***نسيم معرفت***
به نام خدا
مجموعه اي از دعاها به نثر ساده زبان فارسي
اينجانب سيداصغر سعادت ميرقديم در سفر تبليغي به استان ايلام در شهر سرابله روستاي محمدقُلي منزل آقاي حاج يوسف کرمخاني در ماه رمضان المبارک به تاريخ 1 / 10 / 1378 در شُرُف ورود به سال دوهزار ميلادي به توفيق الهي توانستم مجموعه اي از دعاهاي فارسي به صورت نثر ساده بنويسم تا در مواقع دعا و نيايش به درگاه الهي از آن بهره ببرم اميد است که براي ديگران هم سودمند باشد.
مقدمه :
دعا و راز ونياز با حضرت پروردگار يکي از نيازهاي واقعي بشر است . همانطوري که انسان جهت حيات و ادامه زندگي خود نياز به آب و هوا و غذا و ... دارد ، حيات روحي و معنوي انسان نيز بواسطه دعا و نيايش به پيشگاه خداوند متعال تأمين مي گردد . دعا در صفاي باطن و رُشد و تکامل روحي و اخلاقي و تنوير و نورانيت اَفکار و دل آدمي تأثير بسزايي دارد. انسان وقتي با نيتي پاک در حالي که همراه با طهارت است جهت مناجات و راز ونياز به درگاه حضرت دادار مي ايستد حالات خاصي به او دست مي دهد که با هيچ حالي قابل مقايسه نيست و نسيم هاي دل انگيزي از رحمت خاص الهي را به روشني مشاهده ولمس مي کند که گاهي قابل توصيف نمي باشد . با کمال تأسف بايد اظهار داشت که بشر امروز که به زرق و برق و مَظاهر و جلوه هاي فريبنده دنيا سرگرم و مشغول گشته از حلاوت و شيريني دعا و راز ونياز يا محروم است ويا اينکه کمتر به آن مي پردازد. تنها راه آرامش و سعادت بشريت بازگشت حقيقي به درگاه الهي و ارتباط دايمي با پروردگار عالم است.
دکتر اَلِکسِس کارِل نوسنده کتاب (انسان موجود ناشناخته) در همين کتاب چنين مي گويد:
نيايش همچون نَفَس کشيدن و خوردن و آشاميدن لازمه انسان است که از عمق سرشت انسان سر مي زند.
در سوره فرقان آيه 77 چنين آمده است :
قُلْ ما يَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُکُمْ ...
بگو: «پروردگارم براي شما ارج و ارزشي قائل نيست اگر دعاي شما نباشد ...
تاچند غريب باشي اندر در دوست
نزديکتر است آنکه ترا از رگ وپوست
انصاف بده چگونه کوشش نکني
با اينکه کِشش هميشه از جانب اوست
امام صادق (عليه السلام) فرمود : مبادا چون يکي از شما بخواهد از پروردگار خويش چيزي از حاجات دنيا و آخرت مسئلت کند بدان مبادرت ورزد مگر اينکه به ستايش او و صلوات بر پيغمبر ( و آلش) سخن خود را آغاز کند و سپس حاجات خود را بخواهد .
اصول کافي ج 4 ص236 کتاب الدُّعا با ترجمه مرحوم استاد حاج سيد جود مصطفوي
** اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ
مَلِکا ذکر تو گويم که تو پاکي و خدايي
نروم جز به همان ره که توام راه نمايي
همه درگاه تو جويم همه از فضل تو پويم
همه توحيد تو گويم که به توحيد سزايي
تو زن و جُفت نداري تو خور و خُفت نداري
اَحَد بي زن و جُفتي مَلِکِ کامروايي
نه نيازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جليل الجبروتي تو نصير الاُمرايي
تو حکيمي تو عظيمي تو کريمي تو رحيمي
تو نماينده فضلي تو سزاوار ثنايي
بَري از رنج و گدازي بَري از درد و نيازي
بَري از بيم و اميدي بَري از چون و چرايي
بَري از خوردن و خُفتن بَري از شرک و شبيهي
بَري از صورت و رنگي بَري از عيب و خطايي
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجي
نتوان شِبه توجُستن که تو در وهم نيايي
نَبُد اين خلق و تو بودي نَبُوَد خلق و تو باشي
نه بَجُنبي نه بگردي نه بکاهي نه فزايي
همه عِزّي و جلالي همه علمي و يقيني
همه نوري و سُروري همه جودي و جزايي
همه غيبي تو بداني همه عيبي تو بپوشي
همه بيشي تو بکاهي همه کمي تو فزايي
اَحَدُُ لَيسَ کَمِثلِه صَمَدُُ لَيسَ لَهُ ضِد
لِمَنِ المُلک تو گويي که مر آن را تو سزايي
لب و دندان سنايي همه توحيد تو گويد
مگر از آتش دوزخ بودش روي رهايي
از حکيم سنايي غَزنَوِي
**مجموعه اي از دعاها به نثر ساده زبان فارسي
دعا و نيايش به نثر ساده فارسي
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
1- خدايا ما را به راه راست هدايت فرما .
2- خدايا ما را از ضلالت و انحراف حفظ فرما .
3- خدايا ما را در دينمان و ايمانمان ثابت قدم نگهدار .
4- خدايا آني و لحظه اي ما را به حال خودمان وامگذار .
5- خدايا آنچه خير و صلاح ماست به ما عطا بفرما
6- خدايا ما را از شرّ شيطان و نفس اَمّاره حفظ فرما .
7- خدايا توفيق طاعت و بندگي و عبادت خالصانه به همه ما عطا بفرما .
8- خدايا درک و شعور و فهم و عقل و معرفت ما را زياد بفرما .
9- خدايا در دنيا و آخرت ما را عزيز و سربلند بفرما
10- خدايا ما را نزد خلايق خصوصا نزد انبياء و چهارده معصوم (عليهم السلام) در دنيا و آخرت رسوا مفرما .
11- خدايا طول عمر با برکت وبا عزت همراه با بندگي و طاعت به ما عنايت فرما .
12- خدايا دل هاي ما را به هم نزديک و مهربان بفرما .
13- خدايا کينه ها و عداوت ها و دشمني ها و حسادت ها را از دل هاي ما ريشه کَن بفرما .
14- خدايا خانه ها و دل هاي ما را منوَّر به نور ايمان و قرآن بفرما .
15- خدايا همه ما اميدوار به لطف و مرحمت توأيم ، ما را از درگاهت نااميد برمگردان .
16- خدايا عاقبت ما را ختم به خير بفرما .
17- خدايا دنيا را اکبر هَمّ ما قرار مده .
18- خدايا خير دنيا و آخرت را نصيب ما بگردان .
19- خدايا تا ما را نيامرزي از دنيا مَبَر .
20- خدايا شب اول قبر را شب راحتي ما قرار بده .
***********************************************************
21- خدايا تو کريمي و غفوري . از ما لئيمان و مُجرمان بگذر .
22- خدايا در تمام مراحل زندگي و در تمام دوران عمر ، ما را ياري بفرما .
23- خدايا حلاوت و شيريني مناجات و راز ونياز را در دل ما قرار بده .
24- خدايا ما را از شرّ هواهاي نفساني و شيطاني حفظ بفرما.
25- خدايا از سَرِ تقصيرات ما بگذر و بر حَسنات ما بيفزا .
26- خدايا در بحران هاي سخت زندگي و در فراز ونشيب روزگار ما را ياري بفرما .
27- خدايا در قيامت که گنهکاران خَجِل و شرمنده و روسياهند ما را شرمنده و رسوا مفرما .
28- خدايا ما را از خواب غفلت و ناداني بيدار بفرما .
29- خدايا ما را از دورويي و نفاق دور بفرما .
30 خدايا ما را از سرکشي و طغيان حفظ بفرما .
31- خدايا نور ايمان و يقين ر بر دل هاي ما بتابان .
32- خدايا دوستان صالح و شايسته نصيب ما بفرما .
33- خدايا ما را از آلودگي ها و انحرافات حفظ فرما .
34- خدايا گفتارمان را با کردارمان هماهنگ و يکسان بفرما .
35- خدايا صداقت در گفتار و کردار به ما عطا بفرما .
36- خدايا ما را از گرفتار شدن به دوستان ناباب حفظ بفرما .
37- خدايا نور علم و حکمت را بر دل هاي ما بتابان .
38- خدايا عقل وفهم ما را روز به روز بيشتر بفرما .
39- خدايا زبان ما را از غيبت و تهمت و افتراء و دروغ و سخن چيني حفظ بفرما .
40- خدايا رذائل را از ما دور و فضائل را زينت ما قرار بده .
******************************************************
41- خدايا قدرت تشخيص حق از باطل را به ما عطا بفرما .
42- خدايا توفيق انجام کارهاي خير را به ما عطا بفرما .
43- خدايا ما را از سرگرداني و حيرت و سرگشتگي وبيهودگي حفظ فرما .
44- خدايا وجود ما را وجود خير و با برکت قرار بده .
45- خدايا ما را از ذلت و خواري و سرافکندگي و بيچارگي حفظ فرما .
46- خدايا توفيق ترک گناه و معصيت به ما عنايت فرما .
47- خدايا روز عيد ما را روز ترک گناه قرار بده .
48- خدايا ما را مبتلا به قهر و غضب و خشم خود نفرما .
49- خدايا توفيق توبه و اِنابه و تضرُّع به درگاهت را به ما عطا بفرما .
50- خدايا حال دعا و نيايش و راز ونياز به ما عطا بفرما .
51- خدايا ما را از آفات و بلاياي دنيا و آخرت حفظ بفرما .
52- خدايا عافيت در دنيا و آخرت را نصيب ما بفرما .
53- خدايا سيّئات و گناهان ما را بريز ولي آبروي ما را مريز .
54- خدايا دل هاي ما را متوجه خودت بفرما.
55- خدايا هرچه بيشتر ما را با قرآن و دينت آشنا بفرما .
56- خدايا ما را از گزند و آسيب بلا و بليّات حفظ فرما .
57- خدايا وهم و خيال و باورهاي غلط و خرافات را از ما دور بگردان .
58- خدايا سلامتي و تندرستي کامل به ما عطا بفرما .
59- خدايا توفيق تحصيلِ علم و دانش و حکمت به ما عنايت فرما .
60- خدايا ما را به بلاي چه کنم چه کنم مبتلا مفرما .
************************************************
61- خدايا ما را به راه صلاح و فلاح هدايت فرما .
62- خدايا ما را غمخوار و مددکار محرومين و ستمديدگان قرار بده .
63- خدايا به محرومين و مستضعفين ، عزت و غنا عنايت فرما .
64- خدايا ما را عاشق و تشنه خدمت به محرومين و پابرهنگان و مستضعفان و ستمديدگان قرار بده .
65- خدايا ما را از بندگان صالح و شايسته درگاهت قرار بده .
66- خدايا ما را از اهل بهشت قرار بده .
67- خدايا ما را از اهل جهنم قرار مده .
68- خدايا ما را پيوسته مورد لطف و مرحمت و فضل و کرم خود قرار بده .
69- خدايا حوائج دنيا وآخرت ما را برآورده بخير بفرما .
70- خدايا ما را از خوان و سفره لطف و کَرَمِ مخصوص و از رحمت ويژه خود برخوردار بفرما .
71- خدايا ما را از آزاد شده هاي آتش جهنم قرار بده .
72- خدایا ما را از الطاف خَفِیّه خود برخوردار بفرما.
73- خدایا در حوادث سخت روزگار به ما صبر و بردباری و شکیبایی عطا بفرما.
74- خدایا مصیبت ما را در دینمان قرار مده .
75- خدایا هرکاری که در آن رضا وخشنودی تُست ما را داخل بفرما .
208- خدایا دعواها و نزاع های بین ما را ریشه کَن بفرما .
434- خدایا ما را از عیبجویی و عیبگویی حفظ فرما .
به نام خدا
** پنج اصل مهم درباره دعا + ( نسیم معرفت)
در آیه 60 از سوره غافر(مومن) در رابطه با دعا و اجابت آن چنین آمده است :
وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین .
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا ( دعای ) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من (که دعا هم نوعی عبادت است) تکبّر می ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می شوند!»
دراین آیه شریفه خداوند متعال می فرماید : بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را و کسانی را که از روی غرور و تکبر از عبادت (دعا کردن) سرپیچی می کنند ، تهدید می نماید که در روز قیامت با ذلت وارد دوزخ می شوند .
دعا و راز ونیاز با حضرت پروردگار یکی از نیازهای واقعی و فطری بشر است . همانطوری که انسان جهت حیات و ادامه زندگی خود نیاز به آب و هوا و غذا و ... دارد ، حیات روحی و معنوی انسان نیز بواسطه دعا و نیایش به پیشگاه خداوند متعال تأمین می گردد . دعا در صفای باطن و رُشد و تکامل روحی و اخلاقی و تنویر و نورانیت اَفکار و دل آدمی تأثیر بسزایی دارد. انسان وقتی با نیتی پاک در حالی که همراه با طهارت است جهت مناجات و راز ونیاز به درگاه حضرت دادار می ایستد حالات خاصی به او دست می دهد که با هیچ حالی قابل مقایسه نیست و نسیم های دل انگیزی از رحمت خاص الهی را به روشنی مشاهده ولمس می کند که گاهی قابل توصیف نمی باشد . با کمال تأسف باید اظهار داشت که بشر امروز که به زرق و برق و مَظاهر و جلوه های فریبنده دنیا سرگرم و مشغول گشته از حلاوت و شیرینی دعا و راز ونیاز یا محروم است ویا اینکه کمتر به آن می پردازد. تنها راه آرامش و سعادت بشریت بازگشت حقیقی به درگاه الهی و ارتباط دایمی با پروردگار عالم است. روانشناسان معتقدند هنگامی که هیجانات و غم ها بر انسان هجوم می آورد در آن حال باید جهت تخلیه روحی مشکلات و گرفتاری ها را برای کسی که محرم راز است بازگو و درد دل کنیم و اگر کسی را پیدا نکردیم که که غم ها و نگرانی های خود را با او در میان بگذاریم حتما باید اسرار و راز دل خود را به خداوند عرضه بداریم. خداوند بهترین و بالاترین تکیه گاه است .
دکتر اَلِکسِس کارِل نوسنده کتاب (انسان موجود ناشناخته) در همین کتاب چنین می گوید:
نیایش همچون نَفَس کشیدن و خوردن و آشامیدن لازمه انسان است که از عمق سرشت انسان سر می زند.
و نیز می گوید : دعا قوی ترین نیرویی است که بشر می تواند بوجود آورد .
در سوره فرقان آیه 77 چنین آمده است :
قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ ...
بگو: «پروردگارم برای شما ارج و ارزشی قائل نیست اگر دعای شما نباشد ...
تاچند غریب باشی اندر در دوست
نزدیکتر است آنکه ترا از رگ وپوست
انصاف بده چگونه کوشش نکنی
با اینکه کِشش همیشه از جانب اوست
دعا در واقع ارتباط و پیوند بین عبد ومعبود و خالق و مخلوق و نیازمند به بی نیاز مطلق است . بشر با همه داشته هایش هیچگاه به مقام بی نیازی نمی رسد و اگر ما به کسی که مال واموال و دارایی زیاد دارد به عنوان غنی وبی نیاز تعبیر می کنیم به جهت مقایسه با کسانی است که از چنین امکاناتی برخورددار نیستند و گرنه ثروتمندترین آدم ها در دنیا در واقع گداترین آدم ها است زیرا هیچ چیزی از اموال ودارایی ها را که در اختیار دارد از آن او نیست و حتی وجود خود او نیز از آن او نمی باشد بلکه وجود او و همه آنچه را که در اختیار دارد از آن خدواند است و فقط چند روزی را که خداوند دراین دنیا به وی مهلت داده اجازه داده شده که از مواهب و نعمت های الهی به درستی استفاده نماید و اگر سرپیچی کند دچار عقاب الهی خواهد شد.
پس این اصل مسلم را باید بپذیریم که همه ما انسان ها (حتی اگر بی نیازترین افراد به حسب ظاهر باشیم) نیازمند محض به پروردگار عالم هستیم و لحظه ای وآنی نباید تصور کنیم که نیازی به خداوند نداریم. کسی که متکبرانه و مغرورانه از دعا کردن سرپیچی می کند در واقع از اصل نیازمندی مخلوق به خالق خارج شده و خود را بی نیاز می پندارد لذا در ذیل آیه 60 از سوره غافر آمده است که : .... کسانی که از عبادت (دعا کردن) تکبر و سرپیچی کنند به زودی با ذلت و خواری وارد دوزخ و جهنم خواهند شد و دچار عذاب الهی می گردند .
در باره اینکه انسان ها باید اهل دعا باشند به چند اصل می پردازم که می تواند سودمند باشد :
1-اصل نیازمندی
اصل نیازمندی مخلوق به خالق که در بالا به آن اشاره نمودم ثابت می کند که ما همیشه باید دست دعا و خواهش و درخواست به درگاه الهی دراز کنیم .
2-اصل اتصال و ارتباط
اصل دیگری که باید به آن توجه کنیم ، اصل ارتباط و اتصال و پیوند بین عبد و معبود و مخلوق با خالق است. مخلوق و عبد هیچگاه نباید از خالق و معبودش جدا شود . این جدایی سبب سقوط وهلاکت بنده خواهد شد . یکی از راه های حفظ این پیوند و اتصال همان دعا کردن به پیشگاه الهی است . هرچه دعا به درگاه الهی بیشتر باشد پیوند بین عبد ومعبود بیشتر خواهد بود. و هر اندازه انسان خود را محتاج تر به پروردگار بداند دعایش بیشتر خواهد بود و اُنس بیشتری با خداوند برقرار می کند. دعا و راز و نیاز با خداوند متعال به آدمی قدرت و قُوّت و نیرو و توان و استقامت و نشاط و امید می دهد و تمام انبیاء اهل دعا بودند ودر روایت آمده است که امام رضا ع فرمود عَلَیْکُمْ بِسِلَاحِ الْأَنْبِیَاءِ فَقِیلَ وَ مَا سِلَاحُ الْأَنْبِیَاءِ؟ قَالَ: الدُّعَاء» بر شما باد به سلاح انبیاء عرض شد که سلاح انبیاء چیست ؟ فرمود: سلاح انبیاء دعا است .( کافى/ ج 2 ص 468.) اگر انبیاء علیهم السلام مداومت بر دعا نداشتند در رسالت خود موفق نمی شدند و عزت و سربلندی و موفقیت انبیاء و اولیاء مرهون دعا می باشد. تمام چهارده معصوم علیهم السلام در بدترین و بهترین حالات و شرایط(در ضراء و سراء ) اهل دعا بودند و مناجات ها و دعاهای موجود از معصومین علیهم السلام بهترین گواه این مطلب است .
3-اصل کمال جویی وکمال طلبی
اصل سوم که به نظرم مهم است اصل کمال جویی و کمال طلبی انسان است که از مهم ترین ویژگی هایی است که خدواند در نهاد انسان ها به ودیعت گذاشته است. بلا شک براساس فطرت پاک الهی که در انسان ها سرشته شده همه دنبال کمال هستند ولی بسیاری از مردم راه و مسیر کمال را یا درست طی نمی کنند ویا اینکه نمی دانند کمال در چیست؟ ویا اینکه هواهای نفسانی و اغواگری های شیطان درونی وبیرونی مانع درک حقیقت کمال و مسیر آن است و فطرت کمال جویی او را نابود کرده است.
آدمی از راه دعا می تواند به کمال برسد و کمال مطلق خداوند متعال است . دعا چه مستجاب بشود و چه نشود یک سرمایه است و سبب غنا و رشد وتعالی وکمال انسان می شود . کسی که با طهارت ظاهری وباطنی و از روی معرفت دعا نماید احساس لطافت و غنا و آرامش و اطمینان و وسعت در نفس و روح می کند. دعا ومناجات به آدمی ظرفیت و شرح صدر می دهد که به نظر بنده این نکته بسیار مهمی است که نباید از آن غفلت کرد . این اموری که ذکر کردم (غنای در نفس و آرامش و ظرفیت و شرح صدر ....) در واقع اجابت دعای ما از طرف حضرت پروردگار است. ما دعا می کنیم ودر پرتو دعا به این نتایج می رسیم و لازم نیست که نتایج دعای ما حتما امور مادی باشد . دعا کردن در واقع سبب پرواز و رهایی روح از تعلقات منحط کننده است. در اواخر کتاب بیست گفتار ازاستاد شهید مطهری مطالب بسیار زیبایی در باب دعا آمده است که شایسته است جهت استفاده مراجعه شود.
4-اصل ادب به ساحت پرودگار
یکی از زیباترین خصلت ها ، ادب است . ادب امری پسندیده و نشانه معرفت و فضیلت است و بی ادبی نشانه بی معرفتی و رذالت است . اگر کسی به ما لطفی و عنایتی نمود ، ادب اقتضاء دارد که قدرشناسی و حقشناسی کنیم . پیامبر خدا ص تادیب شده و پرورش یافته خدا بود و فرمود : :أدَّبَنِی رَبِّی فأحسَنَ تأدِیبی . خداوند مرا ادب نمود و نیکو تربیتم کرد .(میزان الحکمه، ج 1، ص 78.)
پیامبر اسلام ص با ادب ترین بندگان در برابر خداوند بود و در همه حال ادب ساحت قدس الهی را نگه می داشت. بی ادب ترین موجود در عالم ابلیس و شیطان است که در محضر الهی گستاخی و ادبی نمود و برای همیشه از درگاه الهی رانده شده و مورد خشم و غضب الهی است . ما بندگان الهی نیز باید ادب ساحت پرودگار را حفظ کنیم و یکی از راه های ادب نگه داشتن به پیشگاه الهی آن است که به درگاه پروردگار دعا کنیم . اعراض و دوری از دعا به پیشگاه الهی نوعی بی ادبی است. ادب در قالب دعا سبب قرب به پیشگاه الهی است و این یعنی قرب به خداوند ،خودش یکی از ثمرات ونتایج بسیار باارزش دعا می باشد . پس چه دعای ما مستجاب بشود وچه نشود شایسته است که از باب ادب ، دست دعا و نیایش به سوی خداوند دراز کنیم .
5-اصل معرفت وشناخت به پرودگار
دراصل چهارم ذکرشد که ادب اقتضاء دارد که ما به درگاه الهی دست دعا و نیاز بلند کنیم و ادب هم به نوعی ناشی از معرفت و شناخت است . در ادب نگهداشتن ، معرفت و شناخت نیز نهفته است و انسان با ادب در واقع انسان با معرفتی وبا شناختی است. هر اندازه شناخت و معرفت ما به خداوند بیشتر باشد ادب ما هم بیشتر و بهتر خواهد بود و هر اندازه ادب نگه داریم سبب فزونی در معرفت خواهد شد(دقت بفرمایید) . معرفت و شناخت درست به پرودگار هم اقتضاء دارد که باید دعا به درگاه الهی داشته باشیم .
با پنج اصلی که بیان شد ما چاره ای جز دعا و درخواست به پیشگاه الهی نخواهیم داشت ولی باید توجه داشت که همان خدایی که ما را دعوت فرمود که او را بخوانیم تا اجابت کند ما را ، شرایطی را برای دعا و دعا کننده بیان فرموده است که یکی از شرایط مهم آن این است که دعا و درخواست از عمق وجود و صمیم دل باشد و چیزی را هم که از خداوند می خواهیم امری پسندیده و مطابق با مصلحت فردی و نوعی باشد . هر انداز روح ما و بینش ما کوچک باشد درخواست ها و دعاهای ما نیز کوچک و پایین خواهد بود و هر اندازه روح ما بلند و معرفت ما بالا باشد دعاهای ما حساب شده و بلند خواهد بود . ما باید از دعاهای کودکانه پرهیز کنیم. اکثر دعاهای ما انسان ها، دعاهای کودکانه است. به این معنی که تفکر و اندیشه ما در مقام دعا پایین و نازل است و روی این جهت گاهی اعتراض می کنیم چرا دعای ما مستجاب نمی شود ؟ البته شایسته است که همانند نیت های پاک کودکان دعا کنیم ولی کودکانه دعا نکنیم . اگر در باب دعا کمی با بینش و معرفت گام برداریم متوجه می شویم که اساسا نفس دعا کردن خود یک توفیقی از طرف پرودرگار است و بهترین دعا ها هم دعاها و ادعیه ماثوره و وارده از معصومین علیهم السلام است . یکی از چیزهایی که در مقام دعا باید توجه کنیم این است که ما در پیشگاه خداوند حکیم هستیم. توجه به مساله حکمت الهی بخشی از اشکال ها و شبهه ها را برطرف می سازد .پس دعایی کنیم که با حکمت پروردگار سازگار باشد و اگر دعایی کردیم و اصرار هم نمودیم که به اجابت برسد ولی مستجاب نشد یا با حکمت الهی سازگار نبود ویا اینکه حکمت الهی اقتضاء دارد که اجابت آن دعا به تاخیر افتد(دقت بفرمایید) اگر همه شرایط دعا جمع باشد که در کتب مربوطه ذکر شده قطعا آن دعا مستجاب خواهد شد ( انشاءالله )
درپایان باز یاد آور می شوم که نفس دعا کردن ما و اینکه خداوند بی نیاز اجازه فرمود که او را بخوانیم یک سرمایه نقد و بسیار ارزشمند است که شب و روز باید بابت آن از خداوند شکرگزار باشیم.
والسلام
به نام خدا
** ( انسان موجودي ناآرام )
مرغِ باغِ ملکوتم نِيَم از عالمِ خاک
چند روزي قفسي ساخته اند از بدنم
روح آدمي که لطيفه الهي است شاکِله اصلي انسان را تشکيل مي دهد و اين روح ، نَفخه اي رحماني است که در آدمي دميده شده است . براي درکِ عظمتِ روحِ آدمي همين بس که به اضافه تشريفيه که دال بر عظمت است به خداوند نسبت داده شده است چنانکه خداوند در آيه 29 از سوره حِجر چنين فرمود : ...وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي.... يعني و از روح خود در او (آدم «عَلَيهِ السَّلامُ» و انسان) دميدم .
علم و دانش و معرفت و فهم و تعقُّل و خِرَدورزي و تَعالِي و رشد و کمال و سعادت و هدايت و محبت و لطف و مهرباني ... و نيز جهل و ناداني و بي خِرَدي و شقاوت و قساوت و انحطاط و پستي و ضلالت و کينه و عداوت ... ، در اصل به روح آدمي بر مي گردد . البته گاهي به اعتباري از روحِ انسان ، به عقل و نفس و قلب و مانند آن ها تعبير مي شود. از آن جهت که موجب حيات و زندگي به معناي عام خود است به آن روح گويند و از جهت اينکه قدرت و نيروي درک دارد به آن عقل مي نامند و به علت اينکه تدبير و مديريت اعضا و جوارح و بدن را انجام مي دهد به آن نفس گفته مي شود و نفس هم در يک تقسيم به سه قسم است: نفس نباتي و نفس حيواني و نفس انساني که اين مراتب سه گانه نفس در باره انسان در طول هم هستند و به تدريج حاصل مي شوند. و در فارسي به نفس ، روان و به روح ، جان اطلاق مي شود. کار عرفاء و عارفان مربوط به روح است و کار روانشناسان مربوط به رفتارهاي آدمي است و رفتارهاي انسان نيز نهايتاََ به روح بر مي گردد و مقام عارف هيچگاه قابل قياس با روانشناس نيست و از آن جهت که روح مرکز تحولات و حالات و عواطف و احساسات است به آن قلب مي گويند و معادل قلب در فارسي همان کلمه دل مي باشد.
اعضاء و جوارح انسان و مغز و ذهن و و حواس ظاهري و باطني و سلسله اعصاب و غيره در مجموع همانند مرکبي براي روح مي باشد و حاکم اصلي در وجود انسان همان روح است . حيات و ادراک و فهميدن و و شنيدن و ديدن و ساير افعال همه مربوط به روح است. مرحوم ملا صدراي شيرازي برخلاف حُکماءِ مَشّاء بر اساس نظريه اَصالةُ الوُجود در اين رابطه چنين مي گويد : اَلنَّفسُ فِي وَحدَتِها کُلُّ القُوي يعني نفس و روح آدمي (هويت و حقيقتي که از آن به «من» تعبير مي شود) در عين بساطت و وحدت ، عين قواي خود و جامع آن ها است و به عبارت ديگر با هر قُوّه اي ، عين آن قُوّه مي باشد.
وقتي دانستيم که حقيقت و هويت اصلي آدمي همان روحِ اوست که اتصال تشريفي به حضرت حقتعالي دارد در اين صورت هر اندازه که آدمي در مسير قُرب پروردگار و اطاعت از آفريدگار قدم بردارد و در پي اصلاح و تربيت خويش باشد و از معاصي و نافرماني و نفسانيات و خواسته هاي شيطاني دوري گزيند از روح پاک و باصفا و نوراني و مُتعالِي و سعادتمند و آرام برخوردار مي گردد و هر چقدر از طريق و راه الهي خارج گردد و رها و آزاد و بي بند وبار و هَرزه باشد و آلوده به گناهان و معاصي شود به همان اندازه داراي روح پليد و ناپاک و تاريک و ظلماني و ناآرام و مضطرب مي شود. انسان بايد با روح الهي خود به خدا بپيوندد تا اطمينان و آرامش يابد و آدمي تا به خدا نرسد موجودي ناآرام است اگر چه همه دنيا و تَمَتُّعات آن را در اختيار داشته باشد. کساني که از خدا بريدند و به شيطان و يا شياطين پيوستند اگرچه به حسب ظاهر به آرامش کاذِبِ مَقطعي مي رسند ولي در واقع و در باطن خود دچار اضطراب و نگراني و تشويش هستند و گاهي نيز مشاهده شده است که برخي افراد با برخورداري از همه لذت هاي مادي و نفساني و شهواني دست به خود کشي زدند و اين حاکي از تزلزل و تَنزُّل شخصيتي و روحي است. هيچگاه انسان از راه معاصي و نافرمانيِ پروردگار به آرامش نخواهد رسيد . آرامش و اطمينان در سايه ياد و ذکر خداوند است و خداوند در سوره رعد آيه 28 چنين مي فرمايد : الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ آنها کساني هستند که ايمان آورده اند ، و دلهايشان (روحشان) به ياد خدا مطمئن ( و آرام ) است . آگاه باشيد ، تنها با ياد خدا دلها ( روح ها) آرامش مي يابد.
روح و جان و دل آدمي گاهي بر اثر عواملي زنگار مي گيرد و تيره و تار مي شود و به قول حافظ شيرازي : دل که آيينه صافي است غُباري دارد . انبياء و اولياء الهي با برنامه هاي الهي و نوراني آمدند تا روح و قلب و دلِ انسان را که آيينه جمالِ حضرتِ حق مي باشد از کُدورات و زنگارها و تيرگي ها و غبارهاي ظلماني و شيطاني ، جلاء و صيقل و صفا دهند . جهل و ناداني و کبر و غرور و نخوت و سرکشي و طغيانگري و کينه و عداوت و دشمني و نزاع و اختلاف و فساد و فحشاء و عصيان و گناه و معصيت و دوري از خدا ، سبب زنگار و تاريکي و ظلمت و انحطاط و پستي و شقاوت روح مي شوند . هدف پيامبران و پيشوايان راستين با تعاليم نوراني و حياتبخش الهي اين است که انسان را از اين آلودگي ها و ظلمات برهانَد و او را به مقام نوراني تقرُّب و قرب و عبوديت و بندگي و توحيد و ذکر الهي برساند. در آيين مقدس اسلام و قرآن و تعاليم اهل بيت (عَلَيهِمُ السَّلامُ) به مسأله پرورش و تربيت و اصلاح و تقويت روح و جان و دل و قلب بسيار توجه شده است. همه دستورات و تعاليم دين اسلام براي تَعالِي و شکوفايي نفس و روح و قلب آدمي مي باشد . برنامه هايي مانند نماز و روزه و حج و زکات و جهاد و انفاق و احسان و نيکوکاري و ... براي آن است که انسان ها تربيت و اصلاح شوند. جامعه که عبارت از فرد فرد و آحاد انسان ها است در صورتي به تَعالِي و رشد و سعادت و خوشبختي و صلاح و فلاح و رستگاري مي رسند که افراد آن جامعه با پيروي از برنامه هاي مُتعالِي و سازنده ، خود را اصلاح و تربيت نمايند. به مساله روح و جان و دلِ انسان بايد توجه شود و بايد جستجو نمود که چه عواملي موجب بالندگي و حيات و يا سبب انحطاط و مرگ روحِ و دل انسان است . متاسفانه انسان ها به سلامت جسمي خود بيش از سلامتي روحي و قلبي اهتمام دارند . چه بسا براي کوچک ترين بيماري جسمي حساس مي شوند و سريعا به درمان آن مي پردازند ولي درباره بيماري ها و آسيب هاي روح و جان و دلِ خود توجهي نمي کنند و در صدد درمان و اصلاح آن برنمي آيند.
متأسفانه بيماري هاي روحي و قلبي به حسب ظاهر دردي ندارند تا شخص بلافاصله در پي علاج برآيد . چه بسا ممکن است شخصي سال ها دچار بيماري حسادت و مانند آن باشد ولي توجهي ندارد و در پي درمانش نيست. چنين شخصي قطعا روح و قلبش بيمار است و اگر خويش را درمان نکند دچار شقاوت و بدبختي در دنيا و آخرت خواهد شد. برخي خصلت ها و کارها مانند حسادت و کينه و سوء ظن و غيبت و پشت سر گويي و حرامخواري و چشم چراني و هرزگي و پُر حرفي و ... روح را کَدِر و تاريک و فاسد مي کند و برخي امور مانند راز و نياز با پروردگار و ذکر و مناجات و دعا و عبادت و تلاوت قرآن و حُبّ اهل بيت (عَلَيهِمُ السَّلامُ) و ياد مرگ و حساب آخرت و ... همچون قطراتِ با طراوت و حياتبخشِ باران ، سرزمين روح و جان و دل و قلب را آباد و شکوفا و سرسبز و بارور مي کند .
در پايان برخي از امور را که سبب تَعالِي و اهتزاز و صفا و نورانيت و بالندگي و حياتِ روح و جان و دلِ انسان است به اختصار ذکر مي کنم که اميد است که براي طالبان و خوانندگان سودمند و نافع باشد:
1- دعا و نيايش . در روايتي از علي (عَلَيهِ السَّلامُ) آمده که فرمود : عَلَيْكَ بِذِكْرِ اللّهِ فَإِنَّهُ نُورُ الْقَلْبِ .بر تو باد به ذكر خدا كه آن نور قلب است. (غُرَرُ الحِكَم و دُرَرُالکَلِم :حديث 3642.)
2- کنترل زبان و پرهيز از پُرگويي و هرزه گويي : امام باقر (عَلَيهِ السَّلامُ) فرمود : لا يَسلِمُ اَحَدٌ مِنَ الذُّنوبِ حَتّي يَخزُنَ لِسانَه . هيچ کس از گناهان سالم نمي ماند، مگر اينکه زبانش را کنترل نمايد . (تُحَفُ العُقُول ص 298.)
حضرت علي (عَلَيهِ السَّلامُ) از رسولخدا (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) نقل کرد که آن حضرت فرمود : لا يَستَقيمُ إيمانُ عَبدٍ حتّى يَستَقيمَ قَلبُهُ، و لا يَستَقيمُ قَلبُهُ حتّى يَستَقيمَ لِسانُهُ . ايمان هيچ بنده اى درست نشود، تا آن كه دلش درست شود و دلش درست نشود، تا آن كه زبانش درست شود. ( نهج البلاغه فيض الأسلام خطبه 175 ص 571)
در انتهاي خطبه 187 از نهج البلاغه فَيضُ الأسلام علي (عَلَيهِ السَّلامُ) چنين مي فرمايد : : عِبَادَ اللَّهِ الْآنَ فَاعْلَمُوا [فَاعمَلوا] وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِيحَةٌ وَ الْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِيحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِيضٌ، قَبْلَ إِرْهَاقِ الْفَوْتِ وَ حُلُولِ الْمَوْتِ، فَحَقِّقُوا عَلَيْكُمْ نُزُولَهُ وَ لَا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ. اى بندگان خدا، هم اکنون که «در دنيا هستيد» بدانيد ( عمل کنيد ) و از فرصت استفاده کنيد ، در حالي که زبانها آزاد، و بدن ها سالم و تندرست ، و اعضاء و جوارح ، فرمانبر و آماده اند، و راه بازگشت نيز فراهم، و فرصت زياد است، پس فرصت را غنيمت بشمريد پيش از آن که وقت از دست برود، و مرگ فرا رسد، پس فرارسيدن مرگ را حتمى بشماريد، و در انتظار آمدنش به سر نبريد که يقينا به سراغ شما خواهد آمد .
3- ياد مرگ و قيامت . امام صادق (عَلَيهِ السَّلامُ) : ذِکْرُ الْمَوتِ يُمِيتُ الشَّهَواتِ فِي النَّفْسِ وَيَقْطَعُ مَنابِتَ الْغَفْلَةِ وَيُقَوِّي النَّفْسَ بِمَواعِدِ اللّهِ وَيُرِقُّ الطَّبْعَ وَيَکْسِرُ اَعْلامَ الْهَوَي وَيُطْفِيءُ نارَ الْحِرْصِ وَيُحَقِّرُ الدُّنْيا . ياد مرگ خواهش هاي باطل را از دل زايل مي کند و ريشه هاي غفلت را مي کَنَد و دل را به وعده هاي الهي قوي و مطمئن مي گرداند و طبع را رقيق و نازک مي سازد و عَلَمهاي هوا و هوس را مي شکند و آتش حرص را فرو مي نشاند و دنيا را حقير و بي مقدار مي سازد . ( بِحارُ الأنوار ج6ص133ح32 - مصباح الشريعه ، اَلبابُ الثّالِث وَ الثَّمانُون فِي ذِکرِ المَوتِ ص 171 )
4- اجتناب و پرهيز از مال حرام . علي فرمود : إِذا رَغِبتَ فِى المَكارِمِ فَاجتَنِبِ المَحارِمَ . اگر خواهان مكارم و بزرگوارى ها هستى از حرام ها دورى كن. (غُرَرُ الحِكَم، ح4069.)
5- احسان و نيکي و خدمت به مردم مخصوصا خدمت کردن به محرومين و مستضعفين
6- تلاوت قرآن کريم . رسولخدا (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) فرمود : اِنَّ هذِهِ القُلوبَ لَتَصدَاُ کَما يَصدَاُ الحَديدُ وَ اِنَّ جَلاءَها قِراءَةُ القُرآنِ. براستي که اين قلبها ( و روح ها ) زنگار مي گيرد، همان طور که آهن زنگ مي زند و جَلا و صفاي قلب ها قرائتِ قرآن است . ( اِرشادُ القُلوب دَيلَمي ص 78)
7- عشق و محبت و علاقه و ياد و ذکر اهل بيت : رسولخدا (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) فرمود : حُبِّي وَ حُبُ أَهْلِ بَيْتِي نَافِعٌ فِي سَبْعَةِ مَوَاطِنَ أَهْوَالُهُنَّ عَظِيمَةٌ عِنْدَ الْوَفَاةِ وَ فِي الْقَبْرِ وَ عِندَ النُشورِ وَ عِندَ الكِتابِ وَ عِندَ الحِسابِ وَ عِندَ المِيزانِ وَ عِندَ الصِّراطِ .محبت من و خاندانم در هفت جا، كه هول و هراس آنها عظيم است سود مي بخشد : 1- هنگام مرگ 2- در عالم قبر 3- در هنگام رستاخيز 4- هنگام گرفتن نامه اعمال 5- وقت حسابرسي قيامت 6- نزد ميزان و سنجش اعمال 7- هنگام عبور از صراط. (ميزان الحكمه، ج2، ص 237 .)
8- عبوديت و بندگي و اطاعت حضرت پروردگار . خداوند مُتعال نمازهاي پنچگانه را براي انسان بالغ واجب فرمود تا در پنج وعده به طهارت روح و جان و دل خود بپردازد و از اين راه ، روحش را به خداوند پيوند بزند و با او همراه باشد . نماز پيوند و اتصال عبد به معبود است . نماز معراج براي روح مؤمن است و مؤمن واقعي از راه نماز به اوج مقامات معنوي و الهي مي رسد . متاسفانه در جوامع اسلامي آنگونه که شايسته است قدر و ارزش و منزلت نماز دانسته نمي شود . همه انبياء و همه اديانِ معتبر به اشکال مختلف داراي برنامه نماز و نيايش بودند و در اسلام نيز به نحو خاص در پنج وعده نماز مقرر شده است .
در روايت آمده است که رسولخدا (صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) در خطاب به اَبُوذَرِ غِفاري (جُنْدَب بْن جُنادَة بْن سُفْيان الغِفاري. ابوذر از طايفه غِفار که از طوايف اصيل عرب به شمار ميرود بوده و او را به واسطه نام فرزندش ذَرّ ، مُکَنّي به ابوذر کرده اند ) فرمود : يَا أَبَاذَرِِّ جَعَلَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ قُرَّةَ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ و حَبَّبَ إِلَيَّ الصَّلَاةَ کَمَا حَبَّبَ إِلَى الْجَائِعِ الطَّعَامَ وَ إِلَى الظَّمْآنِ الْمَاءَ وَ إِنَّ الْجَائِعَ إِذَا أَکَلَ شَبِعَ وَ إِنَّ الظَّمْآنَ إِذَا شَرِبَ رَوِيَ وَ أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاةِ . اي ابوذر همانا خداوند، نور چشمِ مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من نمود همانگونه که طعام را براي گرسنه و آب را براي تشنه محبوب نمود . گرسنه با خوردن ، سير و تشنه با نوشيدن ، سيراب ميگردد، اما من هرگز از نماز، سير نميشوم. ( بِحارُالانوار، ج74، ص77. بابُ الرابِع : ما أَوصَى بِهِ رَسُولُ اللهِ «ص» إِلَى أَبِي ذَر رَحِمَهُ اللهُ )
9- تفکر . تفکر و تعقل سبب بالندگي و رشد روح و عقل مي گردد و هيچ دين و آييني به اندازه دين اسلام مردم را دعوت به تفکر و انديشيدن نکرده است . آيات و روايات زيادي وجود دارد که انسان ها را دعوت به فکر و فهميدن مي نمايد و اگر مجموعه آيات و رواياتي که در باب تفکر و عقل وارد شده جمع آوري گردد کتاب قَطوري خواهد شد . . امام حسن مجتبي (عَلَيهِ السَّلامُ) فرمود : : عَلَيکُم بِالتَّفَکُّرِ فَأِنَّهُ حَياةُ قَلْبِ البَصيرِ وَ مَفاتِيحُ أَبوابِ الحِکمَةِ. بر شما باد به تفکر و انديشيدن، به درستي که آن مايه زندگي و حيات دلِ انسانِ بصير و کليد درهاي حکمت است. (بحارالانوار، ج 78، ص 115)
و نيز امام صادق ع فرمود : : کانَ أَکْثَرُ عِبادَةِ أَبِي ذَزِِّ أَلتَّفَکُرَ و الْأِعتِبارَ. بيشترين عبادت ابوذر ، تفکر و انديشيدن و پند گرفتن بود. ( بحارالانوار، ج 71، ص 323)
** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
***انسان موجودي ناآرام - آیت الله سید اصغر سعادت میر قدیم لاهیجانی +پایگاه اندیشوران حوزه +http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=13148 . +کلیک کنید .
************************************
*** درس هایی از نَهجُ البَلاغه توسط آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی در مسجد امام خمینی پردیسان قم-چهار شنبه شب ها (شب های پنج شنبه) - بعد از نماز مغرب و عشا . +سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/693 .+کلیک کنید .
http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .
***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید
*** مجموعه ای از دعاها به نثر ساده زبان فارسی +پایگاه اندیشوران حوزه +آیت الله سید اصغر سعادت میر قدیم لاهیجانی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=11703 .+کلیک کنید .