نتیجه تصویری برای تصویر تفسیر نمونه

 

 

** انسان گلِ سَرِ سَبَدِ موجودات(تفسیر)


تفسیرآیات 70 تا 72 از سوره اسراء+تفسیر نمونه جلد 12 صفحه 197 .


آیه و ترجمه


وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‌ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا (70) يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا (71) وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‌ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‌ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا (72)


ما بنى آدم را گرامى داشتیم و آنها را در خشکى و دریا (بر مَرکَب هاى راهوار) حمل کردیم  و از انواع روزی هاى پاکیزه به آنها روزى دادیم  و بر بسیارى از خلق خود برترى بخشیدیم . (70) . به یاد آورید روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان مى خوانیم ، آنها که نامه عملشان به دست راستشان است آنرا (با شادى و سُرور) مى خوانند و سر سوزنى به آنها ظلم و ستم نمى شود. (71) . امّا آنها که در این جهان (از دیدن چهره حقّ ) نابینا بودند در آنجا نیز نابینا هستند و گمراه تر . (72) .

  ترجمه :

  تفسیر:


انسان گلِ سَرِ سَبَدِ موجودات


از آنجا که یکى از طُرق تربیت و هدایت ، همان دادن شخصیت به افراد است ، قرآن مجید به دنبال بحثهایى که مُشرکان و مُنحرفان در آیات گذشته داشت ، در اینجا به بیان شخصیت والاى نوع بشر و مَواهِب الهى نسبت به او مى پردازد تا با توجه به این ارزش فوق العاده به آسانى گوهر خود را نیالاید و خویش را به بهاى ناچیزى نفروشد، مى فرماید: (ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم) (
وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ).

سپس به سه قسمت از مواهب الهى ، نسبت به انسانها اشاره کرده مى گوید : 

[1] (ما آنها را با مَرکَب هاى مختلفى که در اختیارشان قرار داده ایم در خشکى و دریا حمل کردیم) (وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ

[2] دیگر اینکه (آنها را از طیّبات روزى دادیم ) (وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ). با توجه به وُسعت مفهوم کلمه (طَیِّب) که هر موجود پاکیزه اى را شامل مى شود، گستردگى این نعمت بزرگ الهى آشکار مى گردد.

[3] سوم اینکه (ما آنها را بر بسیارى از مخلوقات خود فضیلت و برترى دادیم) (وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‌ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا).


چند نکته :


1 - مَرکَب ، نخستینِ نعمت انسان


در اینجا این نکته جلب توجه مى کند که چرا خداوند از میان تمام مواهبى که به انسان بخشیده نخست به مساله حرکت او در خشکى و دریا اشاره مى کند؟! این ممکن است به آن جهت باشد که بهره گیرى از طَیِّبات و انواع روزیها بدون حرکت امکان پذیر نیست و حرکت انسان بر صفحه زمین نیاز به مَرکَب راهوار دارد، آرى (حرکت) مقدمه هر گونه (بَرکَت) است . [و به قول معروف :
از تو حرکت از خدا برکت] و یا به این جهت که مى خواهد سُلطه او را بر کل پهناى زمین ، اعمّ از دریا و صحرا مشخص کند چرا که هر یک از انواع موجودات بر قسمتى از محدوده زمین سُلطه دارند، تنها انسان است که بر کلّ این کُرَه خاکى حکومت مى کند ،  بر دریا، صحرا، و فراز هوا .


2 - گرامى داشت انسان از سوى خداوند


در اینکه خداوند انسان را به چه چیز گرامى داشته که در آیه فوق به طور سربسته مى گوید ما انسان را گرامى داشتیم ، در میان مفسّران گفتگو است ، بعضى [این گرامیداشت را] به خاطر اِعطاى قوه عقل و نطق و استعدادهاى مختلف و آزادى اراده مى دانند . بعضى اندام موزون و قامت راست . بعضى موهبت انگشتان که انسان با آن بسیار کارهاى ظریف و دقیق را مى تواند انجام دهد و همچنین قدرت بر نوشتن دارد. بعضى به اینکه انسان تقریبا تنها موجودى است که مى تواند غذاى خود را با دست بخورد. بعضى به خاطر سُلطه او بر تمام موجودات روى زمین . و بعضى به خاطر شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او مى دانند. ولى روشن است که این مواهب در انسان جمع است ، و هیچگونه تضادى با هم ندارند، بنابراین گرامیداشت خدا نسبت به این مخلوق بزرگ با همه این مواهب و غیر این مواهب است . خلاصه اینکه انسان امتیازات فراوانى بر مخلوقات دیگر دارد که هر یک از دیگرى جالبتر و والاتر است . و روح انسان علاوه بر امتیازات جسمى مجموعه اى است از استعدادهاى عالى و توانایى بسیار براى پیمودن مسیر تکامل بطور نامحدود .


3 - تفاوت (
كَرَّمْنا) و (فَضَّلْنا).

در اینکه میان این دو چه تفاوتى است ؟ نظرات گوناگونى اظهار شده است . بعضى گفته اند (كَرَّمْنا) اشاره به مَواهِبى است که خدا ذاتا به انسان داده است ، و (فَضَّلْنا) اشاره به فضائلى است که انسان به توفیق الهى ، اکتساب مى کند . این احتمال نیز بسیار نزدیک به نظر مى رسد که جمله (كَرَّمْنا) به جنبه هاى مادى اشاره مى کند و (فَضَّلْنا) به مواهب معنوى ، زیرا کلمه (فَضَّلْنا) غالبا در قرآن به همین معنى آمده است .


4 - معنى (
كَثِير) در اینجا چیست ؟


بعضى از مُفسِّران آیه فوق را دلیل بر فضیلت فرشتگان بر کل بنى آدم دانسته اند، چرا که قرآن مى گوید ما انسانها را بر بسیارى از مخلوقات خود برترى دادیم [
وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‌ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلًا] ، و طبعا گروهى در اینجا باقى مى ماند که انسان برتر از آنها نیست و این گروه جز فرشتگان نخواهند بود. ولى با توجه به آیات آفرینش آدم و سجود و خضوع فرشتگان براى او و تعلیم عِلمِ اسماء به آنها از سوى آدم «ع» ، تردیدى باقى نمى ماند که انسان از فرشته برتر است [رجوع شود به آیات 31 تا 34 سوره بقره] ، بنابراین ، (كَثِير) در اینجا به معنى «جَمیع» خواهد بود و به گفته مفسّر بزرگ «طَبَرسى» در مَجمَعُ البَیان ، در قرآن و مکالمات عرب ، بسیار معمول است که این کلمه به معنى «جَمیع» مى آید. طَبَرسى مى گوید: معنى جمله این است اِنّا فَضَّلْناهُمْ عَلَى مَنْ خَلَقْناهُم وَ هُمْ کَثیرُُ : (ما انسان را بر سایر مخلوقات برترى بخشیدیم و سایر مخلوقات بسیارند). قرآن درباره شیاطین مى گوید: وَ أَكْثَرُهُمْ كاذِبُونَ (سوره شُعَراء آیه 223) . بدیهى است که شیاطین همه دروغگو هستند نه اکثر آنها . و به هر حال اگر این معنى را خلاف ظاهر بدانیم  آیاتِ آفرینشِ ‍ انسان ،  قرینه روشنى براى آن خواهد بود  [که انسان از فرشته برتر است] .


5 - چرا انسان برترین مخلوق خدا است ؟

پاسخ این سؤال چندان پیچیده نیست  زیرا مى دانیم تنها موجودى که از نیروهاى مختلف ، مادى و معنوى ، جسمانى و روحانى تشکیل شده  و در لابلای تضادها مى تواند پرورش پیدا کند و استعداد تکامل و پیشروى نامحدود دارد ، انسان است . حدیث معروفى که از امیرمؤمنان على (عَلَیهِ السَّلامُ) نقل شده نیز شاهد روشنى بر این مُدّعا است : (خداوند مُتعال خلق عالم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان ، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب ، حیوانات مجموعه اى از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان مجموعه اى است از هر دو تا کدامین غالب آید ، اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش ‍ چیره گردد، از حیوانات پست تر) . [ قالَ على «عَلَیهِ السَّلامُ» : اِنَّ اللّه َ «عَزَّ وَ جَلَّ» رَكَّبَ فِى الْمَلائِكَةِ عَقْلاً بِلا شَهْوَةٍ وَ رَكَّبَ فِى الْبَهائِمِ شَهْوَةً بِلا عَقْلٍ وَ رَكَّبَ فى بَنى آدَمَ كِلَيْهِما فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ الْمَلائِكَةِ وَ مَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهائِمِ . «عِلَلُ الشَّرایِع ص4 حدیث 1»+ عَنْ عَبْدِاللهِ ابْنِ سَنانِ قالَ: سَألتُ اباعَبدِاللهِ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ الصّادِقَ (ع) : فَقُلْتُ الْمَلائِکَةُ اَفْضَلُ اَمْ بَنُوآدَمَ فَقالَ (ع) قالَ اَميرُالْمُؤْمِنينَ عَلِيُّ بْنُ اَبيطالِبٍ (ع) اِنَّ اللهَ «عَزَّوَجَلَّ» رَکَّبَ فِي الْمَلائِکَةِ عَقْلاً بِلا شَهْوَةِ وَ رَکَّبَ فِي   الْبَهائِمِ شَهْوَةً بِلا عَقْلٍِ وَ رَکَّبَ في بَني آدَمَ کِلْتَيْهِما فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌمِنَ المَلائِکَةِ وَ مَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّمِنَ البَهائِمِ . عبدالله بن‌سَنان که از اصحاب امام صادق (ع)  است نقل می‌کند ؛ من از حضرت سؤال کردم که ملائکه افضل و بالاترند يا بني‌آدم؟ حضرت فرمودند: اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (ع) فرمودند به راستي که خداوند «عزّوجلّ» در وجود ملائکه عقل را درآميخت  بدون آنکه شهوت برايشان قرار دهد و در وجود حيوانات شهوت را در آميخت بدون آنکه عقل برايشان قرار دهد ولي در بني­‌آدم هر دوی آن ها را درهم آميخت . پس هر انساني که عقل او برشهوتش غلبه کند او بهتر از ملائکه است و هر انساني که شهوت او بر عقل او غلبه نمايد او از حيوان پست­‌تر و شرتر است. «بِحارُالأَنوار، جلد60، باب 39 روايت 5، ص299»] .

در اینجا یک سؤ ال باقى مى ماند و آن اینکه آیا همه انسانها از فرشتگان برترند؟ در حالى که گروهى بى ایمان و شَرور و ستمگر هستند که از پست ترین خلق خدا محسوب مى شوند و به تعبیر دیگر آیا بنى آدم در آیه مورد بحث همه انسانها را شامل مى شود یا تنها گروهى از آنها را ؟! پاسخ این سؤال را در یک جمله مى توان خلاصه کرد و آن اینکه : آرى همه انسانها برترند، اما بِالقُوَّه و بِالأِستِعداد، یعنى همگى این زمینه و شایستگى را دارند، حال اگر از آن استفاده نکنند و سقوط نمایند مربوط به خودشان است . گر چه برترى اساسى انسان بر سایر موجودات روى جنبه هاى معنوى و انسانى او است ولى بى مناسبت نیست که بدانیم به گفته دانشمندان  ، انسان حتى از نظر نیروهاى جسمانى در بعضى از جهات از سایر جانداران قویتر و نیرومندتر است (هر چند از پاره اى جهات ضعیف تر به نظر مى رسد).
نویسنده کتاب (انسان موجود ناشناخته) (الکسیس کارل) مى گوید: (بدن انسان داراى استحکام و ظرافت فوق العاده اى مى باشد و در مقابل هر نوع
 حادثه استقامت مى ورزد ، همچنین در مقابل بى غذائى ، بى خوابى ، خستگى ، غُصّه افراطى ، درد، بیمارى ، رنج ، پُرکارى و در مورد حفظ موازنه و تعادلِ حیرت انگیز بدن و روح خویش ، تحمل عجیبى از خود نشان مى دهد ، حتى مى توان گفت که انسان از تمام حیوانات پردوام تر، پرتلاش تر است ، با این توانایى جسمى و فکرى شگرفش توانسته است ، اینهمه امور، صنایع ، و تمدّن کنونى را به وجود آورد و برتریش را بر همه جانداران به اثبات رساند) .
آیه بعد به یکى دیگر از مواهب الهى نسبت به انسان ، و سپس ‍ مسئولیت هاى سنگینى را که به موازات این مواهب متوجه او مى شود اشاره مى کند: در آغاز به (مساله رهبرى) و نقش آن در سرنوشت انسانها پرداخته ، مى گوید: (روز قیامت هر گروهى را با امام و رهبرشان مى خوانیم) (
يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ) یعنى آنها که رهبرى پیامبران و جانشینان آنان را در هر عصر و زمان پذیرفتند، همراه پیشوایشان خواهند بود و آنها که رهبرى شیطان و ائمه ضلال و پیشوایان جبّار و ستمگر را انتخاب کردند همراه آنها خواهند بود . خلاصه اینکه پیوند (رهبرى) و (پیروى) در این جهان بطور کامل در آن جهان مُنعکس مى شود و بر اساس آن گروههایى که اهل نجات و اهل عذابند مشخص مى گردند. گر چه بعضى از مفسران ، خواسته اند (امام) را در اینجا منحصرا به معنى پیامبران ، و بعضى به معنى کتابهاى آسمانى ، و بعضى به معنى علما و دانشمندان تفسیر کنند ولى روشن است که امام در اینجا معنى وسیعى دارد که هر پیشوایى را اعمّ از پیامبران و ائمه هدى (عَلَیهِمُ السَّلامُ) و دانشمندان و کتاب و سنّت  و همچنین ائمه کفر و ضلال را شامل مى شود، و به این ترتیب هر کس ‍ در آنجا در خطّ همان رهبرى قرار خواهد گرفت که در این جهان خط او را انتخاب کرده بود. این تعبیر در عین اینکه یکى از اسباب تکامل انسان را بیان مى کند، هشدارى است به همه افراد بشر که در انتخاب رهبر فوق العاده دقیق و سختگیر باشند و زمام فکر و برنامه خود را به دست هر کس ‍ نسپرند . سپس مى گوید: آنجا مردم دو گروه مى شوند: (کسانى که نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى شود آنها با سرفرازى و افتخار و خوشحالى و سُرور نامه اعمالشان را مى خوانند و کوچکترین ظلم و ستمى به آنها نمى شود) (فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا ). (اما کسانى که در این جهان ، کوردل بودند، آنها در سراى آخرت نیز نابینا خواهند بود) (وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى‌ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‌ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا). و طبیعى است که این کوردلان نابینا از همه گمراهترند (وَ أَضَلُّ سَبِيلًا). نه در این دنیا راه هدایت را پیدا مى کنند و نه در آخرت راه بهشت و سعادت را، چرا که چشم خود را به روى همه واقعیّات بستند و از دیدن چهره حق و آیات خداوند و آنچه مایه هدایت و عبرت است و آنهمه مواهبى که خدا به آنها بخشیده بود، خود را محروم ساختند، و از آنجا که سراى آخرت بازتاب و انعکاس عظیمى است از این جهان ، چه جاى تعجب که این کوردلان به صورت نابینایان وارد عرصه محشر شوند؟!


  نکته ها:


          1 - نقش رهبرى در زندگى انسانها


قبول زندگى جمعى در حیات انسانها نمى تواند از مساله رهبرى جدا باشد چرا که براى مشخص کردن خطِّ اصلى یک جمعیت ، همیشه نیاز به رهبر و پیشوایى است ، اصولا پیمودن راه تکامل بدون استفاده از وجود رهبر ممکن نیست و سِرّ ارسال پیامبران و انتخاب اوصیا براى آنان همین است . در علم عقائد و کلام نیز با استفاده از قاعده لطف و توجه به نقش ‍ رهبر در نظم جامعه و جلوگیرى از انحرافات ، بعثت انبیاء و لزوم وجود امام در هر زمان اثبات شده است . اما به همان اندازه که یک رهبر الهى و عالم و صالح ، راه وصول انسان را به هدف نهایى ، آسان و سریع مى کند، تن دادن به رهبرى ائمه کفر و ضلال ، او را به پرتگاه بدبختى و شقاوت مى افکند. در تفسیر این آیه [آیه 71 از سوره اِسراء] در منابع اسلامى ، احادیث متعددى وارد شده که روشنگر مفهوم آیه و هدف از امامت است : در حدیثى که شیعه و اهل تسنّن از امام على بن موسى الرضا
(عَلَیهِ السَّلامُ) به سندهاى صحیح نقل کرده اند چنین مى خوانیم که آن امام (علیه السلام) از پدرانش از پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) در تفسیر این آیه نقل فرمود: یُدْعَی کُلُّ اُناسِِ بِأِمامِ زَمانِهِم وَ کِتابِ رَبِّهم وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِم : (در آن روز هر قومى همراه امام زمانشان و کتاب پروردگار و سنّت پیامبرشان خوانده مى شوند). و نیز از امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) چنین مى خوانیم :   أَلَا تَحْمَدُونَ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ فَدَعَا کُلَّ قَوْمٍ إِلَی مَنْ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ دَعانا [وَ فَزِعْنَا] إِلَی رَسُولِ اللَّهِ وَ فَزِعْتُمْ إِلَیْنَا، فَأِلَی أَیْنَ تَرَوْنَ یُذْهَبُ بِکُمْ؟ إِلَی الْجَنَّهًِْ وَ رَبِّ الْکَعْبَهًِْ قَالَهَا ثَلَاثاً. : (آیا شما شیعیان حمد و سپاس خدا را بجا نمى آورید؟ هنگامى که روز قیامت مى شود خداوند هر گروهى را با کسى که ولایت او را پذیرفته مى خواند، ما اهلبیت  را همراه پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) و شما را همراه ما ، فکر مى کنید در این حال شما را به کجا مى برند؟!  به خداوندِ کعبه سوگند که به سوى بهشت می برند - سه بار امام این جمله را تکرار کرد ). + [قالَ الصّادق (عَلَیهِ السَّلامُ) : أَلَا تَحْمَدُونَ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهًِْ فَدَعَا کُلَّ قَوْمٍ إِلَی مَنْ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ فَزِعْنَا إِلَی رَسُولِ اللَّهِ وَ فَزِعْتُمْ إِلَیْنَا، أَیْنَ تَرَوْنَ یُذْهَبُ بِکُمْ؟ إِلَی الْجَنَّهًِْ وَ رَبِّ الْکَعْبَهًِْ قَالَهَا ثَلَاثاً .امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمود :  آیا شما (شیعیان) خداوند را به نیکی نمی‌ستایید؟ هنگامی‌که روز قیامت فرارسد خداوند هرگروه را با کسی‌ که ولایت او را پذیرفته‌اند فراخواند و ما (اهل بیت «عَلَیهِمُ السَّلامُ») به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پناه می بریم و شما به ما پناه می برید فکر می کنید در این‌ حال شما را به کجا می‌برند؟ و آنگاه امام (عَلَیهِ السَّلامُ) سه مرتبه فرمود : «به پروردگار کعبه سوگند به‌سوی بهشت می برند». بِحارُ الأَنوار جلد 8 ص9 . تفسیر اهل بیت «ع» ج 8 ص 264]


          2 - کرامت بنى آدم


بنى آدم معمولا در قرآن عنوانى است براى انسانها توأم با مدح و ستایش و احترام ، در حالى که کلمه انسان با صفاتى همانند (ظَلُوم) ، (جَهُول) ، (هَلُوع : حریص) ، (کم ظرفیّت) (ضعیف) طغیانگر، ناسپاس و مانند آن توصیف شده است و این نشان مى دهد که بنى آدم به انسان تربیت یافته اشاره مى کند و یا حدّاقل نظر به استعدادهاى مثبت انسان دارد. (توجه به افتخارات آدم
«عَلَیهِ السَّلامُ» و فضیلت او بر فرشتگان که در کلمه بنى آدم نهفته شده نیز مؤیّد این معنا است ) در حالى که کلمه انسان به معنى مطلق و گاهى احیانا اشاره به جنبه هاى منفى او است . لذا در آیات مورد بحث که سخن از کرامت و بزرگوارى و فضیلت انسان است تعبیر به (بنى آدم) شده . (در مورد معنى انسان در قرآن کریم در جلد 8 تفسیر نمونه صفحه 239 به بعد بحث مشروحى داشتیم ).


          3 - نقش رهبرى در اسلام


در حدیث معروفى که از امام باقر
(عَلَیهِ السَّلامُ) نقل شده هنگامى که سخن از ارکان اصلى اسلام به میان مى آورد (ولایت ) (رهبرى ) را پنجمین و مهمترین رُکن معرفى مى کند در حالى که نماز که مُعرِّف پیوند خَلق با خالق است و روزه که رمز مبارزه با شهوات است و زکات که پیوند خَلق با خَلق است و حج که جنبه هاى  اجتماعى اسلام را بیان مى کند چهار رکن اصلى دیگر. سپس امام (علیه السلام ) اضافه مى کند: (هیچ چیز به اندازه ولایت و رهبرى اهمیت ندارد). (چرا که اجراى اصول دیگر در سایه آن خواهد بود). [بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ‌ءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ. اَلکافی جلد 2 ص 18 - بابُ دَعائِمِ الأِسلام - مِرآةُ العُقُول از علامه مجلسی جلد 7 ص 100 حدیث 1 .]  و نیز به همین دلیل در حدیث معروفى از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده : مَنْ‏ مَاتَ‏ بِغَیرِ اِمامِِ ماتَ مِیتَةَ الجاهِلِیَّةِ . (کسى که بدون امام و رهبر از دنیا برود مرگ او مرگ جاهلیت است «تفسیر اَلعَیّاشی جلد 2 ص 303» ). + [«مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً» . هر کس امام زمانش را نشناسد و در همان حال بمیرد، به مرگ جاهلى مرده است‏. «کَمالُ الدِّین وَ تَمامُ النِّعمَة از مرحوم صَدوق  جلد 2 ص 409»] .
تاریخ نیز بسیار بخاطر دارد که گاهى یک ملت در پرتو رهبرى یک رهبر بزرگ و شایسته در صف اول در جهان قرار گرفته ، و گاه همان ملت با همان نیروهاى انسانى و منابع دیگر بخاطر رهبرى ضعیف و نالایق آنچنان سقوط کرده که شاید کسى باور نکند این همان ملت پیشرو است . مگر عرب جاهلى نبود که در جهل و بدبختى و فساد و ذلّت و نکبت و پراکندگى و انحطاط غوطه ور بود؟ چرا که رهبر لایقى نداشت ، ولى با ظهور رهبر الهى یعنى محمد
(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) چنان راه ترقّى و تکامل و عظمت را با سرعت پیمود که دنیایى را در شگفتى فرو برد، آرى این است نقش رهبر در آن زمان و این زمان و هر زمان . البته خداوند براى هر عصر و زمانى رهبرى براى نجات و هدایت انسانها قرار داد چرا که حکمت او ایجاب مى کند فرمان سعادت بدون ضامن اجرا نباشد، اما مهم این است که مردم رهبرشان را بشناسند، و در دام رهبران گمراه و فاسد و مُفسِد گرفتار نشوند که نجات از چنگالشان دشوار است . اعتقاد شیعه به وجود یک امام معصوم در هر عصر و زمان فلسفه اش ‍ همین است  آنگونه که على (علیه السلام ) فرمود: (اَللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ . (آرى به خدا سوگند صفحه روى زمین هرگز از رهبرى که با حجّت الهى قیام کند خالى نشود، خواه ظاهر و آشکار باشد یا (بر اثر نداشتن پیروان کافى ) ترسان و پنهان ، تا نشانه هاى الهى و دلائل فرمان او از میان نرود . «نَهجُ البَلاغه فَیضُ الأِسلام ص 1154 حکمت 139»). در زمینه معنى امامت و لزوم آن در جهان انسانیت در جلد اول ذیل آیه 124 سوره بقره نیز بحث کرده ایم .


          4 - کوردلان !


قرآن تعبیر جالبى از مشرکان و بیدادگران در آیات فوق دارد، از آنها به عنوان (
أَعْمى‌) توصیف مى کند که اشاره به این حقیقت است که چهره حق همه جا آشکار است اگر چشم بینایى باشد، چشمى که آیات خدا را در پهناى این جهان ببیند، چشمى که درس هاى عبرت را در صفحات تاریخ ، بخواند، چشمى که سرنوشت جبّاران و ستمگران را مشاهده کند، خلاصه چشمى باز و حق نگر! اما هنگامى که پرده هاى ضخیمى از جهل ، غُرور، تعصّب ، لجاجت و شهوت این چشم بیناى دل آدمى را از کار انداخت دیگر توان دید ندارد و با اینکه جمال حق حجاب و پرده ندارد او از مشاهده آن ناتوان است . + [حافظ شیرازی می گوید : میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست - تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز  و نیز می گوید : جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی - غُبار رَه بنشان تا نظر توانی کرد] .

در حدیثى از امام باقر (عَلَیهِ السَّلامُ) مى خوانیم : که در تفسیر آیه فوق [آیه 72 سوره اِسراء] فرمود: مَن لَم یَدُلُّهُ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ ، وَ دَوَرانُ الفَلَکِ وَ الشَّمسِ وَ القَمَرِ وَ الایاتُ العَجیباتِ عَلَى اَنَّ وَراءَ ذلِکَ اَمرُُ اَعظَمُ مِنهُ ، فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‌ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا (کسى که آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شُد شب و روز و گردش ستارگان و خورشید و ماه و نشانه هاى شگفت انگیز او را از حقیقت بزرگترى که وراى آن نهفته است آگاه نسازد او در آخرت اعمی و گمراه تر است) و نیز در روایات متعددى این آیه به کسى تفسیر شده است که استطاعت بر حج دارد ولى تا پایان عمر انجام نمى دهد. بدون شک این یکى از مصادیق این آیه است ، نه تمام آن ، و شاید ذکر این مصداق بخاطر آن باشد که با شرکت در مراسم حج و مشاهده آن کنگره عظیم اسلامى و اَسرار عبادى و سیاسى که در آن نهفته است چشم انسان بینا مى شود و حقایق بسیارى به او مى آموزد. در بعضى دیگر از روایات بدترین نابینایى ، نابینایى دل شمرده شده . شَرُّ العَمَى عَمَى القَلبِ . + [قالَ رسُولُ اللهِ  (ص) : أَعْمَي الْعَمَي الضَّلَالَةُ بَعْدَ الْهُدَي، وَ خَيْرُ الْأَعْمَالِ مَا نَفَعَ ، وَ خَيْرُ الْهُدَي مَا اتُّبِعَ ، وَ شَرُّ الْعَمَي عَمَي الْقَلْبِ. كورترين كوري گمراهي پس از راهيابي است و بهترين عمل آن است كه سود رساند و بهترين هدايت آن است كه پيروي شود و بدترين كوري، كوري دل است. «بِحارُالأَنوار، ج 21، ص 211. - تفسير نُور الثَّقَلَين، ج‏3، ص: 197. - آمالی مرحوم شیخ صَدوق ص 577»] .

به هر حال همانگونه که بارها گفته ایم عالَم قیامت بازتابى از این عالم ، و اعتقادات و اعمال ما در این عالم است ، به همین دلیل در آیه 124 تا 126 سوره طه مى خوانیم : وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‌ * قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى‌ وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً * قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى‌ . (کسى که از ذکر ما روى گردان شود زندگى سخت و دردناکى خواهد داشت  و روز قیامت نابینا محشور مى شود، عرض مى کند پروردگارا چرا مرا أَعْمى‌ و کور محشور کردى در حالى که قبلا بینا بودم ؟! مى فرماید اینگونه که آیات ما به سراغ تو آمد و چشم از آن فرو بستى و به فراموشى سپردى ، امروز به فراموشى سپرده خواهى شد)!

 

*** تنظیم و  اصلاحات و اضافات  : توسط  :  استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


مرکز تخصصی قرآنی

متن کامل تفسیر نمونه


 

************************************

*** گفتار برخی از دانشمندان در فضیلت علم+مَحَجَّةُ البَیضاء مُلّا مُحسِن فیض کاشانی+آیت الله  سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم عسکری گیلانی + http://hakim-askari.rozblog.com/post/703 . + کلیک کنید .

 

***پرواز بدون بال (دِلنوشته)+نرگس(هانیه) گیلانی جیلدانی لشت نشایی رشتی قُمی+ پایگاه اندیشوران حوزه + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=18206 .+ کلیک کنید .

***پرواز بدون بال (دِلنوشته)+نرگس(هانیه) ...گیلانی لَشت نشایی جیلدانی قُمی+نسیم معرفت+http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/5249/ . +کلیک کنید .


***  درس هایی از نَهجُ البَلاغه توسط آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی در مسجد امام خمینی پردیسان قم-چهار شنبه شب ها (شب های پنج شنبه) - بعد از نماز مغرب و عشا . +سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/693 .+کلیک کنید . 



*** آیاولایت فقیه انتصابی تشریعی الهی است یاانتخابی اعتباری مردمی؟!+آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17844+ پایگاه اندیشوران حوزه .+کلیک کنید .

 

*** نقدبرنقد+نقدبرنقدجناب آقای دانیال نمازی توسط استاد سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17640 ..+کلیک کنید .


*** مِنطَقَةُ الفَراغ چیست و چه لزومی دارد؟!+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17657 + کلیک کنید .


*** نقد استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی به سخنان حجت الاسلام دکترداوود فِیرحی زنجانی+نقد بر یک مُصاحبه انحرافی+پایگاه اندیشورران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17535 .+کلیک کنید .


*** تفسیر سوره کهف توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ بر اساسِ «متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی»+سایت سعادت میرقدیم ها+کلیک کنید  +

http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .

 

*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و سیاسی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید

*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و سیاسی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید

 

***جایگاه زکات در اقتصاد اسلامی+(1 و 2)+گفتگوی خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی نشست اساتیدبا آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/686..+کلیک کنید .

*** شرح نهج البلاغه اِبن اَبِی الحَدید مُعتَزِلی+ بیست جلدی - کتابخانه دیجیتال + https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=1002641020&Itemid=167&lang=fa .+کلیک کنید .

*** شرح نهج البلاغة  اِبن اَبِی الحَدید مُعتَزِلی+20 جلدی - کتابخانه مدرسه فقاهت + https://lib.eshia.ir/15335/0/2 .


 ***کتابخانه دیجیتال نور

***زن در آیینه جلال و جمال -آیت الله علامه عبدالله جوادی آمُلی+ http://hodat.ir/uploads/zan%20daa%20aeeneye%20jamal_43635.pdf .

***خَنساء شاعر نامدار عرب + تحقیقی از یک محقق افغانی از اهل سنّت-+ http://www.heratonline.com/Islam/articles/2016/khansa.pdf .

***پرواز بدون بال (دِلنوشته)+نرگس(هانیه) بابازاده گیلانی جیلدانی لشت نشایی قُمی - کلاس سوّم راهنمایی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشت+http://hakim-askari.rozblog.com/post/696 .+کلیک کنید .

*** غایَةُ القُصوَی فِی تَرجَمَةِ العُروَةِ الوُثقی+جلد اول+از مرحوم شیخ عبّاس قُمی+ترجمه عُروَه+ مُصَحِّح : علیرضا اَسَدُاللّهی فرد + https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/82470/0 .+کلیک کنید .

http://www.reyshahri.ir/post/65319/296-%d8%a7%d8%af%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d9%82%d9%88%d8 .+پایگاه رسمی آیت الله محمد محمدی ری شهری .

 ***راه روشن: ترجمه «اَلمَحَجَّةُ البَیضاءُ فِی تَهذیبِ الأَحیاءِ»+اصل کتاب از مُلّا مُحسن فیض کاشانی است+ ترجمه از  محمد صادق عارف + https://www.ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=1014803001&lang=fa .+کلیک کنید .

 ***********************************

 


موضوعات مرتبط: حکیم عسکری,مطالب مربوط به استادسید اصغر سعادت میرقدیم,
برچسب‌ها: ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,