***نسيم معرفت***
** از صفحه 15 تا ص 19 از کتاب ( انسان مجموعه اي از جهان ، اثر مرحوم علامه حکيم زين العابدين عسکري گيلاني لشت نشايي ) :
به نام خدا
باب اول
انسان و امتيازات او
مراد از (حمل انسان در بَرّ و بَحر) چيست ؟
ما آدميزادگان را گرامي داشتيم و آنها را در خشکي و دريا ، ( بر مرکبهاي راهوار ) حمل کرديم و از انواع روزيهاي پاکيزه به آنان روزي داديم و آنها را بر بسياري از موجوداتي که خلق کرده ايم ، برتري بخشيديم.
راجع به معناي بَرّ و بَحر از نظر اخبار و عرفان ، اقوال و اَنظاري است و معاني گوناگوني راجع به اين دو کلمه گفته اند : بعضي از تفاسير از قبيل الميزان جلد 13 ص 170 و مجمع البيان جلد 2 ص 64 و برهان جلد 2 ص 428 و صافي... و فخررازي جلد 21 ص15 اظهار کرده اند که مراد از بَرّ و بَحر ، بَرّ و بَحر محسوس و ظاهري است که در دنيا مشاهده مي کنيم و گفته اند مراد از بَرّ ، خشکي زمين و مراد از بَحر ، تَرَي و درياي زمين است . وسيله حمل را هم دَوابّ و سُفُن معرفي کردند يعني ما حمل کرديم انسان را در خشکي به وسيله چهارپايان و در دريا به وسيله کشتي ها . قوله تعالي :ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ سوره روم آيه 41 . فساد و پريشاني به کرده خود مردم ، در همه خشکي ها و دريا ها پديد آمد تا ما هم کيفر بعضي از اعمالشان را به آنها بچشانيم ، شايد بازگردند . مراد از اين بَرّ و بَحر ، بَرّ و بَحر ظاهري و دنيوي است . در دعاي جوشن کبير است : يا مَنْ فيِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ سَبيلُهُ يا مَنْ فِي الاْفاقِ اياتُهُ . مرحوم حاجي سبزواري در کتاب شرح اسماء الحُسني ص 167 فرموده است : اَي فِي البَرّ و البَحر الحِسِّيَّينِ سَبيلُهُ الحِسِّي فَأِنَّ لَهُ الفِجاجَ و السُبُلَ و الآکامَ . قوله تعالي : وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ . سوره اَلرَّحمن آيه 24 . از براي اوست رونده هاي برافراشته و بلند در دريا ( که همان کِشتي باشد) مانند کوه ها . و امکان دارد مراد از بَرّ ، خارج رَحِم مادر باشد و مراد از بَحر ، قعرِ رَحِم مادر باشد . بعضي گفتند : بَرّ ، اشاره به عبوديت است ، بَحر اشاره به ربوبيت . يعني اَخرَجَهُ مِنَ البَشَرِيَّةِ وَ اَوصَلَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ . و امکان دارد مراد از بَرّ ، عالَمِ مُلک و دنيا باشد ومراد از بَحر ، عالَمِ مَلَکوت و عُقبي باشد . و امکان دارد مراد از بَرّ ، همان سُلوک ظاهر به اعمال بَدَنِيّه و مراد از بَحر ، همان سُلوک باطن به اعمال نَفسِيَّه باشد . و امکان دارد مراد ار بَرّ ، عمل و مراد از بَحر ، فکر و تعقل باشد . قوله تعالي : وَ هُوَ الَّذي جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها في ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ. سوره انعام آيه 97 . و اوست که چراغ ستارگان را براي راهنمايي شما در تاريکي هاي بيابان و دريا روشن داشته ، همانا ما آيات خود را به تفصيل بيان کرديم از براي قومي تا بدانند . در بعضي از تفاسير ، مفسِّرين ، نجوم را به حضرات معصومين ( عليهم السلام ) تفسير کرده اند که در اين صورت معني آيه اين طور خواهد شد : خداوندِ منَان ، ائمّه و معصومين ( عليهم السلام ) را وسيله هدايت قرار داد براي شما در تاريکي ها و پيچ هاي اعمال ظاهريه و باطنيه شما . خواجه حافظ در اين باره خوب مي گويد :
شب تاريک و بيم موج گردابي چنين هائل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
قَال مُحيِ الدّين العَرَبي فِي الفُتُوحاتِ المَکِّيّةِ : اِنَّ المُسافِرَ اِلَي اللهِ عَلَي ثَلاثَةِ اَصناف : صِنف مِنهُم يُسافِرُ بَرَّاً و آخَرُ يُسافِرُ بَحْراً وَ آخَرُ يُسافِرُ بَرَّاًوَ بَحْراً وَ المُسافِرُ الَبَرِّ اَلمُقتَصِرُونَ عَلَي الظاهِرِ الشَّرعِ خاصَّة وَ هُم اَهلُ الظّاهِرِ فَمُسافِرُ البَحرِ اَهلُ النَّظَرِ فِي المَعقُولاتِ وً مِنَ النَّظَرِ فِي المَعقُولاتِ اَلنَّظَرُ فِي المَشروعاتِ وَ المُسافِرُ الجامِعُ بَينَ البَرِّ وَ البَحرِ هُم اَهلُ اللهِ المُحَقِّقُونَ وَ هُم اَهلُ الظاهِرِ وَالباطِنِ .
محي الدين عربي فرمود : مسافرينِ به سوي خدا بر سه صنف اند : صنفي از ايشان سفر بَرّي دارند و صنف ديگر سفر بَحري دارند و برخي جامعِ دوسفر بَرّي و بَحري اند. مسافرِ بَرّ آناني هستند که اقتصار و اکتفاء مي کنند بر ظاهر شرع بخصوصه ، ايشان اهل ظاهرند ( ودر بعضي از عبارات از اينها تعبير به قِشريّون شده که سر وکار اينها فقط به ظاهر شرع است وبس) مسافرين بَحر ، ناظرين در معقولات اند و از نظر در معقولات نظر در مشروعات هم دارند ( اينها را اصطلاحا فيلسوف يا حکيم مي گويند ) . مسافرينِ جامعِ بَرّ و بَحر ، ايشان اهلُ الله و اهل تحقيق و اهل ظاهر وباطن و جامعُ العُنوانين اند .
مشهور است که وقتي ملّا صدرا براي تحصيل به اصفهان آمد ، نزد مير داماد ( رَحمَةُ الله عَلَيه ) رفت که نزد او درس بخواند ، مرحوم مير داماد به ايشان فرمود اگر فقهِ تنها مي خواهي بخواني برو نزد شيخ بهايي و اگر فلسفه تنها مي خواهي بخواني برو نزد ميرفندرسکي و اگر هردو را مي خواهي بخواني نزد من بخوان . مرحوم ملا صدرا ( ره ) شاگردي مرحوم ميرداماد را پذيرفت .
اين صنف سوم از مسافرينِ بَرّ و بَحر ، عالِمِ زمانند که هيچ وقت لَوابسي به اينها روي نمي آورد.
قال الصادِقُ (عليه السلام) اَلْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لاَ تَهْجُمُ عَلَيْهِ اَللَّوَابِسُ. ( اصول کافي کتاب العقل و الجهل ص 14 )
امام صادق (ع) فرمود : عالم به زمان ، اشتباهات بر او هجوم نمي آورد .
روي هم رفته از اين بياناتِ ما عظمت و برتري انسان بر ساير موجودات که در عَرض او قرار دارند و با او در جهان ماده و طبيعت زندگي مي کنند ، معلوم و ثابت شد .
انسان داراي دو بُعد جسماني و عقلاني است و به اعتبار بُعدين ، حاوي سير بَرّ و بَحر و ممتاز از ساير موجودات مي باشد . حمل خداوند انسان را در بَرّ و بَحر نه مراد و منحصر به همين بَرّ و بَحرِ حِسّي و محسوس باشد بلکه بَرّ و بَحر از نظر قرآن داراي مراتب و معاني متعدده است و هر حرف و کلمه قرآن داراي بطون و ابعاد وسيعِ عميقي است . رسيدن به تمام معاني و ابعاد آن از تحت حيطه قدرت ما بيرون است ، چنانچه علي ( عليه السلام) فرمود : فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ. يعني قرآن حامل معاني متعدد و مختلف است . صيّاديِ بطون و معناي لطيف ، شريف و دقيق آيات قرآني به عهده راسِخين فِي العِلم که حضرات معصومين ( صَلَواتُ الله و سَلامُهُ عليهم ) هستند ، مي باشد و از عهده ما خارج است .
چون انسان ، موجود اشرف عالَم طبيعت مي باشد و هرکدام از دوبُعد جسماني و عقلاني اش داراي بطون و معاني و رموز است به اعتبار دو بُعدِ بَرّ و بَحر ، بايد داراي مراتب و مراحلي باشد . رسيدن و وصول به اين مراحلِ کمال براي شخصِ انسان به تنهايي محال است لذا حامل اين مراتب ، ذات اقدس خداوند است .
واگر ما حمل در بَرّ و بَحر را منحصر به همين معناي ظاهري بکنيم ، آن هم به وسيله حيوانات و کِشتي ، بايد خيلي از حيوانات ذوحياتين از قبيل مار و قورباغه و لاک پشت که در بَرّ و بَحر سير مي کنند و حمل مي شوند ، آن هم بدون وسيله ، بهتر از انسان باشند و حال اينکه اين طور نيست . وجود آنها طُفَيلي است و وجود انسان اصل ، هيچ وقت وجود فرع بهتر از اصل نخواهد بود و از اينجا پي مي بريم که حقيقتِ مطلب ، ما فوق اين است که ما تصور مي کنيم .
البته ناگفته و مخفي نماند که در سياق آيه ، لفظِ کَرَّمْنا مقدم است برحَمَلْنا، قاعده براين بود که ما اول کرامت انسان را بيان بکنيم بعد به حمل انسان در بَرّ و بَحر بپردازيم ، لکن اِملاء و اُسّ اساس اين کتاب راجع به کرامت و فضائل انسان است . لذا ما اول ، بحث حَمَلْنا را مقدم داشتيم تا به مقصود خود مفصلا ادامه دهيم . اينک شروع مي کنيم به کرامت و فضائل انسان نسبت به همنوعانش و ساير موجودات به نحو تفصيل تقريبا ....
** از صفحه 15 تا ص 19 از کتاب ( انسان مجموعه اي از جهان ، اثر مرحوم علامه حکيم زين العابدين عسکري گيلاني لشت نشايي )
**تايپ و اصلاح و کمي اضافات : توسط استاد سيداصغر سعادت ميرقديم