچون بسيارى فقها معتقديم عمل مشهور معيارى براى قُوَّت احاديث است)....  +https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=44&mid=416304+پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ناصر مکارم شیرازی+کلیک .

*******************************************

36-*** ارزیابی اسناد حدیث+مُستَنَدسازی احادیث - ویکی فقه+برای مُستَنَد سازی احادیث باید سه محور اصلی روشن گردد : 1- اتصال سَنَد به معصوم «ع» .  قواعد رجالی و علم رجال عهده دار این محور است 2- عدم تحریف لفظی 3- حدود نقل به معنا.....در مورد ارزش سندی احادیث و بررسی اتصال آن به معصوم «ع»، دو دیدگاه کلی وجود دارد. گروهی معتقدند که به این گونه بررسیها نیازی نیست و حاجتی به «علم رجال» نمی‌باشد؛ زیرا روایات کُتُب اَربَعَه و برخی دیگر از منابع حدیثی ، بدون تردید معتبر است  و جایی برای کَند و کاو نیست . این رأی به مُحَدِّثان و اخباری ها منسوب است .  در مقابل ، گروه دیگری ، احتمالِ وَضع و جعل و دَسّ در مجموعه های حدیثی را منتفی نمی دانند و «علم رجال»  را برای پالایش حدیث درست از نادرست لازم می شمرند . این ، نظرِ عالمان اصولی است . هر یک از این دو رأی ، آرای جزیی تری در خود نهفته دارد مرحوم شیخ مفید در کتاب «تَصحیحُ الأِِعتِقادِ ص147»  فرموده است: «وَبِالجُملَةِ اِنَّهُ لَیسَ کُلُّ حَدیثِِ عُزِیَ اِلَی الصّادِقِینَ (عَلَیهِمُ السَّلامُ) حَقّاََ عَنهُم وَ قَد اُضیفَ اِلَیهِم ما لَیسَ بِحَقِِ عَنهُم وَ مَن لا مَعرِفَةَ لَهُ لایَفرُقُ بَینَ الحَقِّ وَ الباطِلِ ». خلاصه مطلب اینکه هر حدیث منسوب به امامان (علیهم‌السّلام) صحیح نیست ؛ بلکه احادیثی به دروغ به آنان نسبت داده شده و افراد کم دانش، حق و باطل را تمییز نمی‌دهند. [در قسمتی از خُطبه اول نهج البلاغه چنین آمده است :«...وَ مَعْرِفَةٍ یَفْرُقُ بِهَا بَیْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِل» یعنی خداوند مُتعال  ، معرفت و شناختی به حضرت آدم «ع» داد که با آن حق را از باطل شناسایی می نمود.] شیخ صدوق، بخشی از روایات طِبِّی را جعلی می‌داند . ... (بِحارُالاأَنوار ج62 ص 74) .... +http://wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%B1%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF%20%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB .+کلیک .

 

 

*******************************************

37-*** نقد و بررسی سَنَدی و دلالی حدیث «اَصحابِی کَالنُّجُومِ»+اَصْحابِی كَالنُّجُومِ بِاَیِّهِمْ اِقْتَدَیْتُمْ اهْتَدیْتُمْ+حدیث «أَصحابِی کَالنُّجُومِ» بیان‎گر تشبیه صحابه پیامبر  به ستارگان، و متضمن هدایت یافتن مسلمانان در صورت اقتدا و پیروی از آنان است. در برخی از منابع اهل سنت از این حدیث برای موضوعاتی همانند: اثبات مرجعیت صحابه، تزکیه و پاک انگاشتن همه صحابه، الگو بودن همه صحابه، عدالت همه آنان، جواز تقلید از صحابه و ... استفاده شده است. با بررسی اَسناد این حدیث روشن می‌شود که نه تنها صدور آن مورد اطمینان نمی‌باشد بلکه بسیاری از علما و رجالیّون اهل سنت آن را روایتی جعلی و بی ارزش می‌دانند، علاوه بر این مدلول آن نیز غیر قابل پذیرش بوده و با آیات قرآن و دیگر روایات وارده از رسول الله«ص» درباره برخی از صحابه تعارض دارد. البته روایات دیگری شبیه به این روایت وجود دارد که پیامبر اکرم«ص» اهل بیت خود را به ستارگان تشبیه کرده و آنان را عامل هدایت امّت معرفی کرده‎اند  که به نظر می‌رسد حدیث «أَصحابِی کَالنُّجُومِ» برای تقابل با این روایات جعل شده است.....  ....   حدیث «اَصحابِی کَالنُّجُومِ» با همه طُرُقِ نقل آن به لحاظ سَند ، حدیثی مَجعول و غیر معتبر می‌باشد. و به لحاظ دلالت نیز دارای این اشکال اساسی است که برخی از صحابه‌ شاخص پیامبر«ص» با یکدیگر اختلافات اساسی و تقابل و تنازع داشته‎اند و هدایت یافتن به خاطر اقتدا و تَبَعیّت هر یک از آنان امر نامعقول و غیر صحیحی می‌باشد. علاوه اینکه این روایت با دیگر روایاتی که به صراحت نهی از اقتدا به همه صحابه کرده و یا روایات حاکی از انحراف برخی صحابه تعارض دارد . به نظر می‌رسد که در مقابل احادیثی که اهل بیت پیامبر«عَلَیهِمُ السَّلام» را ستارگان هدایت معرفی می‌کند، چنین حدیثی جعل شده است.+http://www.kalamislami.ir/article_61282.html .+فصلنامه علمی پژوهشی -کلام اسلامی+کلیک .

 

*******************************************

38-*** تعداد صحابه ای که  دارای روایت هستند - کتابخانه مدرسه فقاهت+آیت الله سید محمد حسینی قزوینی+نقد کتاب «خَمسُونَ وَ مِائَةَ صَحابِیِِّ مُختَلَقِِ»+...ما ضمن اینکه به نظرات ایشان (علامه سید مرتضی عسکری)احترام می گذاریم، ولی معتقدیم که ایشان با همه عظمتی که دارند، از باب ضرب المثل «لِكُلِ‏ جَوَادٍ كَبْوَة»(برای هر اسب تیزرو ، لغزش و به زمین افتادنی است) [اِنَّ الجَوادَ قَد یَکبُو وَ اِنَّ الصّارِمَ قَد یَنبُو : همانا اسب تندرو و راهوار گاهی به زمین می خورد و شمشیر بُرنده نیز گاهی کُند می شود]، در این کتاب؛ از ناحیه ایشان، کمی كم لطفي صورت گرفته است. «علامه عسکری» در این کتاب، روش خاصی را برای تشخیص واقعی بودن یک صحابه و یا جعلی بودن یک صحابه دارند. ایشان اسم یک صحابه را نقل می کند بعد می گوید: این شخص، چون در هیچ کتابی ترجمه (شرح حال) ندارد؛ پس جعلی و ساختگی است. چون «اِبن اَثیر» در «اُسدُالغابَه» ترجمه (شرح حال) این شخص را ندارد ، چون «اِبن عَبدالبِرّ» ندارد، یا «اِبن حَجَر» در «اَلإِصابَه» ندارد؛ پس این صحابی، جعلی و ساختگی است ! من احساس می کنم که به این شکل نگاه کردن به مسئله «صحابه»، یک مقداری خلاف واقعیاتی است که درباره صحابه وجود دارد.+سه کتاب مهم رجالی اهل سنت: بايد توجه داشت که اهل سنت سه کتاب مهم در مبحث «رجال» دارند، که شهرت زیادی دارند: 1-  «اَلاِستِیعابُ فِی مَعرِفَةِ الأَصحابِ» تألیف آقای «اِبن عَبدالبِرّ» مُتوَفّای 468 هجری قمری. 2-«اُسدُ الغابَةِ فِی مَعرِفَةِ الصَّحابَةِ» تألیف آقای «اِبن اَثیر» مُتوفّای 620 هجری قمری. 3- «اَلإِصابَةُ فِی تَمییزِ الصَّحابَةِ» تألیف آقای «اِبن حَجَر» مُتوفّای 852 هجری قمری. این سه نفر هستند که اسامی صحابه را آورده اند. و این سه کتاب، کُتُب رجالی مشهور اهل سنّت است..... آقای «سیوطی» در مورد تعداد صحابی نبی مکرم «ص»، از «اَبُوزَرعَه» نقل می کند: رسول خدا «ص»رحلت فرمود در حالي كه صد و چهارده هزار نفر از صحابه از آن حضرت روايت شنيده و نقل كرده‌اند . «اِبن کَثیر دمشقی» هم معتقد است که تعداد صحابه، به 120هزار نفر می رسید بنابراین، آمار صحابه، بین 114هزار تا 120هزار نفر بوده است....از 120هزار نفر صحابی که در زمان پیغمبر «ص» بودند، حداکثر اسم 10هزار نفر، در کتاب های رجالی اهل سنت ذکر شده است. یعنی 110 هزار صحابی پیغمبر، نه اسمی از آنها در کتب رجالی آمده، و نه وصفی از آنها ذکر شده است....اینجا جا دارد که به مرحوم «علامه عسکری» - که خداوند روحش را شاد گرداند-  عرض کنیم که: شما که معتقد هستید هرگاه اسمی از یک صحابه در فلان کتاب تاریخی و یا فلان کتاب رجالی نیامده باشد، آن صحابی مُختَلَق و جعلی هست؛ با توجه به اینکه 110 هزار نفر از صحابه اسمشان در هیچ کتاب رجالی نیامده است؛ شما باید طبق مبنای خودتان بگویید 110 هزار صحابی ساختگی وجود دارد !!! چرا می گویید ما 150 صحابی ساختگی داریم طبق مبنای علامه عسکری تعداد صحابه جعلی بسیار زیاد می شود....+http://lib.eshia.ir/11139/1/161 . +کلیک .

*******************************************

39-*** علم رجال یا علم راوی شناسی یا علم جَرح و تعدیل راویان حدیث که در اعصار گذشته به همین نام «جَرح و تعدیل »مطرح می شد - مجمع جهانی صادِقَین (عَلَیهِمَالسَّلامُ)+برای پی بردن به درستی یک سخن به عنوان حدیث معصومین(علیهم السلام) و فهم درست آن لازم است، گفتار را از دو جنبه مورد بررسی قرار دهیم: اوّل از لحاظ سند و دوم از لحاظ متن حدیث. علمی که در بررسی سند یک حدیث یعنی تأیید و یا رد راویان آن تأثیر مستقیم دارد علم رجال می باشد. علم رجال را اینگونه تعریف کرده اند: عِلمٌ یُبحَثُ فِیهِ عَن اَحوالِ الرُّواةِ مِن حَیثُ اِتِّصافِهِم بِشَرائِطِ قَبُولِ اَخبارِهِم وَ عَدَمِهِ . علم رجال، علمی است که در مورد برخی از صفات راویان یک حدیث، از آن جهت که باعث می شود روایات ایشان پذیرفته و یا رد شود، صحبت می کند. آنچه در اوّلین نگاه به این تعریف به دست می آید، موضوع این علم، یعنی راویان حدیث است و در دومین نگاه اختصاص یافتن علم رجال به بررسی برخی از صفات راویان است نه همۀ آن صفات. در این علم به بررسی آن دسته از صفاتی می پردازد که در پذیرش و یا عدم پذیرش روایات ایشان نقش دارد؛ همچون: عدالت، وثاقت، قوه ضبط حدیث، ولی سایر حالات و صفات ایشان نظیر سیاست مداری، شاعر بودن و دیگر شخصیت های اجتماعی ایشان مد نظر نیست. مثال : عَلِیُّ بنُ إِبراهِیمَ عَن اَبِیهِ عَنِ القَاسِمِ بنِ مُحَمَّدٍ عَن سُلَیمَانَ بنِ دَاوُدَ المِنقَرِیِّ عَن حَفصِ بنِ غِیاثٍ قَالَ: قَالَ لِی اَبُو عَبدِاللَّه(علیه السلام) مَن تَعَلَّمَ العِلمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلهِ دُعِیَ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِیماً فَقِیلَ تَعَلَّمَ لِلهِ وَ عَمِلَ لِلهِ وَ عَلَّمَ لِلهِ [اَلکافی ج1 ص35]. شیخ کُلَینی(صاحب کتاب اصول کافی) این حدیث را از عَلِیّ بن ابراهیم قُمی و او نیز از پدرش، ابراهیم بن هاشم قُمی و او نیز از قاسم بن محمد اصفهانی ، او نیز از سُلیمان بن داود مِنقَری و او نیز از حَفص بن غِیاث نقل کرده است؛ که امام(علیه السلام) به او فرمود:...  .  در قسمت سَنَد این حدیث نام 5 تن از راویان ذکر شده، که این افراد، زنجیره وار این حدیث را از امام صادق(علیه السلام) به دست شیخ کُلَینی رسانده اند. آنها عبارتند از : حَفص بن غِیاث - سُلیمان بن داود - قاسم بن محمد - ابراهیم بن هاشم - علی بن ابراهیم .  پیداست که عصر مرحوم کلینی (مُتوفای 329ه.ق) که از مُحَدِّثان قرن چهارم هجری قمری است تا عصر امام صادق(علیه السلام) یعنی سالهای بین 114 تا 148 ه.ق، بیش از 150 سال فاصله دارد. اگر ایشان نام راویان قبل از خود را برای ما نقل نمی نمود و حدیث را بدون سَنَد ذکر می کرد، ما راهی برای بررسیِ درستیِ نسبت دادن این حدیث به معصومین(علیهم السلام) نداشتیم، مگر اینکه با اعتماد به شیخ کُلَینی(رحمة ُ اللهِ عَلَیه) و اینکه او فقط احادیث معصومین(علیهم السلام) را نقل می کند، به احادیث او اعتماد می نمودیم. ولی آنچه مُسلّم است، این برداشت باعث آرامش خاطرما نمی شود، علاوه بر آنکه ممکن بود او در قضاوت در مورد عدالت، قابل اطمینان بودن راویان و ایمان ایشان دچار اشتباه شده و یا قرینه ای بر ضدّ آن پیدا نکرده باشد. اما با ذکر سند روایت، این امکان برای ما در این زمان فراهم شده است که با نگاهی دیگر و قرائنی ویژه به بررسی آن اشخاص بپردازیم که آن قرینه ها به دست شیخ کلینی نرسیده است. علمای رجال برای اثبات نیاز به این علم ، دلایلی را در کتاب های خویش ذکر کرده اند که از جملۀ دلایل ایشان عبارتند از : 1- دستور از سوی ائمه(علیهم السلام) . امام صادق(علیه السلام) در پاسخ سئوال عُمَر بن حَنظَله از اختلاف نظر قاضیان که بر آمده از اختلاف در به دست آوردن حدیث بود، این چنین می فرماید: «حُکم آن قاضی که عادل تر، فقیه تر، راستگوتر در حدیث و با تقواتر است را بپذیر و به حُکم آن قاضی دیگر توجه نکن.» اگر چه فرمایش امام صادق(علیه السلام) در مورد صفات قاضی بیان شده است و لیکن این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد که قاضیان عصر امام صادق (علیه السلام) کسانی بودند که راوی احادیث ایشان بوده و بر مبنای احادیث این بزرگواران، قضاوت می نمودند. 2-  وجود جعل کنندگان حدیث ....  3-  اجماع دانشمندان . علمای شیعه و برخی فرقه های مسلمین، در دوران های مختلف، به نوشتن کتاب هایی در علم رجال می پرداختند که این مطلب نشان دهندۀ ارزش این علم در بین عالمان بوده است. [ معنای حديث : حدیث  در چندین معنا به كار برده شده است كه بهترين و كامل‌ترين آن ها ، معنايي است كه مرحوم شيخ بهايي آن را در كتاب «اَلوَجيزَة» که در باره عِلم الحَدیث و شناخت حدیث می باشد ، بيان کرده است : «اَلْحَديثُ قَوْلُ الْمَعْصوُمِ اَوْ ما يَحْكي قَوْلَهَ اَوْ فِعْلَهُ اَوْ تَقْريرَه»] .+http://sadeghain.net/fa/Article/View/10/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%84- .

*******************************************

40-*** بازشناسی هندسه  علوم حدیثی (علم رجال یا علم راوی شناسی، فِقهُ الحَديث، مُصطَلَحاتُ الحَديث، تاريخ حديث و منبع‌شناسي)+مقاله ای از محمد حسین افشاری +....احاديث از ديرباز به‌عنوان يکي از منابع فهم دين، مورد توجّه مسلمانان قرار گرفته است و درباره  آن، علومي قدم به ميان گذاشتند تا بتوانند از اين منابع، بهترين و کامل‌ترين بهره‌ها را به‌دست آورند. اين دسته از دانش‌ها را از آن روي، علوم حديثي ناميده‌اند که عالِم به اين علم را در پذيرفتن سخني به‌عنوان حديث در مرحله  اوّل و در مرحله  بعد ، در فهم مقصود ياري مي رساند و هدف از آموختن آن جز اين نيست.  «حديث» در لغت به چيزي گفته مي‌شود كه قبلاً ناپيدا بوده و سپس پيدا شده‌است.  به همين دليل كلام را حديث گفته‌اند كه اندك‌اندك اجزاي آن پديد مي‌آيد؛  امّا حديث در نزد دانشمندان شيعه، در چند معنا به كار برده شده است كه بهترين و كامل‌ترين آنها، معنايي است كه شيخ بهايي آن را در كتاب اَلوَجيزَه‌ خويش- کتابي که درباره  برخي از علوم حديثي است - بيان کرده است: «اَلْحَديثُ قَوْلُ الْمَعْصوُمِ اَوْ ما يَحْكي قَوْلَهَ اَوْ فِعْلَهُ اَوْ تَقْريرَه.»حديث همان سخن معصوم(عليه‌السلام) و یا هر آنچه که حكايت از گفتار ، اعمال و تقرير معصوم(عليه السلام) بنماید ، می باشد. ....تعريف حديث در نزد اهل سنّت ، به دقّتي كه علماي شيعه در تعريف حديث دارند، نيست. «سيوطي» يكي از علماي عامّه، حديث را اينگونه تعريف مي‌كند: «حديث يعني فعل ، قول و تقرير پيامبر (ص) و صحابه و تابعين  از ايشان.» تفاوت كلي اين تعريف با تعريف شيعه آن است كه گفته‌هاي صحابه و تابعين را نيز حديث ناميده اند؛ امّا در نزد علماي شيعه ، گفتار صحابي هنگامي قبول مي‌شود كه از گفتار، اعمال و يا تأييداتي كه معصومين(عليهم السلام) بر اعمال ديگران دارند، حكايت كند و الّا صحابي يا تابعي كه از خطا و گناه مصون نيستند، تنها به اين دليل كه زمان يا خود پيامبر(صَلَّي-اللهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) و يا صحابه و تابعين را درك كرده‌اند، نمي‌توان سخن ايشان را قابل اعتبار دانست و آن را حديث ناميد؛ امّا درباره‌ اهل‌بيت(عَلَيهِم‌ُالسَّلامُ) اينگونه نيست؛ چرا که براي اثبات عصمت ايشان در کتاب‌هاي کلامي دلايل کافي و قانع کننده در اين‌باره‌ بيان شده است که خواننده  ‌محترم مي‌تواند جهت اثبات اين مطالب به کتاب هاي مربوط مراجعه کند.+سه اصطلاح خبر - اثر - روایت : اين سه اصطلاح از لحاظ معناي لغوي با هم تفاوت دارند وليكن در معناي اصطلاحي در نزد مُحدِّثان به يك معنا بوده و مرادف با كلمه‌ي "حديث" مي‌باشد . اهل سنّت نيز اين الفاظ را مترادف با حديث مي‌دانند ، امّا معمول در بين ايشان اينگونه است كه خبر در علم حديث ، شامل سخنان پيامبر(ص) است و سخنان صحابي و تابعين را اثر مي‌دانند . احاديث اهل‌بيت(عليهم السلام) يكي از مهم ترين منابع فهم دين در كنار قرآن قرار گرفته است كه بيشترين حجم گزاره‌هاي دين را به خود اختصاص داده است. اين منبع فهم دين، در صورت اطمينان به صادرشدن از معصومين(عليهم السلام) در كنار قرآن ، فراهم‌كننده ي سعادت و رسيدن انسان به كمال است. معارف اسلامي در سايه سار تعليم قرآن و حديث رشد كرده و بارور گرديده است؛ بنابراين، مي‌توان آموختن و يادگيري حديث را از بديهيات معرفتي دانست. انسان براي رسيدن به سعادت و كسب علوم ديگر، نياز به قرآن و احاديث اهل‌بيت(عليهم السلام) دارد. امام صادق(عليهم السلام) فرمود: «ما مِنْ شَيءٍ اِلّا وَ فيهِ كِتابٌ اَوْ سُنَّه.» چيزي نيست ، جز آن كه درباره‌ آن آيه  قرآن و يا حديثي بيان شده است. .[عَلِيٌّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: مَا مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ وَ فِيهِ كِتَابٌ أَوْ سُنَّةٌ .«اَلکافی ج 1 ص 59»] ....+http://hadith.net/post/6992/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A-%D9%87%D9%86/ .+پایگاه اطلاع رسانی حدیث شیعه+کلیک .

*******************************************

41-*** شيوه‌هاي ارزيابي اَسناد +حجت الاسلام شیخ مهدی مهریزی + راسخون +سُنّت يا حديث، به معناي قول و فعل و تقرير معصوم «ع»، دومين منبع ديني مسلمانان است. همانگونه که «علوم قرآن» از دانش‌هاي مربوط به قرآن سخن مي‌گويد، «علم حديث» نيز به دانش‌هاي حديثي مربوط است. در «علم حديث»، بخش وسيعي از مباحث، به مستند سازي و ارزشيابي مربوط است؛ به اين معنا که آيا آنچه در اختيار ماست، به عنوان قول يا فعل از معصوم صادر شده است يا نه ؟ ...... به مشهور اصوليان و فقيهان، نسبت داده شده که براي درستي حديث، بايد از قراين مُفيد علم و اطمينان، فحص و جستجو کرد و بررسي سلسله سَنَد، يکي از آن قرائن است. اينان بر اين باورند که اصطلاح «صحيح» که امروزه در ميان فقيهان و رجال شناسان شايع است، نزد قُدَما مرسوم نبوده و از زمان سيد بن طاووس به اين سو پديد آمده است. قُدما «صحيح» را به حديثي مي‌گفتند که به جهت قرائن، يا راويان ثقه، قابل اعتماد بود. آنان نه خود را از علم رجال بي نياز مي‌دانستند و نه مانند متأخرين، در بررسي يکايک اسناد و راويان، افراط به خرج مي‌دادند . حاج آقا رضا همداني در اين زمينه گويد: معيار عمل به حديث، دارا بودن وصف «صحيح» به اصطلاح جديد نيست؛ بلکه معيار آن است که راويان آن ثقه باشند يا از طريق قرائن خارجي، وثوق به صدور حديث پيدا شود. . . از اين رو، روش من آن است که جستجويي چنان، در احوال راويان نمي‌کنم و به گفته متقدمان در اعتبار حديث اکتفا مي‌کنم.  شيخ بهايي گفته است: تقسيم خبر به چهار دسته (صحيح، حسن، موثق، ضعيف) نزد قدما مرسوم نبوده، بلکه آنان به حديثي که قرائن بر درستي آن گواهي دهد، صحيح مي‌گفته اند. آنگاه پنج قرينه را نام مي‌برد. شيخ حر عاملي نيز، 21 قرينه را در کتاب «وسائل الشيعة» نام برده است . اين رأي، گرچه به واقع بسيار نزديک است، اما با چند مشکل مواجه است: 1- قانونمند نبودن . صاحبان اين نظر مي‌گويند هر کجا اطمينان يا علم به صدور حاصل شود، اعتبار و ارزش دارد وگرنه به روايات، عمل نمي‌کنند. اينان توضيح نداده و روشن نساخته‌اند که اطمينان و علم نوعي مراد است يا شخصي؟ اگر شخصي باشد، امري بي ضابطه و بسته به سليقه و ذهنيت افراد خواهد بود و راه پژوهش‌هاي علمي را مسدود مي‌سازد. و اگر مراد، علم و اطمينان نوعي است، بايد اثبات کنند که کدام يک از اين قرائن نزد عقلا يا در شريعت، مورد قبول و پذيرش است . بنابراين، رأي مشهور، يا ضابطه مند نيست و يا به درستي تبيين نشده است. 2- عدم توجه به نقد محتوايي . دومين ايراد به صاحبان اين نظر، آن است که به نقد محتوايي - که امري مقبول نزد عقلا و توصيه شده از سوي شرع است - کمتر بها داده‌اند و يا لااقل در ضمن بحث‌هاي رجالي به آن توجه نکرده اند. مگر در احاديث بسياري عرضه‌ي حديث بر قرآن، مورد تأکيد قرار نگرفته؟ آيا اگر حديثي يا احاديثي با قرآن مغايرت داشت - گرچه قرينه‌اي نيز همراه داشته باشد - قابل قبول است؟! اگر حديثي با رأي قطعي عقل ناسازگار بود، آيا مي‌توان آن را پذيرفت؟! اگر روايتي با واقعيت‌هاي ملموس و وجداني مخالفت داشت، چگونه مي‌توان به آن تن داد؟ 3- سستي برخي قرائن . برخي از قرائن که حاميان اين رأي پذيرفته اند، به هيچ وجه، قابل تأييد نيست. سخن صاحب «وسائل» را در صفحات قبل ديديم. چگونه برخي از آن قرائن (چون عدم احتمال تقيه، عدم وجود معارض، موافقت با فتواي جماعتي از اماميه، حتي ثبت در کتب اربعه) مي‌تواند قرينيّت داشته باشد و ارزش استنباطي به حديثي بخشد؟ بعيد است منظور ايشان، جمع کليه قرائن در يک حديث باشد. در اين صورت، آيا صِرف موافقت با فتواي جماعتي، حديث را معتبر مي‌سازد؟ يا عدم احتمال تقيه، به حديثي ارزش مي‌دهد؟ بنابراين، گذشته از دو ايراد کلي قبل، پاره‌اي از اين قرائن، قابل قبول نيست. بدين معنا که نه عقلا به چنين قرائني تکيه دارند و نه شرع بدانها توصيه کرده است. اگر چنين است، به چه دليل و مدرکي بايد قرينيّت آنها را پذيرفت؟ به سخن ديگر، بايد براي قرائن، مدرک و دليلي از شرع يا سيره‌ي عقلا در دست داشت وگرنه چرا قرائن به اين تعداد محدود مي‌شوند، با آن که مي‌توان ده‌ها قرينه ديگر امثال اينها مطرح ساخت. .......در دوره‌هاي اخير، توجه به سلسله‌ي سند و وثاقت راويان در حد افراط، مورد نظر گروهي از اصوليان قرار گرفته است. اينان در ارزيابي سند، بيشترين اعتماد را به همين ارزيابي دارند. مرحوم حضرت آية الله العظمي خويي (رَحِمَهُ اللهُ) که از ميدان داران بزرگ اين مسلک محسوب مي‌شوند، پس از نقد نظر اخباري‌ها فرموده اند: وَ قَد تَحصُلُ مِن جَميعِ ما ذَکَرناهُ أَنَّهُ لَم تَِثبُت جَميعُ رِواياتِ الکُتُبِ الأَربَعَةِ ، فَلابُدَّ مِنَ النَّظَرِ فِي سَنَدِ کُلِّ رِوايَةِِ مِنها، فَأِن تُوُفِّرت فِيها شُرُوطُ الحُجِّيَّةِ أُخِذَ بِها وَ إِلّا فَلا. یعنی : از آنچه گفتيم، به دست آمد که درستي تمام روايات کتب اربعه ثابت نشده است. از اين رو بايد سند هر حديثي را ملاحظه کرد، اگر در آن، شرايط حجيت حاصل بود، بدان عمل مي‌شود وگرنه کنار گذارده مي‌شود. (معجم رجال الحديث، ج 1، ص 97.)...+https://rasekhoon.net/article/show/1285394/%D8%B4%D9%8A%D9%88%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A- .+کلیک .

*******************************************

42-*** بررسی حدیث « خَيْرُ الْقُرُونِ [خَيْرُ النّاسِ] قَرْنِي ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ بهترين مردم، مردم زمان من هستند. سپس مردمى كه پس از آنان مى آيند. سپس مردمى كه بعد از آن گروه مى آيند(صحيح، بخارى، حديث شماره 2652، 3651 و 6429. )+هشت پرسش آیتُ الله العُظمی شیخ جعفر سُبحانی از سَلَفِيَّه +خبر گزاری حوزه +https://www.hawzahnews.com/news/317740/%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-.+کلیک کنید .


*******************************************

43-*** عرضه بر قرآن; راه زدودن آسیب هاى روایات تفسیرى+مرحوم آیت الله شیخ مُحمّد هادی معرفت «مُتولِّد 1309 شمسی در کربلا و مُتوَفّای 1385 شمسی در قم و مدفون در حرم حضرت معصومه سَلامُ اللهِ عَلَیها»+نوشته حاضر ترجمه قسمتى از مقدمه تفسیر روایى ، اثرِ قرآن پژوه گرامى ، مرحوم آیة الله معرفت است که در آن عرضه روایات بر قرآن کریم یکى از راه هاى زدودن آسیب هاى تفسیرى روایى شمرده شده و چگونگى این عرضه بیان شده است.  - ضرورت عرضه بر قرآن - از آن رو که احادیثى که از گذشتگان به ما رسیده ، نقش اساسى در تفسیر و فهم معانى قرآن دارند ، باید دید آیا در طول زمان ، سلامت و زلالى و خالصى آن ها پایدار مانده است یا نه؟  این مطلب توجه دانشمندان اسلامى را به خود جلب کرده و موجب شده است که مرز شناخت احادیث صحیح از ساختگى را مشخص کنند و مهم ترین آن مرزها مطالبى است که پیامبراکرم (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ) به آن توجه داده که عبارت از «عرضه روایات بر کتاب خدا و آیاتِ مُحکَم آن» است. بر این اساس، روایاتى که موافق کتاب خدا باشند، حق هستند و آنچه مخالف آن ها باشد، باطل است. باید دانست که کتاب در این جا کنایه از مُحکَمات دین و بدیهیّات عقلى است و شامل سُنّت مُستَحکَم و برهان آشکار عقلى مى شود در نتیجه، هرچه موافق آن است، صحیح و هر آنچه با آن مخالف باشد، ناصحیح است. بنابراین، به نظر مى رسد بر خلاف روش برخى از دانشمندان مُتأخّر که تنها به بررسى اَسناد اهتمام داشته و به محتوا توجهى نداشته اند، براى تشخیص روایات صحیح و پیش از بررسى و ملاحظه سَنَد آن ها، باید محتوا و استوارى معناى آن ها را در نظر گرفت. البته اَسناد نیز در اعتبارسنجى نقش آفرین هستند، اما در درجه دوم اعتبار قرار مى گیرند. بنابراین مطلب عمده و مهم، قبل از بررسى اَسناد ، توجه به متن احادیث است. از پیامبراکرم(صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ) به صورت مُتواتر نقل شده است که فرمود «آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود، آن را من گفته ام و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود، من آن را نگفته ام.» . امام صادق(عَلَیهِ السَّلامُ) فرموده است: «... در زمان خود پیامبر «ص»، بر آن حضرت دروغ بستند، به حدّى که به سخنرانى برخاست و فرمود: اى مردم، دروغ پردازان بر من فراوان شده اند، هر که عمداً بر من دروغ ببندد، جایگاهش آتش است.» امام(عَلَیهِ السَّلامُ) فرمودند: پس از رحلت آن حضرت نیز بر وى دروغ بستند. سپس امام(ع) شروع به تفصیل سخن در انواع دروغ پردازان و اینکه با چه انگیزه اى این کار را مى کنند، کرده و راه علاج و تشخیص روایات سالم از ناسالم را عرضه بر کتاب خدا و سُنّت مُحکَمَه دین دانسته است . همچنین لزوم عرضه روایات بر ضروریات عقلى در حدیث دیگرى آمده است....دانشمند والامقام شیخ ابوالفتوح رازى در تفسیر ارزشمند خود ـ به صورت مُرسَل ـ از پیامبر (ص) نقل کرده است که فرمود : «هنگامى که حدیثى از من براى شما آمد ، آن را بر کتاب خدا و حجت عقلى تان عرضه کنید . پس اگر موافق آن دو بود، بپذیرید، وگرنه آن را به دیوار بزنید....احادیث فراوانى در این باره وجود دارند و همه این روایات در این که معیار تشخیص روایات صحیح از سَقیم عرضه بر کتاب خدا و وجود شاهدى از قرآن یا سنّت متواتر یا ضرورت عقل رشید (هدایت یافته به سوى حق و حقیقت) است اتفاق نظر دارند; چرا که مطلبى نیست، جز آن که درباره اش آیه قرآن یا حدیثى هست; چنان که امام صادق و امام باقر(عَلَیهِمَا السَّلامُ)فرموده اند: «وقتى به شما از چیزى خبر دادم، دلیل آن را از قرآن بخواهید.....حضرت على (عَلَیهِ السَّلامُ) هم فرمود: «این قرآن است ، پس از او بخواهید تا با شما سخن بگوید ، ولى او هرگز با شما سخن نمى گوید.» [اصول کافى، ج 1، ص 61، رقم 7.] . منظور امام (ع) این است که در آن تدبّر کنید و دقّت بسیار در معانى آن نمایید. پس در قرآن شفاى هر دردى هست، اما قرآن براى شما بدون مراجعه و اصرار فراوان، آنچه در درون دارد آشکار نمى کند....امام رضا (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمودند: «از ما آنچه را بر خلاف قرآن است، قبول نکنید; زیرا احادیث ما موافق با قرآن و سُنّت است و ما از خدا و رسول «ص» خبر مى دهیم و نمى گوییم : فلان و فلان گفت چون در این صورت، کلام و سخن ما متناقض مى شود . همانا سخن آخرین ما همانند سخن اوّلین ماست و کلام اوّلین ما مُوافق کلام آخرین ماست . پس هرگاه کسى به خلاف آنچه که گفتم به شما خبر داد، آن را به خودش برگردانید و نپذیرید و بگویید: تو خود داناترى به آنچه آورده اى . همانا هر سخنى از ما همراه حقیقت و نورى است. پس هر آنچه حقیقت و نورى با آن نیست، از سخنان شیطان است [رجالِ کَشّى ، ج 2، ص 489 و 490، ش 401].... چگونگى عرضه بر قرآن : ...مخالف با قرآن را به سه صورت فرض کرده اند: 1- یا به تباین 2-  یا به عموم و خصوص من وجه  3- و یا به عموم و خصوص مُطلق .  اما در مورد عامّ و خاصِّ مُطلق باید گفت: پس از امکان جمع عرفى، مخالفت ذاتى ـ به واسطه حمل بر تخصیص ـ وجود ندارد; مانند این آیه شریفه که در مورد زنان طلاق داده شده مى فرماید: «وَ بُعُولَتُهُنَّ اَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ» (بقره: 228) که به رَِجعیّات مخصوص شده است . و همینطور است در مورد عامّ و خاصِّ مِن وَجه . مانند این آیه شریفه: «ما عَلَى المُحسِنینَ مِِن سَبیلِِ» (توبه: 91) با حدیث «لاضرَرَ وَ لا ضِرارَ فِى الأِسلامِ» در جایى که پزشک درصددِ مُعالَجَه بیمار برآید، ولى بى اختیار از او خطایى سر بزند که موجب مرگ و یا نقص عضو مریض شود بدون آنکه قصد و عمدى در کار باشد یا احتمال نقصان یا مرگ بدهد . پس این آیه ضَمانِ خسارت را از پزشک رد مى کند; چون او مورد اعتماد بوده و قصدش احسان و نیکى بوده و اقتضاى حدیث «لا ضَرَر» ضامن بودن پزشک است ، اگرچه گناهى مرتکب نشده است. در اینجا به ناچار باید یکى از دو طرف را بر دیگرى ترجیح داد که این ترجیح یا به مقتضاى قوّت دلالت یکى از دو دلیل و یا به مُرجِّحات دیگر مى باشد که در اینجا ترجیح با حدیث است  به دلیل احادیث مُستفیضى که بر ضامن بودن پزشک (اگرچه حاذق و زبردست باشد) دلالت دارند . اما در مورد مخالفت دو روایتِ مُتباین ، مشکلى نیست ، بخصوص پس از آنکه سازندگان احادیث پى بردند تا زمانى که احادیثشان مخالفت صریح با ظواهر قرآن دارند، احادیثشان رواجى ندارد .... ... مرحوم شیخ مُفید (رَحِمَهُ اللهُ) در رساله «تَصحیحُ الأِعتِقاد ص44» فرموده است: و قرآن برهمه اخبار و روایات مُقدّم است و به واسطه عرضه به قرآن، روایات صحیح و ناصحیح مشخص می شوند و آنچه قرآن به نفع آن قضاوت کرده حق است و غیرآن باطل می باشد . *  این مطلب را شیخ مُفید در ردّ نظریّه مرحوم شیخ صدوق بیان کرده است. شیخ صدوق بر این اعتقاد است که افعال بندگان مخلوق خداوند هستند و مخلوق بودن افعال را به تقدیر آن افعال تفسیر کرده است، با استناد به روایتى که خبرى قطعى نیست و با قرآن هم مخالف است; در رساله اعتقادات شیخ صدوق آمده است: «اعتقاد ما درباره افعال بندگان این است که افعال بندگان مخلوق خداوند هستند ، اما به خلق تقدیر ، نه خلق تکوین ، و معناى این سخن این است که خداوند دائماً عالِم به مقادیر افعال بندگان است. [رساله اعتقاداتِ مرحوم شیخ صَدُوق، ص 29، رقم 4 (مُصَنَّفات مُفید، ج 5) و بحارالانوار علامه محمد باقر مجلسی، ج 5، ص 19.] .  اما مرحوم شیخ مُفید فرموده است: «آنچه در مورد افعال بندگان از ائمّه رسیده و صحیح است، این است که افعال بندگان مخلوق خداوند نیستند و کسى که قایل به مخلوق بودن افعال انسان شده، شیخ صدوق است، با استناد به حدیثى که به آن عمل نمى شود و سند درستى هم ندارد. » در حالى که اخبار صحیحه بر خلاف آن است. یکى از احادیثى که وى (شیخ مُفید) در تأیید مُدّعایش مى آورد، حدیثى است از امام هادى(عَلَیهِ السَّلامُ) که این گونه نقل شده است : از ایشان سؤال شد که آیا افعال بندگان مخلوق خداوند هستند؟ امام(عَلَیهِ السَّلامُ)فرمودند : اگر خداوند خالق آن ها بود ، از آن ها تَبَرِّى نمى جُست، در حالى که خداوند سبحان مى فرماید:  أَنَّ اللَّهَ بَرِي‌ءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ «خداوند و رسول او از مشرکان بى زار هستند . سوره توبه آیه 3» و خداوند بى زارى از خلق بندگان را اراده نکرده، بلکه بى زارى او از شرک آنها و زشتى هایشان است. در جاى دیگر ، اَبُوحَنیفَه از امام موسى کاظم(عَلَیهِ السَّلامُ)درباره افعال بندگان سؤال کرد که این افعال از که هستند؟ امام(ع) با یک پاسخ عقلى محض ، جواب دادند : «افعال از بندگان هستند ، به این دلیل که ثواب و عقاب به بندگان اختصاص دارد، نه به خداوند.» [ تَصحیحُ الأِعتِقاد شیخ مُفید، ص 43 و 44 (مُصَنَّفات شیخ مُفید، ج 5)، بِحارُالانوار، ج 10، ص 247، ش 16 / تعلیقه ش 8.] . دلیل ایراد شیخ مُفید (رَحِمَهُ اللهُ) بر شیخ صَدُوق(رَحِمَهُ اللهُ) این است که عقیده شیخ صدوق مبتنى بر خبرى است که از لحاظ سَنَد  ، ضعیف است تا چه رسد به مخالفت این حدیث با کتاب خدا ، در آن جا که امام هادى(عَلَیهِ السَّلامُ)مى فرماید: «همانا شرک و زشتى ها اگر فعل خداوند بودند در آیه قرآن به صراحت از آن ها دورى نمى جُست. به علاوه ، این حدیث (حدیثی که شیخ صدوق در رابطه با افعال بندگان به آن تَمسُّک کرد) با برهان عقلى هم مخالف است، برهانى که بیانگر این مطلب است که ملامت براى انجام دهنده کار زشت است ، نه براى دیگرى [خداوند] که اراده او در آن دخیل نبوده و خودش هم فاعل آن کار نبوده است.» همچنین شیخ مُفید ایراد دیگرى هم بر شیخ صَدوق گرفته و آن عبارت از توان کم او در آزمایش اَخبار و تشخیص روایات صحیح از ناصحیح است. و از این جاست که او مبتلا به گسترش دامنه کلام به حدیث هاى ضعیف شده است. شیخ مُفید(رَحِمَهُ اللهُ) در مسأله «اراده و مشیت» گفته است: «چیزى که شیخ صدوق در این باب ذکر کرده، دست نایافتنى است و معانى آن مختلف است و با هم تناقض دارند. سبب آن هم این است که او به ظاهر احادیث مختلف عمل کرده و از کسانى نبوده است که توجه و دقت نظر داشته باشند و بین روایات حق و روایات باطل فرق قایل شود و کسى که درعقیده اش بر آراء مختلف اعتماد کند و مُقلِّد راویان باشد ، حال او در ضعف، همان است که توصیف کردیم.»[تَصحیحُ الأِعتِقاد شیخ مُفید، ص 43 و 44 (مُصَنَّفات شیخ مفید، ج 5.] . این در حالى است که مرحوم سیِّد مُرتضى (رَحِمَهُ اللهُ)، شیخ صَدُوق را از زُمره قُمیّونى که هر حدیث مُرسَلى را بدون ترس و واهمه مى آورند، جدا کرده است. سیِّد مرتضى فرموده است: «قُمى ها همه شان مگر ابن بابویه صَدُوق در گذشته ، از فرقه مُشَبِّهَه و جبرى مذهب بودند و کتاب ها و نوشته هاى آن ها شهادت به این مطلب مى دهد.» و سپس اضافه کرده است: «اى کاش مى دانستم چه روایتى از این که در اصل یا در فرع آن روایت ، فردى واقفى یا غلوکننده یا قُمىِ مُشَبِّهَه و مُجَبِّرَه مذهب باشد ، نجات یافته و از آن سالم مانده است . راه شناخت حقیقت بین ما و ایشان کنکاش است [ رساله مرحوم سیّد مُرتضى در اِبطال به اَخبار آحاد، ش 48 / رسائل سیِّد مُرتضى، مجموعه سوم، ص 310 و 311.]  .... .... +18+http://ensani.ir/fa/article/68216/%D8%B9%D8%B1%D8%B6%D9%87-%D8%A8%D8%B1-%D9%82%D8%B1 .+کلیک .

*******************************************

44-*** آسیب شناسی روایات تفسیری+محمد تقی دیاری بیدگلی کاشانی / کتابخانه مَجازی الفبا+نسخه(pdf) + «چکیده» : دانش تفسیر و روش تفسیرِ روایی ، همزاد با قرآن و پیشینه ای به قِدمت نزول آن دارد ، اما روایات تفسیری همچون دیگر روایات ، در گذر تاریخ با آسیب هایی روبرو شده است . بخشی از روایات و مجموعه های تفسیری در اثر حوادث روزگار از بین رفته و در دسترس ما نیستند ، برخی از تفاسیرِ نقلیِ موجود نیز به آفتِ حذف یا ضعف اسانید دچار شده و برخی نیز به ضعف های مُحتوایی مُبتلا گشته اند . این مقاله بر آن است که ضمن شناسایی مهم ترین آسیب ها ، به اختصار ، میزان تأثیر هر یک از آن ها در فهم آیات قرآنی را بر اساس اختلاف دیدگاه های مُفسِّران و قرآن پژوهان اسلامی بررسی و ارائه نماید . مهم ترین آسیب های روایات تفسیری را می توان در حذف اَسانید ، وضع و جعل حدیث ، ورود اسرائیلیّات ، پدیده غُلُوّ و غالیان ، نقل به معنا و اختلاف قرائات دانست+روایات تفسیری و تفاسیر روایی فَریقَین و حتی روش های تفسیری مُفسِّران قرآن کریم به آفت ها و ضعف هایی دچار شده اند که شناسایی و پاکسازی آن ها از منابع روایی و تفسیری ضروری است ....+ https://alefbalib.com/Metadata/66245/%D8%A2%D8%B3%DB%8C%D8%A8-%D8%B4%D9%86 .+کلیک .

*******************************************

45-*** روش های تشخیص و تمییز احادیث صحیح از غیر صحیح کدام است ؟ - علماء و مُجتهدین از چه راه هایی احادیث صحیح را از احادیث جعلی و تحریف شده تشخیص می دهند؟ +...+https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa2185 .+سایت اسلام کوئیست+آیت الله شیخ مهدی هادوی تهرانی+کلیک .

*******************************************

46-*** آیانیازی به بررسی سَنَدی احادیث اعتقادی هست؟ - سایت اسلام کوئیست+آیت الله شیخ مهدی هادوی تهرانی+https://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa11575 .+کلیک .

*******************************************

47-*** سَنَد حدیث - دانشنامه‌ی اسلامی+سَنَد در لغت به معنای تکیه گاه و جمع آن اَسناد است. در اصطلاح به مجموعه افرادی گفته می شود که متن حدیث را یکی پس از دیگری از گوینده آن نقل می کنند . حدیث؛ کلامی است که بیانگر قول، فعل یا تقریر و تأیید معصوم «ع» است  و از دو قسمت متن و سَنَد تشکیل شده است. متن حدیث؛ متنی است که بیانگر کلام ، فعل و یا تقریر معصوم (ع) باشد . سَنَد حدیث آن چیزی است که به مرور زمان ایجاد می شود؛ زیرا مُحَدِّثان و راویان، احادیث را برای یکدیگر نقل می‌کردند، نقل این افراد موجب پدید آمدن ضلع دیگری برای حدیث به عنوان سند شد؛ مثلاً وقتی به کتاب کافی نگاه می‌کنیم در روایتی چنین آمده است: محمد بن یعقوب (شیخ کُلَینی) از علی بن ابراهیم از پدرش از نَوفَلِی از سَکُونِی و او از امام صادق(ع) روایت می‌کند که حضرت فرمود :... . به این قسمت از حدیث که اسامی راویان حدیث است و در واقع جزو تعریف اصطلاحی حدیث نیست بلکه از لوازم حدیث می‌باشد، سَنَد گفته می شود. یکی از معیارهای قبول حدیث، صحّت سند حدیث است. علم رجال و علم دِرایه به بررسی سند احادیث می پردازند. روش هایی برای اعتماد به احادیث از حیث سند در تاریخ اجرا شده است که در این جا به صورت هایی از آن می پردازیم: 1- اولین روشن گری درباره جلوگیری از ورود احادیث جعلی در تُراث شیعی توسط خود امامان معصوم(ع) انجام گرفت. ایشان اشخاصی را که واضع و جاعل احادیث بودند معرفی نموده و در ضمن به نوع افکار و معانی که در احادیث جعل کرده اند اشاره می فرمودند. عَبدُالله بن مُشکان از بعضی از اصحاب امام صادق (ع) نقل می کند که حضرت فرمود: «خداوند مُغَیرَه بن سَعید را لعنت کند، او پیوسته بر پدرم امام باقر (ع) دروغ می بست، خداوند گرمای آتش را به او بچشاند، خداوند لعنت کند کسی را که دربارۀ ما چیزی می گوید که ما نسبت به خود چنین اعتقادی نداشته باشیم، خداوند لعنت کند کسی را که ما را از درجۀ بندگی خداوندی که ما را خلق کرد و به سوی او باز می گردیم و همۀ امور ما به دست او است خلع کند». این گونه روشن گری ها باعث طرد سَنَدها و متونی بود که اسامی و افکار این گروه های منحرف در آن وجود داشت. یاران ائمه (ع) و مُحدِّثان شیعه با دقّت نظر و تیزبینی این گونه انحرافات را تا حد زیادی حذف کردند. 2- نویسندگان کُتُب اَربَعَه (کافی، مَن لا یَحضُرُه ُالفَقیهُ، اِستِبصار، تهذیب) که اشخاص متخصّص و متعهّدی بودند، احادیثی را جمع کرده اند که حجّت بین خدا و ایشان باشد؛ یعنی احادیثی که به نظر خودشان صحیح بود. از طرفی می دانیم که اصطلاح صحیح در نزد قُدماء، یعنی روایتی که از صدور آن اطمینان داشته باشد که نتیجه بررسی سندی و متنی یک حدیث اطمینان از صدور آن از معصوم (ع) است. 3- تألیف کتاب در علم رجال : قبل از کُتُبِ رِجالیِ فِهرِستی اَربَعَه (1-رِجال کَشِّی 2- فِهرِست نَجاشی 3- رِجال شیخ طوسی 4- فِهرِست طوسی) ، اصحاب دارای کتب رجالی زیادی بودند؛ یعنی پالایش احادیث از زمان حضرات معصومین (ع) شروع شد و مُحدّثین ما با آگاهی از رجال احادیث اقدام به نوشتن احادیث می کردند، نه چشم بسته و بدون نقد و جرح و تعدیل. به عنوان مثال عَبدُالله بن جَبَله کَنانی (م ۲۱۹ هـ)، محمد بن عیسی یَقطینی، حَسَن بن مَحبوب (م ۲۲۴ هـ) و حَسَن بن عَلِیّ بن فَضّال (م ۲۲۴ هـ) و دیگر اصحاب نیز هر کدام کتاب رجالی داشتند. بعد از این، کتب رجالی و فِهرِستیِ اَربَعَه تألیف شد که سعی زیادی در شناخت رُوات و شناخت کُتُب روایات و صحت استناد آن به نویسندگانش نمودند. اینها و دیگر امور بسیار دقیق و فنّی راه هایی است که امروزه علما و مجتهدین برای قبول یا ردّ سند یک روایت به کار می گیرند +http://wiki.ahlolbait.com/%D8%B3%D9%86%D8%AF_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB .+کلیک .

*******************************************

48-*** وطن دوستی در اسلام / بررسی سَنَد حدیث «حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الأِیمانِ»  +آیا در اسلام ، وطن «حتی اگر اسلامی نباشد» دارای احترام است ؟!+ هُدانا +https://hadana.ir/%D9%88%D8%B7%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%AD%D8%A8-%D8%A7%D9%84/// .+کلیک .

*******************************************

49-*** آیا انگشتر «شَرَفُ الشَّمس» منسوب به عَلِی «ع» ، واقعیت دارد یا نه ؟!!! + در این نوشتار، با کنکاشی در باب 19 فروردین و حدیث «شَرَفُ الشَّمس» منسوب به امام علی «ع»، نتیجه خواهد گرفت که ابهامات و سؤالات اساسی درباره «شَرَفُ الشَّمس» وجود دارد و اصالت آن مورد تردید است..... + https://www.mashreghnews.ir/news/707500/%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%D9%81-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%85%D8%B3-%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D9%81 .+کلیک .

*******************************************

50-*** کُلِّيّاتُُ فِي عِلمِ الرِّجالِ +آیت الله شیخ جعفر سبحانی تبریزی- کتابخانه دیجیتال (بازار کتاب) قائمیه+https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=12214&lang=fa .+کلیک .

*******************************************

51-***  رجال پایه نُهُم + نمایش متن کتاب (کُلِّیّاتُُ فِی عِلمِ الرِّجالِ از آیت الله شیخ جعفر سبحانی تبریزی)- تبیان+ تصدیر : لما كانت السنة المطهرة الشاملة لاحاديث رسول الله صلى الله عليه وآله وعترته الطاهرة، هي المصدر الرئيسي الثاني من مصادر التشريع الاسلامي، وكان الوقوف على الاحاديث الشريفة، والاستفادة منها تتطلب التثبت منها، والتحقق من صدورها، أو الحصول على ما يجعلها حجة على المكلفين، لذلك يجب الوقوف على أحوال الرواة الذين حملوا إلينا تلك الاحاديث جيلا بعد جيل، منذ عصر الرسالة والامامة، وهذا هو ما يسمى ب‍: " علم الرجال " الذي يتعين على كل فقيه يريد استنباط الاحكام، وممارسة عملية الاجتهاد، الالمام به على نحو يمكنه من تمحيص الاحاديث، والتثبت منها. وإحساسا باهمية هذا العلم في الدراسات الاسلامية، طلبت مني " لجنة إدارة الحوزة العلمية بقم المقدسة "، إلقاء سلسلة منتظمة من المحاضرات على طلاب الحوزة العلمية المباركة لتكون مقدمة لمرحلة التخصص. فاستجبت لهذا الطلب، ووفقنا الله لالقاء هذه المحاضرات التي تشتمل على قواعد وكليات من هذا العلم، لاغنى للمستنبط عن الوقوف عليها، وقد استخرجناها عما ذكره أساطين الفن في مقدمات الكتب الرجالية أو خواتيمها، وهم بين مُوجَزِِ في القول، و مُفَصَّلِِ و مُسهَبِِ فِي الكلام شكر الله مساعيهم الجميلة ونحن نقتصر على امهات المطالب وأهم مفاتيح هذا العلم الشريف التي يسهل على الطالب تناولها وفهمها، سائلين من المولى سبحانه التوفيق لتحصيل مرضاته. وقد ارتأت " لجنة الادارة " أن تقوم بطبع وإخراج هذه المحاضرات تعميما للفائدة، فكان هذا الكتاب، فحيا الله هذه اللجنة وشكر مساعيها الخالصة، في خدمة الاسلام، ونرجو من القراء الكرام إرسال نظرياتهم القيمة حتى تتكامل هذه المجموعة بإذن الله تعالى وتتبع هذه الخطوة العلمية المباركة، خطوات أوسع في هذا الصعيد. قم المقدسة. الحوزة العلمية -جعفر السبحاني-20/جمادي الآخرة/1408  . اَلفَصلُ الأَوّل : ... «ما هُوَ عِلمُ الرِّجالِ؟» - اَلرِّجالُ علم يبحث فيه عن أحوال الرواة من حيث اتصافهم بشرائط قبول أخبارهم وعدمه. وإن شئت قلت: هو علم يبحث فيه عن أحوال رواة الحديث التي لها دخل في جواز قبول قولهم وعدمه . و ربّما یعرّف بأنّه علم وضع لتشخیص رُواةِ الحدیث ذاتا و وصفا، و مدحا و قدحا. و المراد من تشخیص الراوی ذاتا، هو معرفة ذات الشخص و کونه فلان بن فلان. کما أنّ المراد من التشخیص الوصفی، هو معرفة أوصافه من الوثاقة و نحوها. و قوله: «مدحا و قدحا» بیان لوجوه الوصف، الی غیر ذلک من التعاریف.و المطلوب المهمّ فی هذا العلم حسبما یکشف عنه التعریف، هو التعرّف علی أحوال الرواة من حیث کونهم عدولا أو غیر عدول، موثّقین أو غیر موثّقین، ممدوحین أو مذمومین، أو مُهملین، أو مجهولین و الاطّلاع علی مشایخهم و تلامیذهم و حیاتهم و أعصارهم و طبقاتهم فی الروایة حتی یعرف المرسل عن المسند و یمیّز المشترک، الی غیر ذلک ممّا یتوقّف علیه قبول الخبر - «ما هُوَ مَوضُوعُ عِلمِ الرِّجالِ؟» - موضوعه عبارة عن رواة الحدیث الواقعین فی طریقه، فبما أنّ کلّ علم یبحث فیه عن عوارض موضوع معیّن و حالاته الطارئة علیه، ففی المقام یبحث عن أحوال الرواة من حیث دخالتها فی اعتبار قولهم و عدمه، أمّا حالاتهم الاخری الّتی لیست لها دخالة فی قبول قولهم فهو خارج عن هذا العلم، فالبحث فی هذا العلم إنّما هو عن اتّصاف الراوی بکونه ثقة و ضابطا أو عدلا أو غیر ذلک من الأحوال العارضة للموضوع، أمّا الأحوال الاخری ککونه تاجرا أو شاعرا أو غیر ذلک من الأحوال الّتی لا دخالة لها فی قبول حدیثهم فهی خارجة عن هذا العلم...+ https://hozeh.tebyan.net/newindex.aspx?PageSize=1&PageIndex=4&LANGUAGE=1&BOOKID=76334&PID=30616 .+کلیک .

*******************************************

52-*** سند پژوهی مُقارَن و فواید رجالی آن/ مصادر شیعه تصحیح قابل قبولی ندارند .+محمد باقر ملکیان+http://ijtihadnet.ir/%D8%B3%D9%86%D8%AF-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7/ .+کلیک .


*******************************************

 

53-***دسته بندی مَنابع و مَراجعِ رِجال - درسِ رجال حجت الاسلام اُستاد سید محمد جواد شُبَیری زنجانی «متولِّد 1345 ه.ش» فرزند آیت الله سید موسی شُبَیری زنجانی از مراجع عِظام تقلید+ منابع و مراجع رجال را می توان از دیدگاه های مختلف دسته بندی کرد. این دسته بندی گاه اصلی است و گاه موضوعی مانند اینکه مؤلف آن شیعه است یا سنّی. دسته بندی از نظر اعتبار و عدم اعتبار و به تعبیر دیگر از نظر طرح مَباحِث رجالی تا چه اندازه سودمند است ؟ صاحب قاموسُ الرِّجال در یک جا می گوید: که رجال از زوایای مختلف قابل تقسیم شدن است. بعد مناقشه می کند که رجال نجاشی کتاب رجال نیست بلکه فِهِرست است و رجال چیزی است که مبتنی بر طبقات باشد و حال آنکه چنین ابتنایی در رجال نجاشی نیست. بنا بر این مناسب است این بحث مطرح شود که آیا تقسیمی که صاحب قاموس الرجال ارائه می کند و رجال را به رجال عام و رجال خاص تقسیم می کند آیا تقسیم صحیحی است یا نه ؟ ما با مراجعه به کتب مُصطلحات رجال چنین تقسیمی را مشاهده نکردیم. همچنین اینکه ایشان می فرماید: رجال چیزی است که مبتنی بر طبقات باشد و اسامی رجال به ترتیب اصحاب ائمه (ع) تدوین شده باشد نکته ای است که وجه آن را نیز متوجه نشده ایم. صاحب قاموس الرجال نیز دلیلی بر مدعای خود ارائه نمی کند و آن را از باب ارسال مُسلَّمات می داند. کتاب هایی که بر مبنای جَرح و تعدیل نوشته شده است از قدیم الایّام به کتاب رجال معروف بوده است. این کتاب های غالبا توسط عامّه نوشته شده است و آنها نیز عمدتا روی جَرح و تعدیل و طبقات اهتمام داشتند و مراد از طبقات نیز این نبوده است که به ترتیب طبقات رُوات نوشته شده باشد بلکه منظور کتاب هایی است که به طبقات روات توجه داشته اند و لو اینکه به ترتیب الفبا نگاشته شده باشند. اکثر کتب عامّه به این منوال نگاشته شده است. البته کتاب طبقات اِبن سَعد بر اساس طبقات راوی نگاشته شده است. در میان خاصّه نیز به سبب اهتمامی که به ائمه ی معصومین (ع) داده می شده زندگی ائمع) و اصحاب ایشان یک نوع ملاک و معیار مهم به حساب آمده است و به این جهت یک سری کتاب ها بر اساس طبقات رُوات نوشته شده است. اما از آنجا که چنین اهمیتی در میان اهل سنّت نبوده است و فقط نسبت به رسول خدا (ص) چنین اهتمامی داشته اند نگاشتن بر اساس طبقات در میان آنها رایج نبوده است.البته بعضی از کتاب ها هرچند در موضوع رجال نگاشته نشده است ولی بحث غالب آنها در مورد رجال است. رجال نجاشی و فهرست شیخ از این قبیل است و بحث های مربوط به توثیق و تعدیل و طبقات می باشد. به هر حال تقسیمی که صاحب قاموس الرجال ارائه می کند تقسیم به رجال عام و رجال خاص است. مراد ایشان از رجال عام همه ی بحث هایی است که در مورد قبول و ردّ افراد دخالت دارد.مراد از رجال خاص کتاب هایی است که بر مبنای طبقات نوشته شده باشد.بعد در تقسیمات رجال عام این تقسیمات را ارائه می کند: .1- رجال مجرد که ظاهرا مراد ایشان چیزی است که فقط به طبقات می پردازد. 2- مَعرِفَةُ الرِّجال 3- تاریخُ الرِّجال 4- فِهرِست 5- مذمومین و مجروحین(جَرح شدگان ) 6- مَشیخه (مَشیخه در لُغت جمع شیخ است و  کلمه شیخ معانی مختلفی دارد که یکی از معانی آن ، اُستاد است . در علم حدیث شناسی ، مَشیخه به معنای اساتید در روایت و کسی است که روایت از او گرفته شده باشد ) .....  .... +http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/shobeiry_mohammad/rejal/91/004/ .+کلیک .

*******************************************



 

 


 

 

 

************************


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید

 

*** تفسیر سوره کهف توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ بر اساسِ «متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی»+سایت سعادت میرقدیم ها+کلیک کنید  +

http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .


 

 

 


موضوعات مرتبط: حکیم عسکری,راویان حدیث+راویان ثِقَه+راویانِ ضعیف+معیارهای حدیث شناسی,
برچسب‌ها: ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,