به نام خدا
**عمرعزیز است غنیمت شمار+نسیم ادب+استادسیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
درایام ربیع و فصل بهار وشکفتن درکنار آب جاری نشسته بودم که رفیقی سر رسید وگفتاری چند بفرمود وگفت: آقای سعادت مطلبی ونکته ای ابراز کنید تا بهره ببریم. در آن حال به یاد شیخ اجلّ سعدی شیرین سخن شیرازی افتادم که بفرمود:
بنده همان به که زتقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که بجای آورد
گفت: سخن نیک زیادت کن.
گفتم:
نیک سروده است آن هوشیار
عمرعزیز است غنیمت شمار
رفیق از کلام سنجیده من به غایت در فکر فرو رفت ودامن ادب جمع کرد وگفت:
آقای سعادت
اَلحَق که سخنان نیک و دُرّ سُفته ای !!
گفتم:
سخنان بزرگان ادب بود که با کمی تصرف بجایش گفته ام وترا نیکو آمد.
*
دُرّ سُفتن
سوراخ کردن_ دُر سنبیدن مروارید . کنایه از سخن نغز گفتن
********************************************************
به نام خدا
**چون درد ما زعشق است پایان نمی پذیرد
دردی که در دل ماست درمان نمی پذیرد
چون درد ما زعشق است پایان نمی پذیرد
زنهارمرو ره عشق کاین وادی خطرناک
هرکس که رفت کارش سامان نمی پذیرد
چون فیض حضرت حق دایم نثارما است
آنی ضمیر ما هم حرمان نمی پذیرد
دردفتر حقایق ثبت است آنچه خواهیم
از مابجز حقیقت جانان نمی پذیرد
بگذار تابگوییم بی پرده این سخن را
اسرار عارفان را نادان نمی پذیرد
دراین دنیا که چند روزی من وتو مهلتی داریم
بیاییم قدر هم دانیم و حرمت ها نگهداریم
خلاف دین و آیین است به جان هم درافتادن
اگر نامهربان باشیم همه باهم زیانکاریم
سفارش های دین ماست که باهم مهربان باشید
بیا ثابت کنیم باهم که با هم یار وغمخواریم
دل آزردن چه می ارزد یکی را دل بدست آور
بیا یکدل شویم باهم کسی را دل نیازاریم
نهایت اینچنین گوید سعادت حرف آخر را
نرنجانیم نرنجانیم دلی را ، دل بدست آریم
سیداصغر سعادت میر قدیم
*****************************************
به نام خدا
پیش هرکس راز دل افشا مکن
مشورت با ناکس و اعدا مکن
هرکسی را نی توان گفت آدم است
هرسخی را نی توان گفت حاتم است
راز دل کن با کسی کو قابل است
درد دل کن با کسی کو حامل است
سید اصغر سعادت میر قدیم
**************************************************
به نام خدا
عرض ادب به محضر حضرت معصومه سلام الله علیها
باچند بیت شعر ناقابل از اینجانب:
بارگاه دختر موسی بن جعفر در قم است
بارگاه دختر موسی بن جعفر در قم است
بارگاهی بس مجلل بس منور درقم است
نام نیکش حضرت فاطمه معصومه است
درفضائل در ردیف حضرت فاطمه است
درگهش باز است برای هرغنی وهر گدا
هرکه دارد حاجتی آری شود حاجت روا
سیداصغر سعادت میرقدیم
******************************************
تذکر: خدمت کردن به یتیمان ومستمندان افتخاری است که نصیب هرکس نمی شود . از خدا بخواهیم که نصیبمان گردد.
ای که شلوغ است سرت درامور
لحظه ای هم کوچه ما کن عبور
ای که مقامت متعالی بُوَد
حالت مابین که چه حالی بُوَد؟!
دست تلطُّف به سرما بکش
لحظه ای هم غصه ما را بچش
گرچه یتیمیم به ظاهر ولی
عزت ما هست ولای علی (ع)
یاور ما هست خداوندگار
غیر خدا هرچه بُوَد برکنار
برسر ما دست نوازش بکش
ذره ای هم درد یتیمان بچش
بهر سعادت بُوَد این افتخار
درد یتیمان کندش بی قرار
سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************
یاری که همیشه دربرم هست خداست
یاری که همیشه در سرم هست خداست
آن یار که دلداده اویم دائم
نجواش همیشه در دلم هست خداست
سیداصغر سعادت میرقدیم
*******************************************
خداوندا نگارش های ما را_ ز هر عیب وریا گردان مُبرّا
خداوندا بده پاداش کامل
به آنانی که هوشیارند وعاقل
به آنانکه مطالب می نگارند
به آنانکه به ما دل می سپارند
خداوندا نگارش های ما را
ز هر عیب وریا گردان مُبرّا
سید اصغر سعادت میرقدیم
مرد آن است حریف خویشتن باشد
ورنه خوار است اگرچه پیل تن باشد
مرد آن است که کنترل کند خود را
درهوی وهوس امیر خویشتن باشد
سید اصغر سعادت میرقدیم
******************************************
به نام خدا
روزی در مکانی نشسته بودم و هر ازگاهی نگاهی به اطراف می دوختم . به ناگاه مردی دیدم که سوار برمرکب غرور بود واز تواضع وفهم به دور. رفیقی که در جنب من بود صدایش به اعتراض بلند شد که آقای سعادت این چه رفتاری است که او پیشه خویش ساخته ودیگران را حقیر پنداشته؟!!!
گفتم شخصیت آدمی وقتی به فراز آید وجان به تعالی واهتزاز آید که سلوک تواضع به اقتدار وعزت درپیش گیرد وجامه مذموم کبر برخود نگیرد وباد نخوت وغرور به غبغب نیندازد. آنکه جامه ننگین تکبر بپوشد نگون بخت است وبه وهم وخیال ، خویش را خوشبخت پندارد در حالی که جامه کبریایی فقط خداوند سبحان را سزاوار است وهرکس این جامه بپوشد رسوا شود وخدای از او بیزار است. هرکه کبر خواهد سروری نیابد. درخلال گفتارهای نیک خود به یاد سخن نغز و پُرمغز سعدی علیه الرحمه افتادم که در کتاب بوستان سراسر سرور وپندش چنین فرمود:
بزرگان نکردند در خود نگاه
خدا بینی از خویشتن بین مخواه
بزرگی به ناموس و گفتار نیست
بلندی به دعوی و پندار نیست
تواضع سر رفعت افرازدت
تکبر به خاک اندر اندازدت
به گردن فتد سرکش تند خوی
بلندیت باید بلندی مجوی
ز مغرور دنیا ره دین مجوی
خدا بینی از خویشتن بین مجوی
گرت جاه باید مکن چون خسان
به چشم حقارت نگه در کسان
گمان کی برد مردم هوشمند
که در سرگرانی است قدر بلند؟
نه گر چون تویی بر تو کبر آورد
بزرگش نبینی به چشم خرد؟
چو استادهای بر مقامی بلند
بر افتاده گر هوشمندی مخند
بسا ایستاده درآمد ز پای
که افتادگانش گرفتند جای
************************************
به نام خدا
میان دونفر درباب کم حرفی بحثی شد. یکی گفت که کم حرفی آدمی را بلا زاید ودیگری گفت که سخن کم ، خِرَد افزاید وآدمی باید خویشتن را به کم حرفی بیاراید تا درونش صفا آید . کم گوی گزیده گوی چون دُرّ .
هریک موافق رأی خود دلیلی ذکر نمود. فردی که نظاره گر بود به فریاد آمد وخطاب کرد: آقای سعادت سکوت خود بشکن وسخنی به صواب بران تا از حیرت درآییم ورفع اختلاف شود. گفتم سعدی علیه الرحم در گلستان چنین فرمود:
سخن آنگه کندحکیم آغاز
یا سر انگشت سوی لقمه دراز
که زنا گفتنش خِلَل زاید
یا زنا خوردنش به جان آید
ونیز در جای دیگر از گلستان فرماید:
دوچیز طیره عقل است :
کفتن به وقت خاموشی
وخاموشی به وقت گفتن
قول خالی از اشکال وبرخوردار از سَداد در باب سخن گفتن ، همان اعتدال در سخن است درموضع خودش.گهی سخن کوتاه گویاتر وبه درایت نزدیکتر است وگاه سخن دراز که مفید فائده باشد ، ضرورت است .
********************************************************
سرزنده دلی زکینه آزاد بُوَد
با مهر و وفا زمانه آباد بُوَد
آنکس که دلش پُراز عداوت باشد
با تیره دلی چگونه دلشاد بُوَد
چار خوش را روش خویش دان که سرافرازی ونعمت آورد:
1- خوشرویی
2- خوش گویی
3- خوش رفتاری
4- خوش طینتی
*****************************************
عاقبت دنیا گلستان و شکوفا میشود
عاقبت دنیا گلستان و شکوفا میشود
محفل ودل های ما سبز ومصفّا میشود
روزگار آرزومندان فراخواهد رسید
هرکسی هر آرزو دارد مهیّا میشود
دشت وکوه و باغ وصحرا درنگاه هرکسی
سبز وخرم ،دلپذیر و هم دل آراء میشود
آفتاب در پشت ابر پنهان نمی ماند مدام
نور حق با صدجمال حق هویدا میشود
عقل ها کامل شودازپرتو فیض ظهور
نفس انسانی ز زشتی ها مبرّا میشود
بعد تلخی، کام ها شیرین وشیرین تر شود
زندگی برهرکسی نیک وگوارا میشود
گرچه آلام بشر از حد فزون است وفزون
درد وآلام همه روزی مداوا میشود
دوره ظلم وستم دَورش به پایان می رسد
زندگی در کام انسان ها مهنّا میشود
شوکت مستکبران در هم فرو ریزد همی
عزت مستضعفین تا حد اعلا میشود
بلبلان اندر نواشان یک نوا دارند همه
عاقبت گیتی سراسر نور زهرا میشود
جمکران هرجای جایش بوی مهدی می دهد
شهر قم با جمکران بی شک معلّا میشود
غم مخور او خواهد آمد با همه لطف وصفا
عاقبت دنیا به کام ما محلّا میشود
* مُحلّا : شیرین وباحلاوت
سیداصغر سعادت میرقدیم
*****************************************
از قدم تا سر ببوسم قامت عشق آفرینت
آرزو دارم ببینم روی ماه نازنینت
از قدم تا سر ببوسم قامت عشق آفرینت
یاد تو در خاطر آرم روز وشب در فکر آنم
کی شود هجران سرآید سیر بینم مَه جبینت؟
سیداصغرسعادت میرقدیم
***********************************
مادرم مهر تودر جان من است
مهر تو پایه وبنیان من است
هر چه دارم ز تو دارم مادر
مهر تو عزت دوران من است
نرود یاد تو از خاطر من
عشق تو در دل ودر جان من است
سیداصغر سعادت میرقدیم
***************************************************
شعر:
از ابوالیقظان توکمترنیستی
بانگ برخود زن که آخرکیستی؟
درسحرگاهان خروس اندرخروش
حیف باشد ابن آدم درخموش
صبحگاهان ازخروس آید به گوش
هان چراخوابی نمی آیی به هوش؟
{ابوالیقظان یعنی خروس}
(شعر ازسیداصغر سعادت )
*************************************************
درچهره ما جز گُل لبخند نباشد
ازما سخنی برتو بجز قند نباشد
ازتلخی گفتار کسی سود نبرده
شیرین سخنی جو که صد دل ربوده
سیداصغرسعادت میرقدیم
***************************************
بگذرازخویش که جان یابی
آنچه نادیدنی است آن یابی
تاکه درچاه نفس خود مانی
دور از حقیقتی و نادانی
آشکارشود رازهای پنهانی
گرنمانی تودر حجاب نفسانی
دل مبندبه این سرای ظلمانی
تاکه قابل شوی به فیض رحمانی
راه ابلیس وطریق شیطانی
ثمری ندهد بجز هوسرانی
ازچه رو قانعی به حد حیوانی
شأن توبرتراست زحد جسمانی
تا به فکر چلوکباب ودر نانی
قدر وارزشت را نمی دانی
گرتو خارج شوی زفرش جسمانی
می برندت به عرش روحانی
ای فرومانده در هوای نفسانی
درنیابی تونکته های قرآنی
ای گرفتار نفس ظلمانی
درنیابی تو نکته های عرفانی
انتهایی ندارد این هوسرانی
نفس خودرا نمادوا ودرمانی
فرصتی داده اند ترا به دورانی
دفتر عمر مکن سیاه وظلمانی
منسلخ شواز حیات حیوانی
تاحیاتت شود حیات انسانی
سیداصغرسعادت میرقدیم
*
**تهی ازخودشو تارها گردی
قابل فیض از خدا گردی
**گرترا فطرت است وعقل ووجدانی
راه حق روشن است چرا نمی دانی
سیداصغرسعادت میرقدیم
****************************************
چشم جادویی تو در دل من کرده اثر
وای برعاشق دلداده که بنموده نظر
ضمنا به آثار مثبت ومنفی چشم توجه شود
آثار مثبت کنترل چشم - تبیان
***چشم چرانى , کنترل چشم***
***************************************
چشم مستانه معشوقه چنان دل بربود
که قراری به دل عاشق بیچاره نبود
****************************************
عاشق یک رنگ اگر پیدا شود
خاک پایش سرمه چشمم بُوَد
یا
خاک پایش سرمه چشمم کنم
یا
خاک پایش سرمه چشمان من
یا
خاک پایش توتیای چشم من
نیم مصرع دوم رو به چند رقم سرودم که شاید یکی از آن ها
قبول طبع واقع شود...
سیداصغر سعادت میرقدیم
صفا ویکدلی ویرانه گشته
قلوب ما زهم بیگانه گشته
نمی بینم کسی غمخوار باشد
اگر باشد پی دینار باشد
سیداصغر سعادت میرقدیم
*********************************
هر آنچه یار بپسندد برای من زیباست
هر آنچه یار بپسندد برای من زیباست
نگویمش که جه باشد که این سخن بیجاست .
سیداصغرسعادت میرقدیم
********************************************
ضمیر خراب آبادم به یاد تو آباد است
کمند محبت تو عجب چه صیاد است
سیداصغرسعادت میرقدیم
*************************************
میلاد علی خجسته بادا برتو
یک لحظه غمی به دل مبادا برتو
سیداصغرسعادت میرقدیم
****************************************
آیت حق آیت کبری علی ع
اسم اعظم گشته در او منجلی
نام او بانام حق شد همردیف
نام او درنزد ما باشد شریف
دین حق از سوی او شد پایدار
نام نیکش زین سبب شد ماندگار
دین احمد با علی شد برقرار
هرکه باشد باعلی شد رستگار
سیداصغرسعادت میرقدیم
************************************
هرجا که روم عشق تو درجان من است
درخلوت دل یاد تو درمان من است
سیداصغرسعادت میرقدیم
********************************************
برو صبر و تحمل از شتر آموز....
برو صبر و تحمل از شتر آموز
که محنت ها به صحرا می کشد هر روز
سیداصغرسعادت میرقدیم
************************************
انبیاء را کار با دل بوده است
کار با دل کار مشکل بوده است
سیداصغرسعادت میرقدیم
********************************
ای که بر مظلومِ بیچاره جفاها می کنی
عاقبت خود را گرفتار بلا ها می کنی
سیداصغرسعادت میرقدیم
*************************************
چراغ خانه ام بودی ورفتی
تونوردیده ام بودی ورفتی
همیشه زنده ای درخاطرمن
شفای سینه ام بودی ورفتی
سیداصغر سعادت میرقدیم
**************************************
دل می رباید از من چشمان نازنینت
به به چه خوش درخشند برصورت سَمینت
*
دل می رباید از من آن چشم نازنینت
به به چه خوش درخشد برصورت سَمینت
ضمنا به آثار مثبت ومنفی چشم توجه شود
آثار مثبت کنترل چشم - تبیان
***چشم چرانى , کنترل چشم***
****************************************
الهی تا ابد شادان بمانی
بدور از آفت دوران بمانی
همیشه در پناه حضرت حق
سلامت باشی وخندان بمانی
وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ سوره یوسف آیه 53
نفس در هرجا به رنگی خود نمایی می کند
فرصتی یابد اگر فرمانروایی می کند
سیداصغرسعادت میرقدیم
**********************************
چه زحمت ها کشید سلمان ، ابوذرها شوند پیدا
چه زحمت ها کشید سلمان ، ابوذرها شوند پیدا
.
**************************************
مرد آن است حریف خویشتن باشد
ورنه خوار است اگرچه پیلتن باشد
مرد آن است که کنترل کند خودرا
در هوی وهوس امیرخویشتن باشد
سیداصغرسعادت میرقدیم
**************************************
بدخواه به چشم عداوت نظرکند
گاهی نگاه حسودان اثر کند
سوره اَلنّاس وَ الفَلَق مکرر بخوان
هر کس که غفلت نماید ضررکند
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی .
***************************************************
در سیاحت آدمی دانا شود
گوش باز وچشم هم بینا شود
بارور گردد خِرَدها در سفر
روسفرکن تا شوی اهل نظر
پخته گردد آدمی اندر سفر
رو سفر کن تا شوی صاحب نظر
از حقایق باخبر گردی چنان
دیگران انگشت گیرند در دهان
پاگ گردد روح از زنگ ملال
ارتقا یابد به قرب ذوالجلال
روح تو از مردگ ی گردد رها
جان تو آید به هیجان از صفا
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجانی
***************************************
دفاع ازحریم حرمت حجت الاسلام شیخ مهدی مجردگیلانی(حرمت مسلمان)
به نام خدا
امام علی علیه السلام :اِنَّ اللّهَ... فـَضَّلَ حـُرْمـَةَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْحُرَمِ کُلِّها، وَ شَدَّ بِالاِْخْلاصِ وَالتَّوْحیدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمینَ فى مَعاقِدِها.
خداوند، احترام و حرمت مسلمان را بر هر حرمتى برترى بخشیده و با اخلاص و توحید شیرازه ى حقوق مسلمانان را در نقطه هاى پیوند به سختى گره زده است .
شعری در دفاع از حریم حرمت یک مسلمان
دفاع ازحریم حرمت حجت الاسلام شیخ مهدی مجردگیلانی(حرمت مسلمان)
به به مجرد آمده باصدبشارت آمده
به به مجرد آمده از بهر خدمت آمده
درشأن اوگفتارهاباصدقرائت آمده
امامجردزین میان گویی سلامت آمده
درعرصه اجراء وکاراوباشهامت آمده
اندرطریق دین حق اوباصداقت آمده
دربحث ودرس حوزوی اندرکفایت آمده
درکارهای حوزوی او با لیاقت آمده
ازبهر او توهین ها بس بی نهایت آمده
اودلشکسته نزد حق اندرشکایت آمده
شعر از سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
روزشنبه بیست وسوم خرداد1394.
تذکر:
شعری که برای جناب مستطاب حجت الاسلام شیخ مهدی مجردگیلانی سرودم بدان جهت بود که در تاریخ بیست وسوم خرداد1394 ساعت 9 و نیم صبح از طریق واتساب یکی از عزیزان ، شعری را برای من ارسال کرد که شاعرش حرمت شکنی را نسبت به جناب آقای مهدی مجرد گیلانی به اوج خود رسانید. شاعر نامحترم ونادان در شعر خود چندین نسبت ناروا وسنگین به آقای مجرد داده که حتی از نظر حقوقی وقضایی می تواند قابل پیگیری باشد.بعضی ازاین نسبت ها که در شعر این شاعر آمده( باکمال عذرخواهی ) عبارتند از : تمسخر قراردادن و سگ هاری و ضدّ آیین محمد ص دانستن آقای مجرد - ..-....-...... شاعر نامحترم وجاهل ، یک مسلمان ویک روحانی عزیز را که چندماه پیش بدست مبارک مرجع عالیقدر حضرت آیت الله صافی (مدّ ظله الشریف) ملبّس به لباس مقدس روحانیت شده ، به سگ هاری تشبیه و او را ضدّدین محمد ص معرفی کرده است!!! اینجانب سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی جهت دفع برخی توهمات که ممکن است به ذهن بعضی ها خطور نماید به صراحت اعلام می دارم که در قبال این شعر هیچ چیزی از آقای مهدی مجرد دریافت نکردم واساسا ایشان خبر ندارد که بنده در دفاع از حریم حرمتش شعر گفته ام. بنده صرفا برای دفاع از حریم حرمت یک مسلمان اقدام کردم وامیدوارم که هیچ زمانی شاهد چنین کارهای ضد اخلاقی وضداسلامی در جامعه انسانی واسلامی نباشیم. برمسؤلین مربوطه است که جلو هنجارشکنی ها و رفتارهای غیر اسلامی وضد دینی و... را بگیرند.
***************************************************************************
*****************************************
حسود آسودگی هرگزندارد
سزای او همین است تابمیرد
سیداصغر سعادت میرقدیم
**************************************
ما مفتخر به حب آل حیدریم
تازنده ایم دل به بیگانه نسپریم
آموخته ایم درس شهامت ازکربلا
درراه دین خطرها به جان می خریم
بادشمنان دست سازش نمی دهیم
ما پیروان راه علی اکبریم
تازنده ایم تن به خواری نمی دهیم
ما باحسین، فرزندزهرای اطهریم
سیداصغرسعادت میرقدیم
***************************************
نَفَس به آخر افتاده است چرا نمی آیی
دلم قرار زکف داده است چرا نمی آیی
نَفَس به آخر افتاده است چرا نمی آیی
تو دلنواز دل بیچارگان باشی
رمق به دل نمانده است چرا نمی آیی
سیداصغرسعادت میرقدیم
***************************************
گر سرم از پیکرم باتشنگی گردد جدا
بشنوید ای اهل عالَم این ندا از کربلا
از حسین بن علی محبوب قلب مصطفی
گر سرم از پیکرم باتشنگی گردد جدا
این برایم بهتر است از زندگی با اشقیا
سیداصغرسعادت میرقدیم
*******************************************
نفسِ امّاره اگر هاری شود
فتنه وآشوب وشرّ جاری شود
و نیز اینگونه سرودم:
نفسِ اماره اگر احیا شود
فتنه وآشوب وشر برپاشود
ویا :
نفسِ اماره اگر احیا شود
فتنه ها وشرها برپا شود
سیداصغرسعادت میرقدیم
***************************************
عقل را فربه نما ای جان من
عقل تو قُوّت دهد برجسم وتن
آدمی از عقل می یابد شرف
هیکل بی عقل باشد چون خزف
معرفت از عقل باشد نی زتن
آفرین برآنکه دریابد سخن
هست عیار آدمی در عقل او
عقل را روشن نگه دار ای عمو
سیداصغرسعادت میرقدیم
نکته: یکی از عزیزان لاهیجانی چند سال پیش برایم نقل کرد که یکی از روحانیون بزرگوار در ماه رمضان برای تبلیغ به محل ما آمد واز اول ماه تا آخر ماه ، محور بحث هایش درباره عقل وآثار وبرکات عقل بود. مردم هم بعد از چندروزی یکدیگر رو نگاه می کردند و می گفتند که این حاج آقاچیز دیگری بلد نیست؟!!! همه اش بحث وصحبت از عقل؟!!!
ایشون می گفت که ماه رمضان تمام شد وهرکس مشغول کارخودش شد تا اینکه یک روزی در آن محل چند خانواده با دعوا وفحش و... به جان هم افتادند.... گفت که من هم رفتم به آنها گفتم حالا فهمیدم که چرا بنده خدا حاج آقا یک ماه درباره عقل برامون صحبت می کرد. معلومه که همه شما ها بی عقلید!!! سرچیزهای بی خود وبی ارزش به جان هم افتادید. اگر عقل تون رو بکار می انداختید اینجور با هم درگیر نمی شدید.....!!!
سیداصغرسعادت میرقدیم
**********************************************
سرخوشان را سرخوشی در سَرکَشی است
سرخوشان را سرخوشی در سَرکَشی است
سرکشان را سرکشی در سرخوشی است
*ضمنا توجه بفرمایید که کلمه سرخوش وسرخوشان در اشعار عرفانی به معنای سرمست و سرمستان وادی عشق الهی است ولی در بیت بالا ، سرخوشی به معنای لول ومَلنگ وآدم عوضی وبیخود و خیره سر مراد بنده است.
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشانِ عشق را نالان مکن
از مولوی
*سرخوشانِ عشق : یعنی سرمستان وادی عشق الهی
سیداصغرسعادت میرقدیم
آنان که قدمی سوی ادب گام نهند
ازبی ادبی رها و خوشنام شوند
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
****************************************
غم دنیا چرا بر دل گذاری
ندارد کار دنیا اعتباری
خوشا آن دم که با انبوه غم ها
دل خودرا به الله می سپاری
* ضمنا مصرع دوم از بیت اول را به صورت های زیر هم می توانی بخوانی:
**.................... ندارد مُلک دنیا اعتباری
**.................... ندارد مال دنیا اعتباری
**................... ندارد حال دنیا اعتباری
سیداصغرسعادت میرقدیم
***************************************************************************
زنهار تا توانی اهل نظر میازار
دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده
از حافظ علیه الرحمه
*******************************************
الهی هیچ کس نالان نباشد
اسیر دست نا اهلان نباشد
در این عصری که عصر بی وفایی است
کسی درگیر با نادان نباشد
سیداصغرسعادت میرقدیم
******************************************
حَبّذا آن دل که خالی از ریاست
بی ریا محبوب نزد اولیاست
بی ریا باش در کلام ودر عمل
مرد حق باشد منزّه از دغل
آفت اعمال ما شرک و ریاست
بی ریایی وصف مردان خداست
سیداصغرسعادت میرقدیم
***************************************
وحدت وهمدلی رمز پیروزی وپیشرفت
و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.
اُنظُربِما اَقُولُ یا صَدیقِی
نِزاعُنا عَدُوُّنَا الحَقِیقِی
عِزَّتُنا تَکُونُ فِی الأِتِّحاد
فَلتَکُنِ الوَحدَةُ فِی الأِشتِداد
یعنی: بنگر به آنچه می گویم ای دوست من.
نزاعِ بینِ ما ، دشمن حقیقی ماست.
عزت ما در اتحاد وهمدلی بین ما می باشد.
پس باید وحدت در بین ما روز بروز بیشتر گردد.
سیداصغرسعادت میرقدیم
***************************************
گرهنر داری دلی را شاد کن
خانه ای از بینوا آباد کن
سیداصغرسعادت میرقدیم
***************************************
آنچه بینی (همان) تو خواهی شد
وآنچه خواهی همان توخواهی دید
سیداصغرسعادت میرقدیم
*******************************************
ز ورزش تن ما شود تندرست
شود پرتوان وچالاک وچُست
اگرخواهی شادابی روح وجان
ز ورزش مکن غفلتی ای جوان
علی(ع) آنکه او فخرنام آوران
ندیده کسی مثل او درجهان
بر او پهلوانان کنند اقتدا
بُوَد در همه کارها پیشوا
برو ای جوان همچو مولا علی
قوی پنجه باش وبه میدان یلی
به پوریا درود پیاپی فرست
که مردانگی را ز مولاگرفت
بسی پرتوان بود وبس پیلتن
به میدان کشتی چالاک تن
چوبرخوردپوریا به یک بینوا
دراثنای کُشتی شنید او دعا
دعایی زمادربلند شد چنین
الهی نیفتد عزیزم زمین
چوبشنید پوریاچنین ناله ای
به نیکی درایت نمود چاره ای
به ظاهرخودش رابیفکندبه خاک
که از وی نرنجد دلی دردناک
سیداصغرسعادت میرقدیم
********************************************************************************************
به روایتی مقبره او در شهر خوی، استان آذربایجان غربی میباشد. آرامگاه دیگری نیز منسوب به وی در شهر خیوه ازبکستان وجود دارد و البته آرامگاهی هم در ما بین صومعهسرا و فومن این مقبره خود یک مجموعه? فرهنگی - تاریخی است و در فاصله? قرنهای هشتم تا چهاردهم هجری (14 تا 20 میلادی) برای بزرگداشت نام پهلوان محمود ساخته شدهاست. چنانکه در آن نواحی رسم بر این است که پس از مراسم ازدواج برای تبرک به زیارت آرامگاه او میروند.
طبق منابع موثق، پهلوان محمود قتالی فرزند پهلوان پوریای ولی بوده و با عنوان محمود قتالی بن پوریای ولی از وی نام برده شده است. برخی از منابع متاخر کلمه «ابن» که به معنی «فرزند» است، حذف نموده و منابع معاصر نیز هر دو شخصیت را یکی فرض نموده و پهلوان محمود قتالی را مشهور به پوریای ولی ذکر کردهاند.
این اشتباه در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی هم تکرار شدهاست. اما باید توجه داشت که پهلوان محمود قتالی هر چند که عارف و پهلوان نامداری بوده و آثاری هم با یادگار گذاشته، ولی هرگز در شهرت و نامآوری به پدرش پهلوان پوریای ولی نمیرسید.
پس میتوان گفت آرامگاه پهلوان محمود قتالی فرزند پوریای ولی است که در شهر خیوه در 25 کیلومتری جنوب شهر اورنگ مرکز خوارزم ازبکستان میباشد.[2]
......داستانی است که در مورد پوریای ولی در بین مردم خوی از گذشتههای دور درباره قبر پوریای ولی سینه به سینه نقل شدهاست و ما نمیتوانیم از داستانهای که مردم بصورت سینه به سینه نقل میکنند. به سادگی بگذریم. به هر حال این داستان که در کتابهای تاریخی هم نقل شده، علت اسطوره شدن پوریای ولی را نشان میدهد. این داستان در بین مردم خوی چنین معروف است که:
جوانی از فقرای شهر خوی که از نعمت پدر محروم بود. عاشق دختر حاکم این شهر میشود. او که تنها فرزند مادرش بود، از شدت عشق بیمار و بستری میگردد. مداواهای پزشکان در علاج بیمار کارگر نمیافتد چرا که بیماری عشق درمان جسمی ندارد.
بالاخره پسر زبان میگشاید واز عشقش به دختر حاکم میگوید. مادر و نزدیکانش وی را نکوهش میکنند. اما پسر بر عشق خویش پافشاری میکند و مادر به ناچار به خواستگاری دختر حاکم میرود. خبر به گوش دختر حاکم میرسد و وی ازدواج خود با آن پسر یتیم را مشروط به پیروزی وی بر پهلوان نامدار خوی، پوریای ولی میکند. از آنجا که عشق منطق دیگری دارد. پسر جوان با وجود اینکه میداند، توان غلبه بر پوریای ولی را ندارد، برای مبارزه و کشتی گرفتن اعلام آمادگی میکند. تاریخ مبارزه روز جمعه تعیین میشود.
در شب پنج شنبه در یکی از مساجد شهرخوی، مادر آن جوان حلوای نذری پخش میکند که از قضا پوریای ولی هم آنجا حضور داشت. پهلوان از مادر میپرسد: سبب نذرت چیست؟ و او جواب میدهد: پسرم برای ازدواج با دختر حاکم باید با پوریای ولی کشتی بگیرد و من این حلوا نذر کردهام تا پسرم پیروز گردد.
پوریا دچار تردید میشود. تردید در مورد حفظ موقعیت خود به عنوان پهلوان شهر یا اجابت نذر یک مادر و حرکت در جهت رساندن یک جوان به آرزوی خود. او در این تردید تصمیمی شجاعانه میگیرد که باعث اسطوره شدن پوریای ولی میگردد. روز موعود فرا میرسد. پوریا و جوان عاشق در میدان کشتی حاضر میشوند. جمعیت انبوهی به تماشا ایستادهاند. همه انتظار دارند. در چشم به هم زدنی، پهلوان نامدار شهرشان پیروز گردد. اما نتیجه چیز دیگری است. پهلوان خود را مغلوب جوان عاشق میکند.
خود پهلوان پوریای ولی در این مورد میگوید: وقتی پشتم به خاک رسید و آن جوان بر سینهام نشست. ناگهان حجاب از دیدگانم به کنار رفت و آن معرفتی را که سالها در جستجویش بودم، در مقابل دیدگانم یافتم.
مردم، جوان پیروز را بر دوش خود گرفتند و به سمت خانه حاکم حرکت کردند. پهلوان شهر مغلوب شد و در زیر دست و پای مردم نظاره گر شادی آن جوان و گریههای شوق مادرش بود. دیگر هیچکس پوریا را به چشم پهلوان نمینگریست.
سالها بدین منوال سپری شد و مردم زمانی متوجه قضیه شدند که پهلوان پوریا نقاب خاک بر سر کشیده یود. از آن زمان پوریا به پهلوان افسانهای و اسطورهای تبدیل شد.
ده فرمان مشهور جوانمردی که از پوریا به یادگار مانده، جزو اصول ورزش باستانی کشور است و این ده فرمان سالها سرلوحه پهلوانان خوی بوده و هنوز هم سینه به سینه نقل میگردد.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C_%D9%88%D9%84%DB%8C
***
(کلیک کنید)
مذهب پوریای ولی
الهی هیج دلی غمگین نباشد
اگر باشد ولی سنگین نباشد
دل غمدیدگان را شادگردان
که با غم زندگی شیرین نباشد
سیداصغرسعادت میرقدیم
بدترین انسداد ، انسداد باب دل است.
دل اگر جولانگه شیطان شود
درشقاوت افتد وعصیان کند
سیداصغرسعادت میرقدیم
*************************************************
درد را گفتی دوا را هم بگو
بهر هر دردی دوا هست ای عمو
سیداصغرسعادت میرقدیم
*******************************************
دردل ما جا داری *خیلی خاطر خواه داری(نسیم ادب)
در دل ما جا داری
خیلی خاطر خواه داری
بر تو کنیم افتخار
نام تو باد برقرار
جونت بی بلابی
وجودت پُرطلا بی
سید نورانیم
واسه تو قربانیم
در دل ما جا داری
خیلی خاطر خواه داری
سیداصغرسعادت میرقدیم
*****************************************
ای مسلمان
راه وسواسی
خطاست
برخلاف راه و آیین خداست
آدم وسواسی هر روز در بلاست
در پریشانی و تردید مبتلا است
وسوسه ممنوع شرع انور است
حکم آن از شمس هم ظاهرتر است
وسوسه تدلیس ابلیس شقی است
دام شیطان است و مبغوض نبی است
آفرینش همه بر حق و حقیقت باشد
سالِک آن است که با پیر طریقت باشد
حق شناس است کسی در طلب حق برود
طیِّ این مرحله با عزم و عزیمت باشد
آنکه عُمری نکند فهمِ حقیقت به یقین
در ردیف عَجماوات و خَریَّت باشد
عجب از آنکه به انکار حقیقت آید
دوری از حق وحقیقت ز مَنیّت باشد
سیداصغر سعادت میرقدیم
**********************************************
سلام متصل و منفصل بر مدیر محترم م محبوبُ القلوب و ارجمندِ (گروه مجازی گیلان نشاط) جناب مستطاب آقای بهمن علیمرادی عزیز. از زحمات و تلاش های خالصانه تون قدر دانی و حقشناسی می کنم و جهت اظهار علاقه بنده به آن بزرگوار دوبیت شعر ناقابل براتون سرودم ، امید است که مقبول دل نازنینت باشد.
* شعری ناقابل تقدیم به مدیر محترم ( گروه گیلان نشاط ) :
عمرت دراز باد به بلندای آفتاب
ای بهمن علیمردای خوشتر بتاب
دوست می دارمَت برای صفا و خلوص تو
ایزد دهد به تو بهترین جزا و ثواب
شعر بالا به شکل دیگر هم سرودم :
عمرت دراز باد به بلندای آفتاب
ای بهمن علیمردای بیشتر بتاب
دوست می دارمَت ز بهر صفای تو
ایزد دهد به تو بهترین ثواب
سیداصغر سعادت میرقدیم
توضیح : گروه گیلان نشاط و گیلان نشاط جوان (با مدیریت جناب آقای بهمن علیمرادی چالکسرایی گیلانی) فعالیت خوبی در فضای مجازی دارد این گروه یکی از گروه های فعّال و خوب در عرصه فضای مجازی است که بسیاری از فرهیختگان و افراد شاخص سیاسی و اجتماعی و مدیریتی از اهل گیلان و لاهیجان و ... در آن عضو هستند و بنده نیز عضو این گروه می باشم . از زحمات خالصانه جناب آقای بهمن علیمرادی چالکسرایی نیز صمیمانه قدر دانی و سپاسگزاری می نمایم . کلیک کنید (سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی) .
**************************************************
بحثی که در آن ، جدایی از هم باشد
درگیری و جنگ در آن فراهم باشد
بگریز از آن که عاقلان می گویند
دعوی و نزاع کار بهائم باشد
سید اصغر سعادت میرقدیم.
**********************************************
گر تو قدمی سوی ادب گام نهی
از بی ادبی رها و خوشنام شوی
از اهل ادب جدا مشو ای عاقل
با اهل ادب نشین که بهنام شوی
سیداصغرسعادت میرقدیم
آنان که قدمی سوی ادب گام نهند
ازبی ادبی رها و خوشنام شوند
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***************************************
قِصّه بخشِ سَراباغِ آبدانانِ ایلام+حدودسی شهیدسَراباغ+نسیم ادب
به نام خدا
** قِصّه بخشِ سَراباغِ آبدانانِ ایلام+حدود سی شهید سَراباغ+نسیم معرفت
( شعر مربوط به سال 1379 است . در رمضان المبارک سال 1379 هجری شمسی جهت تبلیغ از شهر قم به استان ایلام اعزام شدیم و عده ای از مبلِّغین از جمله بنده از آنجا به آبدانان گسیل شدیم و سپس توفیق رفیق شد که جهت تبلیغ در ماه رمضان به بخش سراباغ بروم .... مردمان سراباغ به زبان محلی لُری و لَکی و کُردی صحبت می کنند. سراباغ که اکنون به صورت یک شهر است در 15 یا 20 کیلومتری شرقِ آبدانان در جنوب استان ایلام قرار دارد.شهر سراب باغ (سَراباغ) در آذر ماه 1359توسط دو میگ عراقی مورد حمله قرار گرفت که به شهادت و مجروح شدن 15 نفر از اهالی این روستا و ویرانی 32 خانه مسکونی منجر شد. یکی از مُعتمدین محل به بنده گفته بودند که سراباغ در دوران جنگ تحمیلی«هشت سال دفاع مقدس» سی شهید داده است . راه ایلام به آبدانان در آن زمان یعنی در سال 1379 بسیار صعب العبور و دارای پیچ ها و درّه های هولناک و خطرناک بود... شهرستان 70 هزار نفری آبدانان در 170 کیلومتری جنوب ایلام در دوران هشت ساله دفاع مقدس 310 شهید گلگون کفن تقدیم انقلاب اسلامی ایران کرده است.)
بیا تا قِصّه گویم قِصّه ای داغ
ز آبدانان و هم بخشِ سَراباغ
پَسِ کوهِ کبیرکوه هست شهری
که آبدانان خوانندش آری
طوائف اندرین شهر و نواحی
کنار هم دارند یک صفایی
نهاد پاکشان هست مهربانی
چه خوبند مردمان آبدانی
برون واندرونشان صاف ویکرنگ
بدورند از نفاق و کار نیرنگ
به رهبر عشق بی اندازه دارند
به راه دین و قرآن جان نثارند
چو از مرکز بسی افتاده اند دور
میان کوه ها گشته اند محصور
لذا از هرجهت محروم ماندند
شکایت ها به مسؤلین نمودند
کسی تاحال نداده دردشان گوش
نهاده بعضی ها بر درد سرپوش
و اما بشنو از بخشِ سَراباغ
حکایت های شیرین دارد و داغ
سراباغ یک زمانی باغ بوده
در آن کَبک و کلاغ و زاغ بوده
بسی سرسبز بوده یک زمانی
کنارش خوش بودند مردمانی
چو مردم اندر آن بسیار گشتند
ز باغ باصفاشان دست شُستند
درختان را بریدند دانه دانه
که تا سَر هم کنند یک آشیانه
به پانصد خانوار چونکه رسیدند
سَراباغ را به نامِ «بَخش» کردند
کنارش رودخانه جاریات است
به سوی دجله یا رودفرات است
بسی مردم دراین بخش بی نوایند
بسی مظلوم و با شرم و حیایند
حدود سی شهید تقدیم کردند
برای جنگ بسی خدمت نمودند
جوانانِ سَراباغ اهل کارند
ولی کاری مناسب هم ندارند
همی خواهند زمسؤلین به اصرار
جوانان را گمارند بر سر کار
سَراباغی همه میهمان نوازند
بسی اهل کَرَم هم دست بازند
سعادت آنچه از اوصاف گفتی
برای مردمان صاف گفتی
20 / 9 / 1379 ه.ش
* سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
****************************************************
**
برگزاری یادواره شهدای بخش سرابباغ شهرستان آبدانان (استان ایلام) +کلیک
به گزارش روابط عمومی فرمانداری آبدانان ؛ با سخنرانی سلیمانی مدیر کل انتظامی و امنیتی یادواره 27شهید والامقام بخش سرابباغ در شهرستان آبدانان پیش از ظهر امروز شنبه 22 اسفند 94 برگزار شد .........
http://abdanan.portal-il.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=12&pageid=2118&newsview=21293
**************************************************************************************************************
بارالها تو رهبرم سلامت دار
چشمِ عالَمی بر او نظر دارند
شعر از سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
نگاه تو سرشارِ از لطف و حکایت است
سیمای تو سیمای پُر از صداقت است
هربار که ببینمش از آن سیر نمی شوم
سیما ی تو چه دلربا و با طراوت است
شعر از سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*************************************************
جای بس تاسف است و بس خجلت +عده ای ناخَلَفها زمامدارند+نسیم ادب
عدّه ای پَی خِدمتند و فداکارند
عده ای هم چپاولگرند و جفاکارند
با که گویم این دردِ جانکاه را
بانک ها در نظام ما ربا خوارند
جای بس تاسف است و بس خجلت
عده ای ناخَلَف ها زمامدارند
بارالها تو رهبرم سلامت دار
چشمِ عالَمی بر او نظر دارند
شعر از سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
«شعرِ ای طلبه »
تاتوانی درس بخوان ای طلبه
عُمر خود را دُر بدان ای طلبه
عمر تو همچو گل است اندربهار
هرگلی دارد خزان ای طلبه
درس خوانی در جوانی ماندنی است
پس کتابت خوب بخوان ای طلبه
درس صرف و نحو و فقه وفلسفه
در خیالت کم مدان ای طلبه
این همه روزی بکار آید تُرا
زیورت هست هر زمان ای طلبه
کن توکل بر خداوند کریم
او بُوَد روزی رسان ای طلبه
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***********************************************
3کتاب مقدس بی پایان( اَلنَّهجُ وَالقُرآنُ وَالصَّحیفَةُ)+نسیم اد
** 3کتاب مقدس بی پایان( اَلنَّهجُ وَالقُرآنُ وَالصَّحیفَةُ)+نسیم معرفت
به نام خدا
امروز دوشنبه دهم آبان 1395 ه.ش در مَدرَس 11 در فیضیه تقریبا اواخرِ درس ، به مناسبتِ دقتِ متنِ (کتابِ کفایه) که بحث در مورد حجیت استصحاب بود این شعر را خواندم :
ثَلاثَةُُ لَیسَ لَها نِهایَةُُ * رَسائِلُ ، مَکاسِبُ کِفایَةُُ
یعنی سه چیز است که از نظر دقت و عُمق و ژرفا و تنوُّع ِمطالب ، نهایت و پایانی ندارند و آن ها عبارتند از : 1- کتاب رسائل مرحوم شیخ انصاری 2- کتاب مکاسب مرحوم شیخ انصاری 3- دوجلد کتاب مرحوم آخوند خراسانی که متن سخت و دشواری دارد.
قبلا هم به مناسبت هایی بار ها این شعر را خوانده بودم اما امروز به دوستان حاضر در کلاس عرض کردم که درست است که کتاب های رسائل و مکاسب و کفایه مهم و باارش و عمیق و دقیق هستند ولی سه کتاب دیگر داریم که به جهت عُمق و ژرفای بی نهایتی که در همه ابعاد دارند با هیچ کتابی قابل مقایسه نیستند و آن ها عبارتند از : 1- قرآن کریم 2- نهج البلاغه که به عنوان ( اُخُ القرآن ) معروف است 3- صحیفه سجّادیه که به عنوان ( اُختُ القرآن ) می باشد . به عزیزان در کلاس عرض کردم که بیاییم شعری همانند شعر بالا در باره قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه بگوییم . در این هنگام یکی از عزیزان کلاس ما به نام (جناب آقای محمد پیر صَنعان اهل شهربابک کرمان ) چنین سرود :
ثَلاثَةُُ لَیسَ لَها نِهایَةُُ * اَلنَّهجُ وَ القُرآنُ وَ الصَّحیفَةُ
یعنی سه چیز است که از نظر دقت و عُمق و ژرفا و تنوُّع ِمطالب و معارف بلند ، نهایت و پایانی ندارند و آن ها عبارتند از :
1- قرآن کریم 2- نهج البلاغه که به عنوان ( اُخُ القرآن ) معروف است 3- صحیفه سجّادیه که به عنوان ( اُختُ القرآن ) می باشد .
به جناب آقای پیر صَنعان تحسین و تقدیر و تشکر کردم و یک هدیه ناچیزی تقدیمش نمودم و بعد از اینکه ایشان و عزیزان دیگر از کلاس مرخص شدند بنده به اتفاق دو نفر دیگر در مَدرَس بودیم ( و معمولا هم بنده کمی بعد از درس در کلاس می مانم که شاید دوستان سؤالی و پرسشی داشته باشند در خدمتشان باشم و... ) بنده دوباره عرض کردم که جناب آقای پیرصنعان ، مِصرَعِ دوّم را گفت ولی آخرِ مِصرعِ دوّم با آخرِ مصرع اول خیلی نمی سازد (... ... نِهایَةُُ ... ... وَ الصَّحیفَةُ )
به دوستان حاضر گفتم مصرع اول را هم درست کنیم . بعد خودم مصرعِ اول را درست کردم :
ثَلاثَةُُ ها قَعرُها عَظیمَةُُ * اَلنَّهجُ وَ القُرآنُ وَ الصَّحیفَةُ
یعنی بدان و آگاه باش که سه چیز است که از نظر دقت و عُمق و ژرفا و تنوُّع ِمطالب و معارف بلند ، نهایت و پایانی ندارند و آن ها عبارتند از :
1- قرآن کریم 2- نهج البلاغه که به عنوان ( اُخُ القرآن ) معروف است 3- صحیفه سجّادیه که به عنوان ( اُختُ القرآن ) می باشد .
تذکر 1- کلمه ( ها ) در شعر فوق را کمی کشیده بخوانید
تذکر 2 -: کلمه ( ها ) برای تنبیه و توجه دادن است . یعنی بدان و آگاه باش . مثل شعر معروفی از « مُلا مِهرعلى خویى» که در باره مولا علی (ع) است و با کلمه ( ها ) شروع شده است : «ها عَلِیٌُُ بَشَرُُ کَیفَ بَشَر»
البته به صورت زیر هم می شود خواند :
ثَلاثَةُُ اَعماقُها عَظیمَةُُ * اَلنَّهجُ وَ القُرآنُ وَ الصَّحیفَةُ
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
دهم آبان 1395 ه.ش
29 مُحرَّم الحرام 1438 ه.ق
*********************************************
*** قرآن مایه حیات است- قرآن وعترت همیشه باهمند
عَلَیکُم بِکِتابِ اللهِ - عَلَیکُم بِالقُرآنِ
تَمَسَّک^ اَیُّهَا المُسلِم^ بِقُرآنِِ کِتابِ الله^
تَدَبّر^ فِیهِ وَ استَفهِم^ بِقُرآنِِ کِتابِ الله^
کِتابُ المُصطَفی حقُُّ کِتابُُ اِسمُهُ الفُرقان^
خُذِ الحَقّ^ وَاترُکِ الباطِل^ اَلایا طالِبَ القُرآن^
کِتابُ المُصطَفی نُورُُ وَ یَهدِی لِلَّتی اَقوَم^
کِتابُُ کُلُّهُ خَیرُُ فَعَظِّم^ قَدرَهُ فَافهَم^
شِفاءُ کُلِّ اَمراضِِ کَأَمثالِ الحَسَد^ وَالغِلّ^
اَلا وَاستَشفِ بِالقُرآن^ اَلا یا اَیُّهَا العاقِل^
وَ کُن^ فِی خِدمَةِ القُرآن^ مَعَ الأِخلاصِ وَالأیمان^
وَ لاتَغفُل^ عَنِ الُقُرآن تَکُن^ فِی مَعرَضِ الخُسران^
حَیاةُ القَلبِ بِالقُرآن^ حَیاةُ القَلبِ بِالقُرآن^
فَرَتِّل^ وَاقرَءِ القُرآن^ اَلا یا اَیُّهَا الأِنسان^
لِکُلِّ العَصرِ والدَّوران^ جَدیدُُ هذَا القُرآن^
وَلا یَأتِیهِ فِی الماضِی وَ لا فِیما یَجِی البُطلان^
کِتابُ اللهِ وَالعِترة^ مَعا ََ کانا فَلایَخفَی
یَکُونانِ مَعاََ اَیضا بِهِ قالَ النَّبِیّ^ یَرضَی
هذه الأَشعار مِنَ السیّد اَصغَر السَّعادت المیرقَدیم الاهیجی
ای مسلمان تمسُّک کن و چنگ بزن به قرآن که کتاب خداوند است
تدبُّر و اندیشه کن در آن و طلب فهم نما بواسطه قرآنی که کتاب خداوند است
کتاب حضرت محمد مصطفی(ص) حق است کتابی که نام دیگرش فُرقان (جداکننده حق از باطل) است
ای طالب قرآن ، حق را بگیر و باطل را رها ساز
کتاب حضرت محمد مصطفی(ص) نور است و به راهی استوار و مستحکم دعوت می نماید
کتابی که سراسرش پر از خیر و برکت است پس قدر و منزلتش را بزرگ دان و بفهم
قرآن شفای همه بیماری های روحی و قلبی مانند حسد و کینه و کفر ونفاق و ... است
ای عاقل شفای خود را در قرآن جستجو نما .
بااخلاص و ایمان در خدمت قرآن کریم باش
و از قرآن غافل مشو که در معرض خسران و زیان و ضرر قرار می گیری
حیات و زنده بودن دل به قرآن است . حیات و زنده بودن دل به قرآن است
پس ای انسان برای حیات و زنده نگهداشتن دل خود قرآن را با ترتیل قرائت نما
این قرآنی که در اختیار ما است برای همه اعصار و دوران ها تازگی و طراوت دارد
قرآن کتابی است که نه در عصر نزولش و نه بعد از آن (نه در گذشته و نه در آینده ) باطلی درآن رخنه نمی کند.
پس مخفی نماند و متوجه باش که قرآن و عترت از گذشته با هم بودند
و باز هم همیشه باهم خواهند بود و پیامبر(ص) همین پیوند و باهم بودنِ قرآن و عترت را فرمود و به همین امر راضی و خشنود می شود .( واگر کسی بین قرآن و عترات جدایی افکند پیغمبر(ص) را ناخشنود کرده است )
این اشعار از سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی می باشد
**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*************************************************
** حضرت علی (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمود : ... وَ عـَلَیـْکـُمْ بـِکـِتـابِ اللّهِ، فـَاِنَّهُ الْحـَبـْلُ الْمـَتینُ وَالنُّورُ الْمُبینُ، وَالشِّفاءُ النّافِعُ وَالرِّىُّ النّاقِعُ وَالْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّکِ وَالنَّجاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ .
تمسک کنید به کتاب خداوند، زیرا این کتاب طنابى است محکم و نورى است آشکار و شفایى است سـودمـند، و چشمه اى است سیراب کننده، نگهبان براى کسى است که به او تمسک جوید و نجات براى کسى است که به آن درآویزد.
*********************************************************
تا نیایی گره از کار بشر وا نشود+چند نیم مصرع دیگر ...
.... (تا نیایی گره از کار بشر وا نشود ... )
چند نیم مصرع از خودم در این رابطه ذکر می کنم امید است که مشمول لطف و عنایت حضرت بقیّةُ اللهِ الأَعظَم امام زمان (عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف ) قرار بگیریم :
بی تو این باغ جهان سبز و شکوفا نشود.
بی تو هرگز دل ما صاف و مصفّا نشود .
بی تو این زندگی خلق مُهَنّا نشود.(مُهَنّا به ضم میم و تشدید نون یعنی گوارا) .
بی تو آلام بشر هیچ مداوا نشود .
بی تو آقا دل ما روشن و بینا نشود
بی تو آقا دل ما هیچ مداوا نشود
مدفن مادر تو بی تو هویدا نشود .
و نیز می گویم :
ما منتظران در انتظارش هستیم
اندرهمه عمربیاد ونامش مَستیم
(سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی.روزجمعه.بیست و پنجم اسفند هزار و سیصد و نود و شش از جوار کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها)
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*********************************************
** تا نیایی گره از کار بشر وا نشود+چند نیم مصرع دیگر ....+نسیم معرفت
******************************************************************************************************
با کمترین به بهترین ها می توان رسید+نسیم ادب
سرمایه در کنار ما ، ما بی خبر از آن
با کمترین به بهترین ها می توان رسید
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
+ چه بسیار کسانی که امکانات و سرمایه های خوبی در کنارشان است ولی از آن ها قدر دانی نمی کنند و درست استفاده نمی نمایند و در نهایت هم خود را ضایع می کنند و هم سرمایه های موجود را ولی کسانی هم هستند که با کمترین امکانات به عالی ترین و بهترین مقامات و مراتب رسیدند و می رسند . در کنار امکانات و سرمایه های مادی موجود باید از سرمایه های معنوی و ارزشی مانند عمر و فرصت ها و پدر و مادر و اُستاد و رفیق خوب و ... به بهترین وجه قدر دانی نمود ... (سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی)
(آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی)
***************************************************************
گُل و بُلبُل دل ما می نوازد
طبیعت سبزه و گل می فشاند
به گوش آیدصدای شُرشُرآب
دل مامی شودشاداب شاداب
* شعر ازسیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
(آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی)
*********************************************************************************
این جهان دار عُبورست همه رهگذرند+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی
این جهان دار عُبورست همه رهگذرند
مردمان رهگذرانند به نوبت بروند
عاقل آن است که عمرش به بطالت نرود
غافلان در پی عیّاشی و در سیم و زرند
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
دل می بَرَدخدایا زیبایی طبیعت *خوش بگذرد برای یاران باطروات+نسیم
دل می بَرَد خدایا زیبایی طبیعت
خوش بگذرد برای یاران باطروات
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***********************************************************
نادیده رنج چه داند که رنج چیست؟
از برنجکار بپرس که برنج چیست؟
به زحمت و رنج گنج میسّر شود
نابرده رنج چه داند که گنج چیست؟
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************************************************
انحراف و نفاق مقتدا صدر
شعر
رسوا شود هر که در او غش باشد
در شام و عراق و یا مراکش باشد
بی پرده بگو سعادتا کاین مردک
در قول و عمل همره داعش باشد
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
********************************************
هرگه که گُنه کُنی به دام شیطان افتی
هر گه که گُنه کُنی به دام شیطان افتی
عاصی شوی و به راه عصیان افتی
آلوده شود روح و روان و جانت
تا اینکه به ذلت و براه خِذلان افتی
شعر از سید اصغر سعادت میرقدیم
گناه و معصیت ، آیینه دل انسان را کَدِر و تیره و تار می نماید . دل آدمی ( که آیینه جمال حضرت حق تَعالَی است و می تواند انوار الهی را منعکس سازد و در پرتو این انعکاس ، انسان به بسیاری از حقایق می رسد) اگر آلوده به گناه شود و شخص هم اصرار بر گناه داشته باشد به گونه ای تاریک و ظلمانی می گردد که چه بسا همه حقایق ماوراء و اخبار غیبی و کُتُب آسمانی را منکر شود . هرگاه مَعاذَالله مرتکب گناه شدیم زود برگردیم و توبه و استغفار کنیم ، مبادا که بر اثر گناهان ، دل های ما واژگون گردد و زیر بار حقایق نرود .
برخی از آثار زشت اصرار بر گناه عبارتند از :
1- دوری از خدا و یا انکار خدا
2-مسخره گرفتن آیات و دستورات و احکام الهی و تمسخر تعالیم انبیاء و معصومین (عَلَیهِمُ السَّلامُ)
3-انکار معاد و روز رستاخیز
4-قساوت قلب و آلودگی روح و جان
5-انکار حقایق ماوراء و عَوالم غیب
6-ظلم به خود و جامعه و خانواده
7-گستاخی و ناسپاسی در برابر پروردگار عالم
8-طغیانگری و سرکشی
9-خشم و غضب الهی
10-بی حیایی
11- خوشحالی شیطان و ابلیس لَعین
12-نومیدی از رحمت الهی . شقی ترین و بدبخت ترین مردم کسی است که از رحمت الهی ناامید گردد و چنین کسی در دنیا و آخرت زیانکار و ذلیل و خوار است .
13- ذلت و سرافکندگی
14- پَست و بی اعتبار شدن در برابر خدا و خلق
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
دکتر سروش ، خائن و بی مقدار است
بیگانه پرست و فاسد و بیمار است
از علم ثمری نشد برایش حاصل
او بُوالهوس و پلید و بس مکار است
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
******************************************
** سروش و
قانقاریای
اخلاقی - خبرگزاری تسنیم
*************************************************************************************
ازدولت امیدچه سودی شودعیان*وقتی که دست گدایی می دهندبه دشمنان
آنان که دلداده برجام بوده اند
غافل ز مکر دشمن و خام بوده اند
برجامیان تاکنون چه سود برده اند
جز آنکه فریب دشمنان خورده اند
جای سؤال است همیشه زدولت امید
آخرچه شدآن همه وعده هایی که داده اید
از دولت امید چه سودی شود عیان
وقتی که امیدشان است به سوی ناکسان
از دولت امید چه سودی شود عیان
وقتی که دست گدایی می دهند به دشمنان
سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*****************************************************************
آنکه را چشم بصیرت باشد
در پی حق و حقیقت باشد
وآنکه از راه حقیقت دور است
دلش از درک حقیقت کور است
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
*****************************************************************
باعشق زنده ایم وباعشق آغازمی کنیم
با عشق زنده ایم و با عشق آغاز می کنیم
مرغ بلند همّتیم و مدام پرواز می کنیم
هیجان زده عشقیم و عشق حیات ماست
دل را به لحظه های خوشِ عشق باز می کنیم
آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
****************************************************************
گرهمرهی حضرت دادارشودهمراهم*دوست دارم که پی نیکی ونیکان باشم
گر همرهی حضرت دادار مرا یار شود
دوست دارم که پی نیکی و نیکان باشم
یا
گر همرهی حضرت دادار شود همراهم
دوست دارم که پی نیکی و نیکان باشم
یا
گر همرهی حضرت دادار شود همراهم
دوست دارم قدمی در ره حق بردارم
شعراز: آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
*************************************************************************
مارا به تهدیدو جنگ آزمودن خطاست
هر کس که با حسین و در مسیر کربلاست
آماده پذیرشِ هر سختی و بلاست
جان می دهد سر میدهد در راه دین حق
باکی ندارد از عَدو چون عاشق خداست
ما مردمانی آزموده به جنگ و شهادتیم
ما را به تهدید و جنگ آزمودن خطاست
**شعراز آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***********************************************************************
برصفحه دل دو رنگی را رنگ مَزَن
با خلق خدا حُقّه و نیرنگ مَزَن
** زرنگی به دورنگی نیست یک رنگی وقتی پیدا می شود که نیرنگی در کار نباشد.
(آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی)
*******************************************************************
زندگی هدیه زیبای الهی باشد
قدراین هدیه بدانیم که راضی باشد
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
دلتنگ توأم روی تو درمان من است
عاشق شدم عشق تو درجان من است
سرمست توأم باده عشق می نوشم
وین باده عشق حیات و سامان من است
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***********************************************************************
در همه حال اسیر تو این دل پُر گداز ماست
مُشاعَرَه
به استقبال نیم مصرع از شعر شاعر رفتم که گفت : چه کرده ای تو با دلم که ناز تو نیاز ماست :
چه کرده ای تو با دلم که ناز تو نیاز ماست
در همه حال اسیر تو این دل پُر گداز ماست
میان اَبروان تو بوسه گه لبان ماست
ناز تو را به جان خَرَم که ناز تو فراز ماست
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************************************************
کاش این فاصله ها کم می شد+نسیم ادب
کاش این فاصله ها کم می شد
مِهرها بر همه حاکم می شد
همه با هم همه با هم باشند
دور از غصه و بی غم باشند
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
********************************************************************
از من به تو صد سلام از جان
پاینده شوی به لطف جانان
بر تو بَشَود خوشی مُقدَّر
هرگز نشوی به غم مکدَّر
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************************************************
دلی کز نور قرآن اهتدا گیرد
شودآباد و راه مصطفی گیرد
خوشاآن عاشق شیدایی قرآن
که با قرآن هدایت از خدا گیرد
خوشاآن عاشق شیدایی قرآن
کزآیات شفابخشش شفا گیرد
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*************************************************************
ساکِتم اما درونم موج هاست
اندرونم غُصّه ها و رنج هاست
با که گویم درد خود را در میان
جز خدای مهربان در این جهان
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************************************************
**
صدق پیش آر که از خدعه گری بیزاریم +نسیم ادب
از ریا و کَلَک و حیله گری بیزاریم
از دَغَل بازی و از فتنه گری بیزاریم
گرتوخواهی که شوی همره ماصادق باش
صدق پیش آر که از خدعه گری بیزاریم
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************************************
ماه صِیام به پایان رسیدودلها زِدُوده شد*وای برکسی که دراین ماه رفوزه شد
ماه صِیام به پایان رسید و دل ها زِدُوده شد
وای بر کسی که در این ماه رفوزه شد
***************
ماه صیام تمام گشت و دل ها زدوده شد
وای بر کسی که در این ماه رفوزه شد
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***************************************************
آن زمانی که دلِ حیدرِکرّار شکست
آن زمانی که دلِ حیدرِ کرّار شکست
غم عالَم به دلِ مادرِ سادات نشست
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
بانوان را گرچه عیبی نیست آرایش ولی
چهره از نامحرمان پنهان کردن بهتر است
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
دویدم و دویدم و دویدم
دل آرامی بغیر او ندیدم
بُوَد عشق خدا عشق حقیقی
من از روز ازل آن را خریدم
یا
من از عشق مجازی دل بُریدم
یا
زهرچه غیر او من دل بُریدم
سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**************************************************
یاد تو آسایش جان من است* راحتی روح و روان من است
یاد تو آسایش جان من است
راحتی روح و روان من است
سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************************
من عقابِ تیز پروازم که پروازم بلند
من عقابِ تیز پروازم که پروازم بلند
اوجِ دیدم از نیوزلندست تا سوی هُلند
حین پروازم ندارم کبریایی در سرم
باتواضع هرکجاخواهم بدلخواه می پرم
حین پروازم نگاهم هست بر روی زمین
آفرین بر آنکه داند خویش را از کمترین
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*************************************************************
دردلم شوری بپاکردی توای شورآفرین*برجمال وحُسن رویت صدهزاران آفری
در دلم شوری بپا کردی تو ای شور آفرین
بر جمال و حُسن رویت صد هزاران آفرین
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
****************************************************************
بسی رازهاست نهفته می ماند*زمن مپرس تو حلِّ این معمّا را
بسی رازهاست نِهُفتَه می ماند
زمن مپرس تو حلِّ این معمّا را
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**************************************************************
ذکر یا الله شفابخش دل است * رافعِ صد غُصّه و صد مشکل است
ذکر یا الله شفابخش دل است * رافعِ صد غُصّه و صد مشکل است
یا الله
یا الله
یا الله
ذکر یا الله شفابخش دل است
رافعِ صد غُصّه و صد مشکل است
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************************************
اَشعارغَزَل پُرشده ازرائحه عشق* بی عشق غَزَل رانَبُوَدلطف وصفایی
اَشعار غزل پُر شده از رائحه عشق
بی عشق غزل را نَبُوَد لطف و صفایی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***************************************************************
رحمی نماتوبر من ای یارغائب من*من طاقت جدایی بیشتر ازاین ندارم
رحمی نما تو بر من ای یار غائب من
من طاقت جدایی بیشتر از این ندارم
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
عشق گاه پیدا و گاه پنهان بُوَد
عشقِ پیدا صاحبش حیران بُوَد
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
********************************************************************
آه بُوَد اسمی ز اَسماء خدا+با دلی از آه کن او را صدا
آه بُوَد اسمی ز اَسماء خدا+با دلی از آه کن او را صدا
آه بُوَد اسمی ز اَسماء خدا
با دلی از آه کن او را صدا
آه و ناله می دهد دل را صفا
سوز و گریه می دهد دل را شفا
عاشقان از آه دارند آبرو
می دهند دل را صفا و شستشو
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*********************************
هر کسی را بهره ای از آه شد
مستحق فیض عندالله شد
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***************************
دَرِ رحمت در این شب بر تو باز است
شب آمرزش و راز و نیاز است
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**************************************************
طاقتم طاق شد ای دلبر فَتّانه من
طاقتم طاق شد ای دلبر فَتّانه من
تو کجایی که قرار از دل من رفته زکف
به سلامی به کلامی دل ما را بنواز
ای که دارم شب و روزبهر تو من سوز و گداز
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************************
ای دلبرم ازبهرتوگلهای زیبامی خرم*یااینکه گلهامی خرم ازبهرتومی پر
ای دلبرم از بهر تو گل های زیبا می خرم
یااینکه گل ها می خرم از بهر تو می پرورم
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
****************************************
به نام خدا
آواز خوش از پرنده ها می آید
بوی خوشی از شکوفه ها می آید
یعنی که بهار دلگشا نزدیک است
آری که صدای زنده ها می آید
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**************************************************************
باصدامیددرانتظارِ یار نشسته ام*شایدعنایتی کندبه مَنِ دلشکسته ام
**باصدامیددرانتظارِ یار نشسته ام*شایدعنایتی کندبه مَنِ دلشکسته ام+نسیم ادب
+کلیک
به نام خدا
با صد امید در انتظارِ یار نشسته ام
شاید عنایتی کند به مَنِ دلشکسته ام
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************
**
ناز و کرشمه ترا تا به ابد می خَرَمش+نسیم ادب
به نام خدا
ناز و کرشمه ترا تا به ابد می خَرَمش
عشق ترا تابه ابد دردل خود می بَرَمش
یا
عشق ترا هَمِی به دل تابه ابد می خَرَمش
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***************************************
به نام خدا
**
اَولادِ فدا حسین بر نُه نفرند+فداحسین اسدی-روستای ده گرگ-زابل+نسیم ادب
فرزند نکو مايه فخر پدر است
گنجي بُوَد اين که بهتر از سيم و زر است
اَولادِ فدا حسين بر نُه نفرند
دو تاي از اين دختر و هفت تا پسرند
عبّاس و ابراهيم و احمد باشند
محمود ، ابوالقاسم ، محمد باشند
صادق علي آنکه درس دين مي خواند
در مکتب حق آهنين مي ماند
کبري و رقيه را خدا يار شود
حق مادر عباس نگهدار شود
* شعر فوق در تاريخ 20 / 12 / 1381 سروده شد زماني که در دهه محرم الحرام 1381 (ه ش) به منطقه سيستان و بلوچستان -زابل - روستاي دِه گرگ ، به تبليغ رفته بودم . در منزل آقاي فدا حسين اسدي که عاشق و دلداده به اهل بيت (عليهم السلام) و سادات بود اين شعر سروده شد .
سيداصغرسعادت ميرقديم لاهيجي
******************************
به نام خدا
**
عاقلان دنبال هر کاری نخست * می کنند اندیشه و فکر درست+نسیم ادب+کلیک
عاقلان دنبال هر کاری نخست
می کنند اندیشه و فکر درست
بعد از آن با نیّتی بس استوار
می روند اندر پی انجام کار
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************
خوانِ لطفِ تو بُوَد در همه جا گسترده
به نام خدا
**
خوانِ لطفِ تو بُوَد در همه جا گسترده+ نسیم ادب+کلیک
خوانِ لطفِ تو بُوَد در همه جا گسترده
همه جا پرتو نور تو بُوَد تابنده
عزت و جاه و جلال تو بُوَد پاینده
خشم و قهر و غضبت هست بسی کوبنده
دائما درگه تو باز به سوی بنده
ای که ما بر دَرِ درگاه توایم شرمنده
دل ما را ز می عشق نما آکنده
ای که عشقت دل و جان را شَرری است سوزنده
آشکار است نشانت بَرِ هر بیننده
آری یابنده بُوَد هر که بُوَد جوینده
شود آیا نظری لطف کنی بر بنده
که نباشم بَرِ تو در دو سرا شرمنده
گریه کن ای که تویی پیش خدا شرمنده
گریه از بهر گنهکار بُوَد سازنده
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************
جز مِهر تُرا به دل ندارم*ای یارِ عزیز و غمگسارم
** جز مِهر تُرا به دل ندارم*ای یارِ عزیز و غمگسارم
+نسیم ادب
+کلیک
جز مِهر تُرا به دل ندارم
ای یارِ عزیز و غمگسارم
در دامِ تو من شدم گرفتار
بی تو نَبُوَد دمی قرارم
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************
بی شرف آنکه نداردغم مردم بردل* یا که بامردم غمدیده نباشدهمدل
**
بی شرف آنکه نداردغم مردم بردل* یا که بامردم غمدیده نباشدهمدل+نسیم ادب+کلیک
بی شرف آنکه ندارد غم مردم بر دل
یا که با مردم غمدیده نباشد همدل
بی شرف آنکه ندارد غم مردم بر دل
یا که با مردم غمدیده نباشد همدل
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
#مرگ بر مسؤلین عیّاش و خائن
#مرگ بر اشرافیگری
#مرگ بر غارتگران بیت المال
#مرگ بر اختلاسگران
#مرگ بر مفسدان اقثصادی
#مرگ بر مسؤلین پول پرست و مقام پرست
#مرگ بر مسولین بی درد
#مرگ بر سر سپردگان به اجانب
#مرگ بر زالو صفتان بی شرف
#مرگ بر مُرَفِّهین بی درد
#مرگ بر پایمال کنندگان حقوق مردم
#مرگ بر خیانت کنندگان به اسلام و قرآن
#مرگ بر خائینین به انقلاب و نظام و کشور
#مرگ بر خیانت کنندگان به رهبری عزیز(امام خامنه ای)
#مرگ بر ضد ولایت فقیه
*****************************************
ماسَرِدشمنِ مَکّاربسنگ میکوبیم+نهراسیم زعَدُو سخت بر او می تازیم
** ماسَرِدشمنِ مَکّاربسنگ میکوبیم+نهراسیم زعَدُو سخت بر او می تازیم
+نسیم ادب
+کلیک
ما سَرِ دشمنِ مَکّار به سنگ می کوبیم
نهراسیم ز عَدُو سخت بر او می تازیم
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
****************************
ای عشق تو اندر دل عاشق * بر پا کنی موجی که آرام نگردد
** ای
عشق
تو اندر دل عاشق * بر پا کنی موجی که آرام نگیرد+نسیم ادب+کلیک
ای عشق تو اندر دل عاشق
بر پا کنی موجی که آرام نگردد
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************
دریادتوأم یا که تو دریاد منی*شیرین منی یا اینکه فرهاد توأم
** دریادتوأم یا که تو دریاد منی
*
شیرین منی یا اینکه فرهاد توأم+ نسیم ادب+کلیک
در یاد توأم یا که تو در یاد منی
شیرین منی یا اینکه فرهاد توأم
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************
به نام خدا
تأثیر شعر و ادب فارسی در فرهنگ و اخلاق مردم
نام ایران و ایران زمین پیوسته با شعر و ادب و فرهنگ همراه و همزاد بوده و هست و در طول تاریخ و اَدوار دیرین و کُهَنِ ایران ، مردم این مرز و بوم هماره با شعر و ادب همدم بودند و مرد و زن و کوچک و بزرگ و بُرنا و پیر و عالم و عامی و دانا و جاهل ، جان و دل خود را با شعر و ادب پارسی ، صفا و جلا می بخشیدند ... . ایران ، سرزمین خیزشِ شُعَراء نامدار و بزرگ است و از میان مِلَلِ مختلفِ جهان ، کمتر ملتی را می توان یافت که دارای چنین خصوصیتی باشد ... شاعرانی چون فردوسی و حافظ و سعدی و مولوی و ... در بلندای قلّه شعر و شاعری قرار دارند که در سرودن اشعار ، گوی سبقت را ربوده اند ... آنها با بهره گیری از قرآن کریم و سخنان معصومین علیهم السلام ، عالی ترین و لطیف ترین معانی و مضامین ارزشمند و آموزنده را در قالب های گونه گون شعری به جامعه بشری ارزانی داشته اند . شاعران گرانقدر ما در ارتقاء فرهنگ و اخلاق مردم نقش بسزایی داشته و دارند . آنان با سرودن شعرهای گوناگون در بخش ها و موضوعات مختلف به مردم ، رشد فکری و فرهنگی و تربیتی و معنوی بخشیدند . اشعارِ شُعَراء ، به مردم و جامعه ، امید و نشاط و طراوت و لطافت و تحرُّک و عشق می بخشد و درس زندگی و پند و تجربه و اندیشه و فرهنگ می آموزد و ظرفیت وجودی و روحی مردم و جامعه و افراد را در ابعاد مختلف بالا می برد واستعداد ها را شکوفا می سازد... . محصول فکری و تجربیاتِ زندگی و نگاه و تفکر و بینش شاعر به جامعه و جهان و آفرینش و آفریدگار در قالبِ اشعارِ شاعر ظهور کرده است . شعر از جهت تأثیرگذاری در جامعه و در بین مردم ، نقش بسیار مهمی ایفاء می کند تا جایی که پیامبر اکرم ص فرمود : ان من الشعر لحکمة و ان من البیان لسحر . یعنی برخی از شعر ها ، حکمت است و مضمون بلند و حکیمانه دارد و بعضی از بیان ها در اثرگذاری در نُفوس دیگران بسان سحر است ( اَلغدیر جلد 2 ص 9 ) و اقبال لاهوری پاکستانی نیز در اهمیت شعر و شاعری چنین می گوید :
شعر را گر حکمت و روشنگری است
شاعری هم وارث پیغمبری است
فردوسی
سعدی
حافظ
مولوی
حکیم سنایی
عطار نیشابوری
بیدل شیرازی
باباطاهر
شهریار تبریزی
محتشم کاشانی
اقبال لاهوری
حزین لاهیجی
حکیم فیاض لاهیجی
صائب تبریزی( مرحوم میرزا محمد علی تبریزی)
وصال شیرازی
علامه طباطبایی
حسان
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
*****************************************
**
من ازآندم که بعشق توگرفتار شدم* طعنه و نیشِ خلایق خریدار شدم +نسیم ادب+کلیک
من از آندم که بعشق تو گرفتار شدم
طعنه و نیشِ خلایق خریدار شدم
****
من از آندم که بعشق تو گرفتار شدم
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
** دریادتوأم یا که تو دریاد منی
*
شیرین منی یا اینکه فرهاد توأم
+شعر از استاد سعادت میرقدیم لاهیجی+ نسیم ادب+کلیک
*
بکوبیم سَرِ دشمنِ دون به سنگ+نسیم ادب
بکوبیم سَرِ دشمنِ دون به سنگ
که قاموس ما نیست تسلیم و ننگ
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
* به تجربه بر من چنین نمایان شد*بدعاقبت آنکه همنشین نادان شد
به تجربه بر من چنین نمایان شد
بدعاقبت آنکه همنشین نادان شد
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
در فراقت مَنِ دلداده چو شمع آب شدم
جان به لب آمدودر هجر تو بی تاب شدم
سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
ویرایش
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
من ازآندم که بعشق توگرفتار شدم* طعنه و نیشِ خلایق خریدار شدم
**
من ازآندم که بعشق توگرفتار شدم* طعنه و نیشِ خلایق خریدار شدم +نسیم ادب+کلیک
من از آندم که بعشق تو گرفتار شدم
طعنه و نیشِ خلایق خریدار شدم
****
من از آندم که بعشق تو گرفتار شدم
طعنه و رنج و غم از خلق خریدار شدم
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************
بر چرخ روزگار و دور زمانه اعتماد نیست
*
بر چرخ روزگار و دور زمانه اعتماد نیست+نسیم ادب
بر چرخ روزگار و دور زمانه اعتماد نیست
نیکونگرببین که«کَی»و«کَی قُباد»نیست
نیکونگرببین که«کَی»و«کَی قُباد»کجاست؟!
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*
شافع ما روز جزا مصطفی محمد است+نسیم ادب
امروز روز میلاد خاتَم انبیا محمد است
عالم منوّر بنور سید اَصفیا محمد است
آن نور که درخشید از دامن پاک آمنه
محبوب خدا و سید بَطحا محمد است
بروز ولادتش اَصنام کعبه به رو فتاد
یعنی که مظهر توحیدِ خدا محمد است
مدالِ لَولاکَ لَما خَلَقتُ الأَفلاکَ
افتخارِ سیّد و سالارِ ما محمد است
فضل و کمالش برتر زحدِّ حساب ماست
دارنده جمیع فضائلِ انبیا محمد است
گرچه روسیاهیم و نامه اعمالِ ما سیاه
شافع ما روز جزا مصطفی محمد است
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
عالَم منوّر به نور محمد و آل محمد است
هرجا که نوری بُوَد ز نورجمال محمد است
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*
بکوبیم سَرِ دشمنِ دون به سنگ+نسیم ادب
بکوبیم سَرِ دشمنِ دون به سنگ
که قاموس ما نیست تسلیم و ننگ
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
* به تجربه بر من چنین نمایان شد*بدعاقبت آنکه همنشین نادان شد
به تجربه بر من چنین نمایان شد
بدعاقبت آنکه همنشین نادان شد
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
در فراقت مَنِ دلداده چو شمع آب شدم
جان به لب آمدودر هجر تو بی تاب شدم
سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
من ازآندم که بعشق توگرفتار شدم* طعنه و نیشِ خلایق خریدار شدم
**
من ازآندم که بعشق توگرفتار شدم* طعنه و نیشِ خلایق خریدار شدم +نسیم ادب+کلیک
من از آندم که بعشق تو گرفتار شدم
طعنه و نیشِ خلایق خریدار شدم
****
من از آندم که بعشق تو گرفتار شدم
طعنه و رنج و غم از خلق خریدار شدم
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**************************************
دل میازار که آزردن دل * شیوه آدمِ بد دل باشد
به نام خدا
دل میازار که آزردن دل
شیوه آدمِ بد دل باشد
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************************
** دریادتوأم یا که تو دریاد منی
*
شیرین منی یا اینکه فرهاد توأم+شعر از استاد سعادت میرقدیم لاهیجی+ نسیم ادب+کلیک
** ای
عشق
تو اندر دل عاشق * بر پا کنی موجی که آرام نگیرد+شعر از استاد سعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم ادب+کلیک
*********************************************
ماندگاراست ماندگاراست هرکه باپروردگاراست+آیت الله سیداصغرسعادت م
* ماندگاراست ماندگاراست هرکه باپروردگاراست+نسیم ادب
ماندگار است ماندگار است هر که با پروردگار است
هر که با پروردگار است واقعا او ریشه دار است
هر که با پروردگار است واقعا او ماندگار است
هر که با پروردگار است صاحب شأن و وقار است
هر که با پروردگار است واقعا او برقرار است
هر که با پروردگار است واقعا او افتخار است
هر که با پروردگار است پیش حق با اعتبار است
هر که با پروردگار است در دو عالم تاجدار است
هر که با پروردگار است نزد مردم نامدار است
هر که با پروردگار است از تکبر بر کنار است
هر که با پروردگار است درحوادث استوار است
هر که با پروردگار است با اراده ، اهل کار است
هر که با پروردگار است روز و شب بر او بهار است
هر که با پروردگار است صاف و صادق ،بی غبار است
هر که با پروردگار است از معاصی بر کنار است
هر که با پروردگار است اهل صبر و بردبار است
هر که با پروردگار است با تعهُّد پای کار است
هر که با پروردگار است با ضعیفان غمگسار است
هر که با پروردگار است نام نیکش بر قرار است
هر که با پروردگار است روشنی بخش دیار است
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
* درگردش آسیاب روزگارلِه شودکسی*کزحدِّگلیمِ خویش پای فراترگذاشت+نسیم ادب
در گردش آسیاب روزگار لِه شود کسی
کز حدِّ گلیمِ خویش پای فراتر گذاشت
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
نوشته توسط سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
گل که باشی همه جا می خَرَنَت با دعا و صَلَوات می بَرَنَت
* گل که باشی همه جا می خَرَنَت با دعا و صَلَوات می بَرَنَت+نسیم ادب
گل که باشی همه جا می خَرَنَت با دعا و صَلَوات می بَرَنَت
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************
خری گر نیاید به نزدیک بار
بزور و بشلاّق کَشندش به کار
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
هر که با خوبان نشیند عاقبت گُل می شود
هر که با بد ها نشیند لا جَرَم خُل می شود
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
******************************
همنشین صالِحان باش نی کسانِ نابکار
می گریز از نابکار و مُفسد و بی بند و بار
دور شور از اهل دود و اهل سیگار و مواد
داده اند این نابکاران زندگی ها را به باد
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
********************
با مُحمّد زنده ایم و با عَلِیّ * راه حقّ با این دو گردد مُنجلیّ
***نسیم معرفت***
** با مُحمّد زنده ایم و با عَلِیّ * راه حقّ با این دو گردد مُنجلیّ+ نسیم ادب
حرف مُفت و حرف شیطانی مَزَن
مُهر شیطانی به پیشانی مَزَن
راه عقل و عاقلان را پیشه کن
در تمامِ کارها اندیشه کن
گر تو خواهی عزّت و شَأن و وقار
گام بگذار در طریق اُستوار
اُستوار است راه دین مُصطفی
جانشینش هست عَلیِّ مُرتضی
گر تو خواهی راه حَقِّ مُصطفی
چنگ زن بر دامن آلِ عَبا
غیر راه مُصطفی و مُرتضی
غَیّ و گمراهی است در نزد خدا
با مُحمّد زنده ایم و با عَلِیّ
راه حقّ با این دو گردد مُنجَلِیّ
** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
*****************
یار ما اندر کنار و برکنار افتاده ایم ...
***نسیم معرفت***
به نام خدا
یار ما اندر کنار و برکنار افتاده ایم
گوییا یا رب که ما ازچشم یار افتاده ایم
سید اصغر سعادت
بِسمِ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم
*** گمان کردم رفیق و یار بودی*ولی بدتر ز گرگ و مار بودی+نسیم ادب+سعادت
حِکمَةُُ عَجَبَتْنِی :
تَعیشُ الأَغنامُ طُولَ (طِوالَ) حَیاتِها خائِفَةََ مِنَ الذِّئابِ ثُمَّ فِی النِّهایَةِ یَأْکُلُهَا الرّاعِی . فَکُنْ عَلَی حَذَرِِ مِمَّن تَمنَحُهُ الثِّقَةَ وَ تَظُنُّهُ صَدیقَکَ وَ هُوَ عَدُوُّکَ .
ترجمه متن عربی :
حکمتی که مرا به شگفتی و تعجّب وا داشت :
گوسفندان در طول حیات و زندگیشان با ترس و وحشت از دست گرگ ها زندگی می کنند ولی در حقیقت طُعمه راعی و شَبان و چوپان واقع می شوند و چوپان آن ها را می خورد . پس بترس و برحَذَر باش نسبت به کسی که به او اعتماد می کنی و گمان داری که صدیق و رفیق و دوست تو است در حالی که فِی الواقِع دشمنِ تو هست و از پشت به تو خنجر می زند !!!
گمان کردم رفیق و یار بودی
ولی بدتر ز گرگ و مار بودی
سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
****************
** شهدا مظهر پاکیّ و صفا و عشقند+نسیم ادب +کلیک
شوق شهادت
«در دلم یکسره من شوق شهادت دارم»
شوقِ پرواز سوی کوی سعادت دارم
دلم از ماندن در روی زمین بیزار است
میل سوی شهدا و سوی جنت دارم
شهدا مظهر پاکیّ و صفا و عشقند
با شهید و شهداء حسّ رفاقت دارم
مرغ طوفان زده ام قدرت پروازم نیست
با همین حال، هوسِ راه شهادت دارم
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
******************
آن دل که در آن کینه بُوَد خیلی خراب است...
** آن دل که در آن کینه بُوَد خیلی خراب است...+نسیم ادب+کلیک
آن دل که در آن کینه بُوَد خیلی خراب است
در آتش و در سختی و در رنج و عذاب اسنت
شعر از سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
*** ای که در خوابی و باز هم می خوابی+نسیم ادب+کلیک
** قال الأِمامُ زَینُ العابِدینَ وَ سَیِّدُ السّاجِدینَ (عَلَیهِِ السَّلامُ ) : اَلدُّنیا سِنَةٌ وَ الآخِرةٌ یَقظَةٌ وَ نَحنُ بَینَهُما اَضغاثُ اَحلامٍ .
امام سجاد (عَلَیهِِ السَّلامُ ) فرمود : دنیا بسان خوابِ چُرتک و مایه غفلت است و آخرت در واقع روز بیداری و هشیاری می باشد و همه چیز آشکار و روشن می شود و ما انسان ها میان این دو ، در خواب های آشفته ای قرار داریم . مَجموعه ی وَرّام، ج2، ص24.
ای که در خوابی و باز هم می خوابی
از خواب بجز ضرر چه دَر می یابی+از خواب بجز ضرر چه دُرّ می یابی
شعر از سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
***********************
همچو خورشید می درخشد نور بر دلها فشاند
* همچو خورشید می درخشد نور بر دلها فشاند+نسیم ادب
همچو خورشید می درخشد نور بر دلها فشاند
خلق عالَم را به سوی حضرت حق می کشاند
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
*******************
در این دیارِ حیرت حیران شدند هزاران
** در این دیارِ حیرت حیران شدند هزاران+نسیم ادب
در این دیارِ حیرت حیران شدند هزاران
یا رب بلطف و احسان بر ما امید بباران
صدقافله درین راه گم گشته اند و حیران
یا رب بلا بگردان از لطف خود ز یاران
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*********************
********************************************
به نام خدا
عمرعزیز است غنیمت شمار
درایام ربیع و فصل بهار وشکفتن درکنار آب جاری نشسته بودم که رفیقی سر رسید وگفتاری چند بفرمود وگفت: آقای سعادت مطلبی ونکته ای ابراز کنید تا بهره ببریم. در آن حال به یاد شیخ اجلّ سعدی شیرین سخن شیرازی افتادم که بفرمود:
بنده همان به که زتقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که بجای آورد
گفت: سخن نیک زیادت کن.
گفتم:
نیک سروده است آن هوشیار
عمرعزیز است غنیمت شمار
رفیق از کلام سنجیده من به غایت در فکر فرو رفت ودامن ادب جمع کرد وگفت:
آقای سعادت
اَلحَق که سخنان نیک و دُرّ سُفته ای !!
گفتم:
سخنان بزرگان ادب بود که با کمی تصرف بجایش گفته ام وترا نیکو آمد.
*
دُرّ سُفتن
سوراخ کردن_ دُر سنبیدن مروارید . کنایه از سخن نغز گفتن
** سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
************************************************
** اعتدال در سخن
به نام خدا
اعتدال در سخن
میان دونفر درباب کم حرفی بحثی شد. یکی گفت که کم حرفی آدمی را بلا زاید ودیگری گفت که سخن کم ، خِرَد افزاید وآدمی باید خویشتن را به کم حرفی بیاراید تا درونش صفا آید . کم گوی گزیده گوی چون دُرّ .
هریک موافق رأی خود دلیلی ذکر نمود. فردی که نظاره گر بود به فریاد آمد وخطاب کرد: آقای سعادت سکوت خود بشکن وسخنی به صواب بران تا از حیرت درآییم ورفع اختلاف شود. گفتم سعدی علیه الرحم در گلستان چنین فرمود:
سخن آنگه کندحکیم آغاز
یا سر انگشت سوی لقمه دراز
که گفتنش خِلَل زاید
یا خوردنش به جان آید
ونیز در جای دیگر از گلستان فرماید:
دوچیز طیره عقل است :
کفتن به وقت خاموشی
وخاموشی به وقت گفتن
قول خالی از اشکال وبرخوردار از سَداد در باب سخن گفتن ، همان اعتدال در سخن است درموضع خودش.گهی سخن کوتاه گویاتر وبه درایت نزدیکتر است وگاه سخن دراز که مفید فائده باشد ، ضرورت است .
**سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*****************************************************
هرکه کبر خواهد سروری نیابد.
به نام خدا
هرکه کبر خواهد سروری نیابد
روزی در مکانی نشسته بودم و هر ازگاهی نگاهی به اطراف می دوختم . به ناگاه مردی دیدم که سوار برمرکب غرور بود واز تواضع وفهم به دور. رفیقی که در جنب من بود صدایش به اعتراض بلند شد که آقای سعادت این چه رفتاری است که او پیشه خویش ساخته ودیگران را حقیر پنداشته؟!!!
گفتم شخصیت آدمی وقتی به فراز آید وجان به تعالی واهتزاز آید که سلوک تواضع به اقتدار وعزت درپیش گیرد وجامه مذموم کبر برخود نگیرد وباد نخوت وغرور به غبغب نیندازد. آنکه جامه ننگین تکبر بپوشد نگون بخت است وبه وهم وخیال ، خویش را خوشبخت پندارد در حالی که جامه کبریایی فقط خداوند سبحان را سزاوار است وهرکس این جامه بپوشد رسوا شود وخدای از او بیزار است. هرکه کبر خواهد سروری نیابد. درخلال گفتارهای نیک خود به یاد سخن نغز و پُرمغز سعدی علیه الرحمه افتادم که در کتاب بوستان سراسر سرور وپندش چنین فرمود:
بزرگان نکردند در خود نگاه
خدا بینی از خویشتن بین مخواه
بزرگی به ناموس و گفتار نیست
بلندی به دعوی و پندار نیست
تواضع سر رفعت افرازدت
تکبر به خاک اندر اندازدت
به گردن فتد سرکش تند خوی
بلندیت باید بلندی مجوی
ز مغرور دنیا ره دین مجوی
خدا بینی از خویشتن بین مجوی
گرت جاه باید مکن چون خسان
به چشم حقارت نگه در کسان
گمان کی برد مردم هوشمند
که در سرگرانی است قدر بلند؟
نه گر چون تویی بر تو کبر آورد
بزرگش نبینی به چشم خرد؟
چو استادهای بر مقامی بلند
بر افتاده گر هوشمندی مخند
بسا ایستاده درآمد ز پای
که افتادگانش گرفتند جای
**سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
******************************************
باعشق زنده ایم وباعشق آغازمی کنیم+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی
به نام خدا
شعر
با عشق زنده ایم و با عشق آغاز می کنیم
مرغ بلند همّتیم و مدام پرواز می کنیم
هیجان زده عشقیم و عشق حیات ماست
دل را به لحظه های خوشِ عشق باز می کنیم
**سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***************************************
مرد کیست ؟!!!
مرد آن است حریف خویشتن باشد
ورنه خوار است اگرچه پیل تن باشد
مرد آن است که کنترل کند خود را
درهوی وهوس امیر خویشتن باشد
** سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**********************************
خداوندا نگارش های ما را_ ز هر عیب وریا گردان مُبرّا
خداوندا بده پاداش کامل
به آنانی که هوشیارند وعاقل
به آنانکه مطالب می نگارند
به آنانکه به ما دل می سپارند
خداوندا نگارش های ما را
ز هر عیب وریا گردان مُبرّا
***********************************
یاری که همیشه دربرم هست خداست
به نام خدا
یاری که همیشه دربرم هست خداست
یاری که همیشه در سرم هست خداست
آن یار که دلداده اویم دائم
نجواش همیشه در دلم هست خداست
کوچه یتیمان
*************************************************
به نام خدا
تذکر: خدمت کردن به یتیمان ومستمندان افتخاری است که نصیب هرکس نمی شود . از خدا بخواهیم که نصیبمان گردد.
ای که شلوغ است سرت درامور
لحظه ای هم کوچه ما کن عبور
ای که مقامت متعالی بُوَد
حالت مابین که چه حالی بُوَد؟!
دست تلطُّف به سرما بکش
لحظه ای هم غصه ما را بچش
گرچه یتیمیم به ظاهر ولی
عزت ما هست ولای علی (ع)
یاور ما هست خداوندگار
غیر خدا هرچه بُوَد برکنار
برسر ما دست نوازش بکش
ذره ای هم درد یتیمان بچش
بهر سعادت بُوَد این افتخار
درد یتیمان کندش بی قرار
*********************************************
تصاویر حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
به نام خدا
عرض ادب به محضر حضرت معصومه سلام الله علیها
بارگاه دختر موسی بن جعفر در قم است
بارگاهِ دخترِ موسی بن جعفر در قم است
بارگاهی بس مُجلّل بس مُنوّر درقم است
نام نیکش حضرت فاطمه معصومه است
درفضائل در ردیف حضرت فاطمه است
درگهش باز است برای هرغنی وهر گدا
هرکه دارد حاجتی آری شود حاجت روا
*************************************
به نام خدا
پیش هرکس راز دل افشا مکن
پیش هرکس راز دل افشا مکن
م با ناکس و اعدا مکن
هرکسی را نی توان گفت آدم است
هرسخی را نی توان گفت حاتم است
راز دل کن با کسی کو قابل است
درد دل کن با کسی کو حامل است
****************************************
به نام خدا
بیاییم قدر هم دانیم و حرمت ها نگهداریم
دراین دنیا که چند روزی من وتو مهلتی داریم
بیاییم قدر هم دانیم و حرمت ها نگهداریم
خلاف دین و آیین است به جان هم درافتادن
اگر نامهربان باشیم همه باهم زیانکاریم
سفارش های دین ماست که باهم مهربان باشید
بیا ثابت کنیم باهم که با هم یار وغمخواریم
دل آزردن چه می ارزد یکی را دل بدست آور
بیا یکدل شویم باهم کسی را دل نیازاریم
نهایت اینچنین گوید سعادت حرف آخر را
نرنجانیم نرنجانیم دلی را ، دل بدست آریم
*****************************************
چون درد ما زعشق است پایان نمی پذیرد
به نام خدا
دردی که در دل ماست درمان نمی پذیرد
چون درد ما زعشق است پایان نمی پذیرد
زنهارمرو ره عشق کاین وادی خطرناک
هرکس که رفت کارش سامان نمی پذیرد
چون فیض حضرت حق دایم نثارما است
آنی ضمیر ما هم حرمان نمی پذیرد
دردفتر حقایق ثبت است آنچه خواهیم
از مابجز حقیقت جانان نمی پذیرد
بگذار تابگوییم بی پرده این سخن را
اسرار عارفان را نادان نمی پذیرد
*************************************************
***نسیم معرفت***
به نام خدا
** آنکه راچشم بصیرت باشد+نسیم ادب+کلیک
آنکه را چشم بصیرت باشد
در پی حق و حقیقت باشد
وآنکه از راه حقیقت دور است
دلش از درک حقیقت کور است
**************************************
به نام خدا
** رهایی از حجاب نفسانی
بگذرازخویش که جان یابی
آنچه نادیدنی است آن یابی
تاکه درچاه نفس خود مانی
دور از حقیقتی و نادانی
آشکارشود رازهای پنهانی
گرنمانی تودر حجاب نفسانی
دل مبندبه این سرای ظلمانی
تاکه قابل شوی به فیض رحمانی
راه ابلیس وطریق شیطانی
ثمری ندهد بجز هوسرانی
ازچه رو قانعی به حد حیوانی
شأن توبرتراست زحد جسمانی
تا به فکر چلوکباب ودر نانی
قدر وارزشت را نمی دانی
گرتو خارج شوی زفرش جسمانی
می برندت به عرش
ای فرومانده در هوای نفسانی
درنیابی تونکته های قرآنی
ای گرفتار نفس ظلمانی
درنیابی تو نکته های عرفانی
انتهایی ندارد این هوسرانی
نفس خودرا نمادوا ودرمانی
فرصتی داده اند ترا به دورانی
دفتر عمر مکن سیاه وظلمانی
منسلخ شواز حیات حیوانی
تاحیاتت شود حیات انسانی
** سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
**************************************************
**تهی ازخودشو تارها گردی
قابل فیض از خدا گردی
**گرترا فطرت است وعقل ووجدانی
راه حق روشن است چرا نمی دانی
** سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
****************************************
**خورشید می تابد اگر چه خُفّاش ها طاقت دیدنش را ندارند+نسیم ادب+کلیک
***نسیم معرفت***
به نام خدا
امام ای آفتاب تابنده است . . خورشید می تابد اگر چه خُفّاش ها طاقت دیدنش را ندارند . به قول سعدی (علیه الرّحمه):
شب پره گر وصل آفتاب نخواهد
از رونق بازار آفتاب نکاهد
و یا حافظ (علیه الّرحمه) فرماید :
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عِرض خود میبری و زحمت ما میداری
آینده از آن رهپویان راستین راه حق و راست قامتان است و نفاق پیشگان و نقابدران نفاق پیشه و دغل بازان و ریاکاران و بدطینتان روزی در مَحَک تجربه رسوا خواهند شد و حافظ می فرماید :
خوش بود گر مَحَکِ تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
**سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***نسیم معرفت***
درچهره ما جز گُل لبخند نباشد
درچهره ما جز گُل لبخند نباشد
ازما سخنی برتو بجز قند نباشد
ازتلخی گفتار کسی سود نبرده
شیرین سخنی جو که صد دل ربوده
**سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*********************************************************
شعر:
از اَبُوالیَقظان توکمترنیستی
بانگ برخود زن که آخرکیستی؟
درسحرگاهان خروس اندرخروش
حیف باشد ابن آدم درخموش
صبحگاهان ازخروس آید به گوش
هان چراخوابی نمی آیی به هوش؟
{اَبُوالیَقظان یعنی خروس}
**سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
*******************************************
***نسیم معرفت***
به نام خدا
هر چه دارم ز تو دارم مادر
مادرم مهر تودر جان من است
مهر تو پایه وبنیان من است
هر چه دارم ز تو دارم مادر
مهر تو عزت دورزیباترین ,میرقدیم ,سعادت ,لاهیجی ,اصغر ,**سید ,میرقدیم لاهیجی ,سعادت میرقدیم ,اصغر سعادت ,**سید اصغر ,***نسیم معرفت*** ,سعادت میرقدیم لاهیجی ,اصغر س منبع