***نسیم معرفت***
به نام خدا
**تکبرنشانه بی شخصیتی است - آیت الله سید اصغر سعادت میر قدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=13790 ...
** تکبرنشانه بی شخصیتی است ...
يکي از موانع رشد و سعادت و کمال ، خصلتِ زشت و قبيح و مذمومِ تکبر است و طبق روايتي از امام صادق (عَلَيهِ السَّلامُ ) تکبر يکي از اصول و پايه هاي کفر است. روايت چنين وارد شده که آن حضرت فرمود : ِ أُصُولُ الْکُفْرِ ثَلَاثَةٌ الْحِرْصُ وَ الِاسْتِکْبَارُ وَ الْحَسَدُ؛ فَأَمَّا الْحِرْصُ فَإِنَّ آدَمَ (ع) حِينَ نُهِيَ عَنِ الشَّجَرَةِ حَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَى أَنْ أَکَلَ مِنْهَا وَ أَمَّا الِاسْتِکْبَارُ فَإِبْلِيسُ حَيْثُ أُمِرَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ فَأَبَى وَ أَمَّا الْحَسَدُ فَابْنَا آدَمَ حَيْثُ قَتَلَ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ . امام صادق (عَلَيهِ السَّلامُ ) فرمود: اساس کفر سه چيز است؛ حرص، استکبار، و حسادت ورزيدن؛ حرص باعث شد تا حضرت آدم (عَلَيهِ السَّلامُ ) پس از نهي از خوردن ميوه درخت ممنوعه به سراغ آن برود ، اما استکبار سبب شد تا ابليس پس از امر به سجده آدم از آن سرپيچي کند، و حسد سبب قتل يکي از فرزندان آدم به دست ديگري شد. ( کافي، ج 2، ص 289) . يکي از راه هاي دوري از خصلتِ زشت کبر و تکبر ، سلام کردن به ديگران است. سلام کردن نشانه ادب و شخصيت و تواضع و احترام به شخصيت ديگران است . «سلام» يکي از نام هاي خداوند است .در اسلام به مساله «سلام» بسيار توجه وسفارش شده است و يکي از سنت هاي متعالي بين مسلمين «سلام کردن» مي باشد و با «سلام کردن» به يکديگر مي توانيم پيام دوستي وصلح و آرامش و سلامتي را به ديگران منتقل نماييم . «سلام کردن» و جواب «سلام» دادن نشانه تواضع و دوري از کبر و نشانه ادب ديني و اسلامي و قرآني است و خشنودي خدا و رسولش(صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) و فرشتگان را در پي دارد .
کسي که در مواجهه و ديدار با ديگران سلام نمي کند و منتظر مي ماند که ديگري به او سلام و احترام کند به احتمال زياد و يا حتما دچار خود بزرگ بيني و خوي زشتِ تکبر شده است و گفتيم که يکي از راه هاي خلاصي از اين صفت شوم و ناپسند سلام کردن است . بايد بدانيم که تکبرورزيدن نشانه شخصيت داشتن و بزرگي نيست بلکه بر عکس نشانه بي شخصيّتي است و انسان هاي متکبر هيچگاه محبوبِ دل ها قرار نمي گيرند و هر که کِبر خواهد سَروري نيابد و براي توصيفِ رفتارِ کساني که دچار سَرگراني و تکبُّر هستند اين متن را که قبلا گفته ام مناسب مي بينم :
روزي در مکاني نشسته بودم و هر ازگاهي نگاهي به اطراف مي دوختم . به ناگاه مردي ديدم که سوار برمرکب غرور بود و از تواضع و فهم به دور. رفيقي که در جَنب من بود صدايش به اعتراض بلند شد که آقاي سعادت اين چه رفتاري است که او پيشه خويش ساخته و ديگران را حقير پنداشته؟!!!
گفتم شخصيت آدمي وقتي به فراز آيد و جان به تعالي و اهتزاز آيد که سلوک تواضع به اقتدار و عزت درپيش گيرد و جامه مذموم کبر برخود نگيرد و باد نخوت و غرور به غَبغب نيندازد. آنکه جامه ننگين تکبر بپوشد نگون بخت است وبه وهم وخيال ، خويش را خوشبخت پندارد در حالي که جامه کبريايي فقط خداوند سبحان را سزاوار است وهرکس اين جامه بپوشد رسوا شود و خداي از او بيزار است. هرکه کبر خواهد سروري نيابد. درخلال گفتارهاي نيکِ خود به ياد سخنِ نغز و پُرمغز سعدي عليه الرحمه افتادم که در کتاب بوستان سراسر سرور و پندش چنين فرمود:
بزرگان نکردند در خود نگاه
خدا بيني از خويشتن بين مخواه
بزرگي به ناموس و گفتار نيست
بلندي به دعوي و پندار نيست
تواضع سر رفعت افرازدت
تکبر به خاک اندر اندازدت
خداوند همه ما را از خصلت هاي ناپسند و زشت از جمله کبر مصون دارد و به خصال پسنديده و زيبا مزين فرمايد .
** آيت الله سيد اصغر سعادت ميرقديم لاهيجي