بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيم
مسؤليت بزرگ حوزه هاي علميه و علماء +آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=13831 . ...
** مسؤلیت بزرگ حوزه های علمیه و علماء
جضرت امام خميني( رحمة الله عليه) با تاسي از مکتب انبياء و اهل بيت عليهم السلام و بهره مندي از تعاليم نوراني قرآن کريم و اقتدا به سيره سرور و سالار شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسين عليه السلام، قيام و نهضت بزرگ اسلامي خود را در سال 1342رقم زد که ثمره شيرين آن يعني نظام جمهوري اسلامي، در سال 1357محقق شد.انقلاب اسلامي ايران حسينيّ الحدوث و حسينيِ البقاء مي باشد چنانکه اسلام عزيز محمديّ الحدوث و حسينيّ البقاء است. امام با تز و تئوري مترقي ولايت فقيه که پشتوانه عقلي و نقلي و عرفي دارد، تحولي عظيم در همه ابعاد فکري و فرهنگي و سياسي و اقتصادي به وجود آورد. حکومتي بر اساس ولايت مطلقه فقيه به جهانيان ارائه کرد که براي همگان تازگي داشت. حضرت امام نظريه ولايت فقيه و حکومت اسلامي را در سال 1348هجري شمسي در نجف اشرف مطرح نمود. امام حکومتي را به وجود آورد که در آن کسي حق زور و تحقير و ظلم و اِحجاف به ديگران را نداشته باشد. حکومتي را بنا نهاد که در آن دولت و ملت در کنار هم در جهت اعتلاء اسلام و دين و قرآن و ترقي و پيشرفت و عزت و سرافرازي و استقلال و رفع محروميت و حُريت و آزادي و تلاش نمايد. متاسفانه در طول تاريخ ِحکومت هاي سلاطين و حاکمان جور، رابطه حکومت ها با مردم يک رابطه «غالب و مغلوب» و «سلطان و رعيت» بود که حضرت امام (رحمة الله عليه) اين بدعت و رسم باطل و طاغوتي را در هم کوبيد و فرمود: «من خدمتگذار مردم هستم» (صحيفه نور، ج7، ص129) و نيز فرمود: «هر چه صاحب منصب ، ارشد باشد بايد بيشتر خدمتگزار باشد»
هدف اصلي از انقلاب اسلامي، ريشه کن کردن موانع اصلي بر سر راه دين و قرآن و تعاليم مترقي مکتب اهل بيت عليهم السلام بوده است. رژيم هاي طاغوتي و طغيانگر و مُفسد در طول تاريخ بشريت مانع رشد و هدايت و سعادت و کمال جوامع بشري بوده و از طريق مثلث شوم زور و زر و تزوير بر مردم حکمراني مي کردند نتيجه حاکميت و تسلط جائرانه و شيطاني و نابحق آنها، ضلالت و گمراهي و ظلم و ستم و جهل و ناداني و قتل و غارت و فساد و فحشا و جنايت و سَفّاکي و خونريزي و بي عدالتي و تبعيض و عقب ماندگي و انحطاط و ذلت و خواري و شرک و خرافه پرستي... در بين مردم بوده است. انبياء الهي و پيشوايان هدايتگر با سلاح ايمان و علم و توکل در برابر طاغوت ها و ستمگران ايستادگي کردند و براي هدايت انسان ها و نجات آنها از زنجير ظلم و اسارت و حقارت و جهل و ناداني و نفيِ شرک و فساد و طغيانگري و ترويج توحيد و عدالت و پاکي و طهارت و... متحمّل رنج ها و سختي هاي فراوان و طاقت فرسا شدند و قرآن کريم بخشي از تلاش ها و مجاهدت ها و مبارزات انبياء الهي همانند حضرت نوح و ابراهيم و موسي و عيسي عليهم السلام و نيز پيامبر اسلام ص را در سوره هاي مختلف بيان کرده است.
حضرت امام خميني(رحمة الله عليه )که با قيام خود سلسله خبيثه شاهنشاهي را در هم کوبيد و بنيان و ريشه 2500 ساله آن را از بيخ و بُن برکَند. در رابطه با نظام هاي فاسد شاهنشاهي و حکومت هاي ستمگر مي فرمايد: «2500 سال ملتي زير لگد اينها بوده. ملتي که 2500 سال زير اين پرچم کثيف بوده. شاهنشاهي ، کثيف ترين رژيم هاي دنيا است» (صحيفه امام، ج4،ص254) و نيز فرمود: «اساسا اسلام با اساس شاهنشاهي مخالف است. هر کس سيره رسول خدا (صلي الله و عليه و آله و سلم) را در وضع حکومت ملاحظه کند، مي فهمد که اسلام آمده است اين کاخ هاي ظلم شاهنشاهي را خراب کند. شاهنشاهي از کثيف ترين و ننگين ترين نمونه ارتجاع است»
در عصر حاضر که جمعيت انسان ها به بيش از هفت ميليارد مي رسد، مستکبرين عالم با شيوه هاي پيچيده و مُدرن بر مردم جهان حکمراني مي کنند و شايد بتوان گفت که دوره کنوني يکي از پيچيده ترين دوران ها در طول تاريخ بشريت است. با وجود همه پيشرفت هاي علمي و نظامي و تکنولوژي هاي حيرت انگيز و در نورديدن فضا و کرات آسماني ، اکثريت بشريت کنوني فاقد رشد معنويت و اخلاق و ارزش هاي انساني و الهي است و اين نيز ناشي از استيلاي فرهنگ و حکومت استعماري و استکباري و حاکميت جاهليت مدرن بر ملت هاي جهان است.
بشريت حاضر در فقدان عدالت و در آتش ظلم و ستم و جنايت و خونريزي و هجوم ها و جنگ ها و غارت ها و تجاوز گري هاي بي رحمانه و ويرانگر مي سوزد. اکنون همه ما شاهد زشت ترين رفتارها و فجايع و خيانت ها و جنايت ها بر ضد بشريت و ملت ها و جوامع بشري به ويژه در مناطق اسلامي توسط عوامل استکباري از قيبل تکفيري ها و سلفي ها و داعش و بوکوحرام و طالبان و القاعده و مانند آنها هستيم. همه مي بينيم که چکونه بديهي ترين حقوق انسان ها و ملت ها از سوي مستکبرين جهاني و نوکران آنها با وجود همه نهادهاي بين المللي و سازمان هاي حقوق بشري، پايمال مي شود. سازمان ملل و سازمان دفاع از حقوق بشر همه آنها در خدمت زورگويان و مستکبران و ستمگران و استکبار جهاني است. آنچه در کشور هاي اسلامي بخصوص در سوريه و عراق و افغانستان و يمن و لبنان و فلسطين و و بحرين و ليبي و نيجريه و ساير بلاد مي گذرد، بهترين شاهد و سند زنده براي مدعاي ماست. دشمنان اسلام و بشريت از هر سو نقشه هاي شوم خود را با روشهاي نوين و پيچيده در همه جوامع به خصوص جوامع اسلامي و جهان اسلام و تشيُّع و نيز به طور خاص در ايران اسلامي و انقلابي به کار مي برند و هدف اساسي استکبار جهاني و اَيادي پليدشان ريشه کني اسلام ناب محمدي (صلي الله و عليه و آله و سلم ) و جلوگيري از ظهور و تحقق مکتب حيات بخش و پوياي اسلام راستين است.
در اين شرايط و با توجه به نعمت بزرگ برقراري حکومت اسلامي و نظام جمهوري اسلامي ايران و نيز با عنايت به اينکه شبکه هاي ماهواره اي و اينترنتي در سطح جهان پيوسته در حال ترويج فساد و فحشا و انحراف و توطئه بر ضد اسلام و انقلاب و نظام اسلامي مي باشند و حکومت ها و قدرت هاي استکباري و شيطاني و عوامل آنها نيز در اين راه پشتيباني مالي و معنوي و فکري مي کنند، مسئوليت خطير و برزگي متوجه روحانيت و علما و فقها و حوزه هاي علميه مي باشد که بي توجهي و يا تسامح و تساهل نسبت به آن ممکن است خسارت ها و زيان هاي جبران ناپذيري را براي اسلام و مسلمين و انقلاب اسلامي در پي داشته باشد. بايد توجه داشت که مستکبرين عالم و دولت هاي خودفروخته، ضربات سخت و کوبنده اي از ناحيه اسلام و انقلاب و نظام اسلامي و ولايت فقيه و حوزه هاي علميه و تشيع خورده اند. آنها دريافتند که اسلام راستين و برنامه ها و دستورات نوراني و حياتبخش آن بزرگترين مانع سر راه چپاولگري و زورگويي و فساد و فتنه آنها است، لذا با تجربه هايي که اندوخته اند در صدد هستند که با شيوه هاي مختلف و ابزارهاي جديد و شگرد هاي نو به نو از طريق تحريف عقائد و حقائق ديني مردم و ترويج خرافات و عرفان هاي کاذب و آيين ها و مسلک هاي جعلي مثل وهابيت و صوفي گري و بهائيت و قوميت و فرقه گرايي و ايجاد حزب ها و ايسم ها و پان ها و تشکيک و ايجاد شبهه در باورهاي ديني مردم و استحاله فرهنگي و دامن زدن به اختلافات بين شيعه و سني و ...به مقابله همه جانبه با اسلام و نظام و ارزشهاي اسلامي و انقلابي بپردازند. ظهور پديده اسلام امريکايي و تشيع لندني و گروه هاي افراطي تکفيري و سلفي و ...براي ضربه زدن بر اسلام راستين و تشيع حقيقي و متعالي است.
نهاد مقدس روحانيت هميشه پرچمدار اشاعه تفکر و فرهنگ خالص و پوياي اسلام ناب محمدي (صلي الله و عليه و آله و سلم) بوده و هست و علماء و فقهاء و انديشمندان اسلامي در قرون و اعصار گوناگون براي نشر اسلام و تحقق شعائر ديني گام هاي بسيار بلند و موثري برداشتند. در اعصار گذشته به علت اينکه علما و فقها و روحانيت در حکومت و زمامداري يا نقشي نداشتند و يا در حد خوف و رجا بوده و از باب تقيه و علل ديگر در حکومت حاکمان وارد مي شدند، روي اين جهت مسير کار و تلاش و فعاليت آنها عموما در تدريس و درس و بحث و آن هم در محدوده فقه و اصول و حديث و تفسير و کلام و... بوده و احيانا طبق مرسومات ديني و مذهبي و مانند آن، فعاليت هاي تبليغي در بعضي از مناسبت ها در برخي بلاد و شهرها مي کردند ، اما امروز با تحقق اهداف انقلاب اسلامي با محوريت روحانيت و نقش بي بديل ولايت فقيه در عرصه جامعه و مصالح مسلمين و تحقق حکومت اسلامي بر اساس رکن رکين ولايت فقيه و اداره کلي نظام اسلامي توسط ولي فقيه عادل و صالح و توانمند، مسئوليت علما و روحانيت و حوزه هاي علميه صد برابر شده است. بايد توجه داشت که انقلاب و نظام جمهوري اسلامي حاصل مجاهدت ها و رشادت هاي فراوان هزاران شهيد و جانباز و فداکاري و مقاومت و پايمردي ملت ايران و صبر و ايثار خانواده هاي شهدا و جانبازان و رنج و تبعيد و تلاش علما و بزرگان روحانيت معظم بويژه مجاهدت و رهبري بي نظير حضرت امام خميني( رحمة الله عليه) بوده است. روي اين جهت يکي از وظايف روحانيت و علما و حوزه هاي علميه پاسداشت از دستاورد هاي انقلاب و نظام و حفظ و نگهداري و مراقبت از ارزش هاي جاويد شهدا و جانبازان است. مقام معظم رهبري حضرت ايت الله خامنه اي در اين رابطه مي فرمايند: «زنده نگه داشتن ياد شهداي انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است»
توقعات به حق ملت ايران و جهان از روحانيت و حوزه هاي علميه به ويژه حوزه علميه قم در عرصه هاي مختلف و لزوم حضور فعال علما و روحانيت متعهد در مراکز مختلف فرهنگي و علمي و دانشگاهي و هنري و نهاد هاي تاثير گذارِ در کشور و جامعه مانند مجلس شوراي اسلامي و خبرگان رهبري و دستگاه قضايي و... انکار ناپذير است و در زمان و عصر ما وظبقه و يا وظايف روحانيت و علما از همه زمان ها بيشتر و سنگين تر است. يکي از رسالت هاي علما اعلام و روحانيت متعهد، توجه به مسئله تبيين و روشنگري در عرصه هاي مختلف است. تبيين انقلاب اسلامي، تبيين خطوط اصلي انقلاب و نهضت امام خميني (رحمة الله عليه)، تبيين اصول و اهداف بنيانگذار جمهوري اسلامي و تبيين ارزش هاي شهدا، تبيين مکتب اهل بيت عليهم السلام و اسلام راستين و تبيين اهداف و نقشه هاي شوم دشمنان اسلام. اگر انحرافاتي در جامعه و در حکومت اسلامي و نهادهاي آن به وجود آيد، وظيفه علما و روحانيت است که با منطق و استدلال و دلسوزي روشنگري نمايند. اگر انحرافاتي در بين مردم به وجود آيد، مردم را از لغزش هاي فکري و عقيدتي دور نمايند و معارف و عقائد حقه را به جامعه تزريق کنند. دشمنان اسلام از طريق اشاعه انحرافات و مانند آن ملت ها را دچار عقب ماندگي کردند. اگر ملت ها بيدار شوند و علما و بزرگان آنها در صحنه باشند هيچگاه دشمنان موفق نخواهند شد. حيات و رشد جامعه و مردم به تعاليم و معارف قران و اهل بيت عليهم السلام است و روحانيت و حوزه هاي علميه مي توانند از اين طريق جامعه را به حيات و رشد کامل و عزت و سعادت برسانند و حفظ نظام اسلامي به حفظ مردم و ملت است و حفظ ملت هم به حفظ فرهنگ و تعاليم قرآن و اهل بيت و ارزش هاي انقلابي و ديني است. حضرت امام خميني (رحمة الله عليه) در بخشي از وصيت نامه سياسي و الهي خود مي فرمايد: «ما مفتخريم و ملت عزيز سر تا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پيرو مذهبي است که ميخواهد حقايق قرآني، که سراسر آن از وحدت بين مسلمين، بلکه بشريت دم ميزند، از مقبره ها و گورستان ها نجات داده و به عنوان بزرگترين نسخه نجات دهنده بشر از جميع قيودي که بر پاي و دست و قلب و عقل او پيچيده است و او را به سوي فنا و نيستي و بردگي و بندگي طاغوتيان ميکشاند نجات دهد» (صحيفه امام ج21، ص 396) و نيز مي فرمايد: «ما مفتخريم که کتاب نهجالبلاغه که بعد از قرآن بزرگترين دستور زندگي مادي و معنوي و بالاترين کتاب رهاييبخش بشر است و دستورات معنوي و حکومتي آن بالاترين راه نجات است، از امام معصوم ما است»(صحيفه امام ج21، ص 396)
يکي از عرصه هاي مهم حضور و نقش روحانيت ارتباط فکري و فرهنگي و تربيتي با اقشار مختلف مردم به ويژه جوانان و فرهيختگان است. نسل جوان و فرهيختگان از سرمايه هاي بسيار مهم براي کشور و نظام اسلامي است. شور و احساس و عاطفه و حرکت و جنبشي که در جوانان است در سايرين وجود ندارد. جوانان معمولا پر تحرک و جستجوگر و کنجکاو و کنکاشگر و کاوشگرند و با فطرت پاک و توحيدي که دارند به دنبال حقيقت هستند و وجودشان همانند سرزميني آماده است که قابليت و استعداد رشد و شکوفايي بذر هاي گوناگون را دارند. مولا اميرالمومنين علي عليه السلام نيز در اين باره مي فرمايد: «إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ كَالرضِ الخاليَةِ ما اُلقىَ فيها مِن شَىْ ءٍ قَبِلَتهُ؛» (غُرر الحکم و دُرَر الکلم حديث 3901)يعني قلب نوجوان همچون زمين مستعد ناکِشته است که هرچه در آن افکنده شود مي پذيرد. دو نامه اي که مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي به مناسبت هايي براي جوانان اروپا نوشته اند، حاوي نکات مهم و ارزنده اي براي نسل جوان اروپايي بوده و بيانگر اهميت عنايت و توجه به نقش جوانان در عرصه هاي مختلف و در حرکت هاي سرنوشت ساز است.
مقام معظم رهبري به مناسبت روز ولادت حضرت علي اکبر عليه السلام و روز جوان در بخشي از سخنان خود درباره جوانان در تاريخ 7 / 2 / 1377 فرمودند: «جوان در هر جامعه و کشوري، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابي و قيام سياسي باشد، جوانان جلوتر از ديگران در صحنهاند. اگر حرکت سازندگي يا حرکت فرهنگي باشد، باز جوانان جلوتر از ديگرانند و دست آنها کارآمدتر از دست ديگران است. حتّي در حرکت انبياي الهي هم از جمله حرکت صدر اسلام محور حرکت و مرکز تلاش و تحرک، جوانان بودند» و نيز فرمودند: « من اساسا در بين اين خصوصيات مهمي که جوانان دارند، سه خصوصيت را خيلي بارز مي بينم. آن سه خصوصيت عبارت اند از: انرژي، اميد و ابتکار»
عقل و شرع و وجدان حکم مي کند که بايد از اين سرمايه هاي بزرگ و حياتي و ملي مراقبت و نگهباني شود. صدا و سيما و سينما و مطبوعات و رسانه ها و نهادهاي گوناگون مانند دانشگاه ها و حوزه و بسيج و... مي توانند در رشد و شکوفايي و مصونيت جوانان از آسيب ها و خطرهاي مختلف نقش ايفا کنند. آينده انقلاب و نظام بر دوش جوانان است پس لازم و واجب است که به اين قشر غظيم و تاثير گذار توجه گردد. همين جوانان و فرهيختگان متعهد بودند که قبل از انقلاب با نهضت و قيام امام خميني با رشادت ها و فداکاري ها و ريختن خون پاکشان همراهي کردند و موجبات به ثمر رسيدن نظام و انقلاب اسلامي را فراهم ساختند. اکنون نيز در ميدان هاي مهم ملي و کشوري و اقتصادي و علمي و نظامي و امنيتي و ايستادگي در برابر دشمنان داخلي و خارجي، حضور و نقش جوانان وفرهيختگان بسيار مهم و تعيين کننده است . روحانيت و حوزه هاي علميه بايد براي جوانان که بخش عمده اي از جمعيت کشور را تشکيل مي دهند ، برنامه هاي دقيق و حساب شده و تعريف شده داشته باشند. چه بخواهيم و چه نخواهيم دشمنان بين المللي و استکبار جهاني و غرب و صهيونيسم جهاني براي بچه ها و فرزندان و جوانان و نشل ما برنامه هاي ظريف و دقيق و حساب شده ريخته اند. برنامه هاي کوتاه مدت و ميان مدت و بلند مدت براي کشور و جوانان ما طراحي کرده اند. همه ما موظف هستيم که نقشه هاي آنها در اين زمينه را شناسايي کرده و بر عکس آنها، برنامه هاي مفيد و سازنده براي جوانان خود درست نماييم و به اصطلاح «تُعرَفُ الاشياءُ بِأَضدادِها». هرچيزي به ضد خود شناخته مي شود. يعني رشد و هدايت جوانان ما در اين است که ما بر ضد برنامه هاي گمراه کننده دشمنان، اقدامات سازنده دشته باشيم. متاسفانه بايد اعلام کنم که با وجود همه تلاش هايي که از اول انقلاب تا کنون انجام شده ولي نسبت به تلاش ها و اقدامات گسترده دشمنان انقلاب و اسلام، ما خيلي عقب هستيم و کوتاهي هاي فراواني در اين زمينه ديده مي شود. اقدامات انحرافي و تخريبي بسيار گسترده است و فعاليت هاي مخرّب ماهواره اي و شبکه هاي اينترنتي و مجازي و مواد مخدر و... که جوانان و بنيان هاي خانواده را هدف قرار داه تنها بخشي از فعاليت هاي دشمنان اسلام و نظام است. اگر بخواهيم مردم و جامعه ما متدين و قرآني باشند و اگر بخواهيم جوانان و دانش آموزان و دانشجويان و پسران و دختران جامعه ما آراسته به آداب ديني و شرعي باشند و اگر بخواهيم مساجد ما احياء و شکوفا و پُر رونق شود و اگر بخواهيم رسانه هاي تصويري و صوتي و مطبوعات و جرايد و دانشگاه ها و مدارس و ادارات و سينماها و بانک ها و ورزشگاه ها و سيستم قضائي و قانون گذاري ما اصلاح و اسلامي شوند، و اگر بخواهيم حکومت شايسته اسلامي داشته باشيم، همه اينها در گرو نقش جدي و جامع و به موقع و شايسه حوزه هاي علميه و روحانيت متعهد است. حوزه ها و روحانيت بايد جلوتر از زمان و عصر خود حرکت کنند. برخي از شخصيت هاي بزرگ مثل استاد شهيد مطهري و سيد جمال اسدآبادي و شهيد بهشتي و... با تفکر بلند و ژرفي که داشتند، هميشه جلوتر از عصر و زمان خود مي انديشيدند و تهديدات و خطراتي که در آينده احتمال داشت که متوجه اسلام و مسلمين شود را پيش بيني مي کردند. حوزه هاي علميه و روحانيت بزرگوار بايد نسبت به خطرات و آفات احتمالي برنامه داشته باشند همانند يک باغبان و کشاورزي که با شيوه ها و روش هاي گوناگون، آسيب ها و آفات را از باغ و زراعت خود دور مي کند تا محصول بهتر و مرغوب تري فراهم نمايد. استاد شهيد مطهري در کتاب پيرامون انقلاب اسلامي در صفحه 31مي فرمايد: «حوزه هاي علميه و محيط هاي روحاني ما مسؤول پاسداري ايمان جامعه اسلامي و دفاع از اصول و فروع دين مقدس اسلام از ديدگاه مذهب شيعه، و تعليم و تبليغ آنها و عهده دار پاسخگويي به نيازهاي مذهبي مردم مسلمانند»
حوزه علميه قم که هسته مرکزي تمام حوزه هاي عالم است بايد نه تنها در ايران بلکه با همه مراکز علمي و فرهنگي و ارشادي و سازمان هاي تبليغي همسو، در ارتباط باشد و نماينده و يا نمايندگاني در آنها داشته باشد تا بتواند به نحو بهتري به رسالت خود عمل نمايد.
حوزه علميه قم پايتخت ديني و فرهنگي جهان اسلام است. روحانيت و حوزه هاي علميه روز به روز و بهتر از ديروز بايد وارد عرصه هاي تاثيرگذار در نظام اسلامي باشند. به عنوان مثال در کشور ما رسانه ملي به عنوان پر مخاطب ترين رسانه جمعي مي تواند نقش بسيار موثري در اعتلاء ديني و فرهنگي و تربيتي جامعه ايفا نمايد. رسانه ها و مطبوعات و ... در فرهنگ و رفتار عمومي جامعه و مردم اثرگذار است. مسير اصلي صدا و سيما و مسير اصلي برنامه هاي تاثيرگذار آن بايد در جهت تربيت اسلامي و ديني و اخلاقي و ارتقا رشد فرهنگي و معنوي جامعه باشد. صداو سيما و راديو و تلويزيون يک دانشگاه بزرگ است. حضرت امام خميني (رحمة الله عليه) در اين رابطه مي فرمايد: «صدا و سيما دانشگاه عمومي است يعني دانشگاهي که در تمام سطح کشور گسترده است» اگر انحرافي در حرکت و مسير صدا و سيما ديده شود، حوزه علميه و روحانيت متعهد نمي تواند با سکوت از کنار آن بگذرد و از طرفي صدا و سيما موظف است در کشوري که مردم آن با همه وجود به اسلام و قران و اهل بيت عليهم السلام عشق مي ورزند و اکثر روزهاي سال آن مقرون به مناسبت هاي ديني و مذهبي و انقلابي است، جهت بالندگي و رشد فرهنگي و ديني و تربيتي مردم علاوه بر اساتيد دانشگاهي از پرورش يافتگان حوزه هاي علميه و کساني که آراسته به زيور علم و عمل و تخصص و بيان و قلم شيوا و رسا مي باشند استفاده نمايد. بين حوزه علميه و صدا و سيما بايد رابطي وجود داشته باشد که نظرات و تذکرات و ارشادات و رهنمود هاي علما و بزرگان را به موقع به مسئولان و متوليان آن منعکس کند و اگر چنين ارتباطي وجود نداشته باشد امکان ابتذال و انحراف در اين رسانه ملي وجود دارد که چه بسا خسارت هاي جبران ناپذيري براي جامعه و نظام و انقلاب داشته باشد.
يکي از رسالت هاي مهم روحانيت و حوزه هاي علميه حفظ و حراست از دستاورد هاي انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي و حفظ خطوط اصلي انقلاب و اصول خدشه ناپذير بنيانگذار انقلاب اسلامي حضرت امام خميني رحمة الله عليه مي باشد. همه دنيا و جهانيان و دوست و دشمن نظام اسلامي و جمهوري اسلامي ايران را با نام بلند حضرت امام مي شناسند. مقام معظم رهبري در اين رابطه مي فرماند: «اين انقلاب بي نام خميني در هيچ جاي جهان شناخته شده نيست»
سيداصغرسعادت ميرقديم لاهيجي
** آيت الله سيد اصغر سعادت ميرقديم لاهيجي
**********************************
** مسؤليت بزرگ حوزه هاي علميه و علماء +آيت الله سيداصغر سعادت ميرقديم لاهيجي