***نسیم معرفت**

 

***سال 1395 برشما مبارک


 

 به نام خدا

نوروز وبیداری

 

***کانون قرآنپيامهاي نوروز و بهار

 

قال علی علیه السلام :أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَامٌ


مردم دنيا همچون کارواني هستند كه در خوابند و آنان را مى رانند .( مأموران و سفیرانِ مرگ ، آنها را به سوی مرگ و سفر آخرت می رانند .)

نهج البلاغه فیض الأسلام حکمت 61.

 

 ** رَكْب : ج أَرْكُب و رُكُوب : شتر سواران يا اسب سواران ، اين  واژه (رَكْب) اسم جمع است و گفته شده که جمع است .

[علی علیه السلام فرمود ::اهل دنيا مانند  کاروانی  هستند كه سير داده مي شوند، در حالي كه (همه) خوابند.»از نگاه روايات، اكثر مردم زندگي دنيا را در حالت خواب مي گذرانند و اين همان غفلت است. نوروز و بيداري طبيعت بايد زمينه اي براي بيدارشدن انسان باشد.]

 

«قَالَ عَلِيٌ علیه السلام: «مَا اَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ اَقَلَ الْاِعْتِبَار؛1 چه قدر (حوادث) عبرت آموز فراوان است؛ ولي عبرت گيري كم.»
حوادث و دگرگونيهاي طبيعت در نگاه انسان مؤمن درس آموز و عبرت انگيز است، نه اينكه عامل تفريح، بي خبري و گذران عمر باشد.
خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد: «يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ»؛2 «شب و روز دگرگون مي شود، به راستي در اين (تغييرات) براي صاحبان بصيرت عبرت است.»
در احوالات مرحوم «ميرزا جواد ملكي تبريزي» استاد اخلاق حضرت امام قدّس سرّه نقل شده است: هنگامي كه براي نماز شب برمي خاست، قبل از وضو گرفتن به آسمان نگاه کرده، با گريه اين آيه را مي خواند: «إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ»؛3 «به راستي در خلقت آسمانها و زمين و گردش شب و روز براي صاحبان خرد نشانه هاي (الهي) است.»
خداوند متعال بعد از نقل داستان حضرت يوسف علیه السلام مي فرمايد: «لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْباب »؛4 «در قصه هاي آنها (انبيا) براي خردمندان عبرتي است.»
يعني نقل اين داستان طولاني جهت سرگرمي و وقت گذراني نيست؛ بلكه حاوي درسها و پيامهاي زيادي مي باشد كه جا دارد خردمندان از آن درس گيرند.
بزرگ ترين و شگفت انگيزترين دگرگوني طبيعت، پايان فصل زمستان و آغاز بهار و بيداري طبيعت است. اين تغيير و تحول بزرگ در نظر اكثر مردم بهانه اي براي غفلت و بي خبري است، در حالي كه نوروز و فصل بهار حاوي عبرتها و درسهاي فراوان است.


الف) بيداري انسان همزمان با بيداري طبيعت
«قَالَ عَلِيٌّ علیه السلام: أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِيَام ؛
5 اهل دنيا مانند سواره هايي هستند كه سير داده مي شوند، در حالي كه (همه) خوابند.»
از نگاه روايات، اكثر مردم زندگي دنيا را در حالت خواب مي گذرانند و اين همان غفلت است. نوروز و بيداري طبيعت بايد زمينه اي براي بيدارشدن انسان باشد.
چقدر خوب است بهار و نشاط طبيعت همراه با بهار و نشاط دل باشد.
گفت پيغمبر به اصحاب كبار
تن مپوشانيد از باد بهار

كانچه با برگ درختان مي كند
با تن و جان شما آن مي كند6


بهار دل و جان ما با نسیم توبه و ندامت از گناه و سر و كار داشتن با قرآن پدید می آید.در روایات معصومین علیهم السلام امور زیر بهار دلها شناخته شده است:

1. انس با قرآن
امام علي علیه السلام فرمود: «تَعَلَّمُوا كِتَابَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَإِنَّهُ أَحْسَنُ الْحَدِيثِ وَ أَبْلَغُ الْمَوْعِظَةِ وَ تَفَقَّهُوا فِيهِ فَإِنَّهُ رَبِيعُ الْقُلُوبِ وَ اسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإِنَّهُ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُور...؛7 كتاب خداي بلند مرتبه، (قرآن) را فراگيريد؛ زيرا بهترين سخن و رساترين موعظه است. در قرآن تفقّه و تفكر كنيد؛ زيرا قرآن (عامل) بهار دلها است، و با نور آن خود را درمان كنيد؛ زيرا شفابخش بيماري (اخلاق و) سينه ها (و دلها) است.»

2. علم و حكمت
حضرت لقمان به پسرش اينگونه وصيّت كرد: «يَا بُنَيَّ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ وَ زَاحِمْهُمْ بِرُكْبَتَيْكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحْيِي الْقُلُوبَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَمَا يُحْيِي الْأَرْضَ بِوَابِلِ السَّمَاءِ؛8 اي پسرم! با علما همنشين باش و با زانو زدن نزد آنان مزاحم (و بهره برنده از) آنها باش؛ زيرا خداوند دلها را با نور حكمت زنده مي كند، چنانكه آسمان زمين را با باران شدید زنده مي كند.»
البته علومي كه انسان را به سوي خدا بكشاند و امر و دستورات او را زنده كند. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ تَذَاكُرُ الْعِلْمِ بَيْنَ عِبَادِي مِمَّا تَحْيَا عَلَيْهِ الْقُلُوبُ الْمَيْتَةُ إِذَا هُمُ انْتَهَوْا فِيهِ إِلَى أَمْرِي؛9 به راستي خداوند مي فرمايد: مذاكرات علمي بين بندگانم از اموري است كه دلها را زنده مي كند، به شرطي كه به امر و دستور من (خدا) منتهي شود.»

3. پند و موعظه
حضرت علي علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود: «أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَة؛10 قلبت را با موعظه (و پند پذيري) زنده كن و با زهد و بي رغبتي [هوا و هوس را در آن] بميران!»

4. ديدار دوستان خوب
در اين ايّام كه مردم به ديد و بازديد بستگان مي روند، مناسب است بخشي از ديدارها و زيارتها را به افراد متدين، علماي رباني، و اهل خير اختصاص دهيم؛ زيرا اين گونه ديدارها، دلها را بهاري كرده، حيات مي بخشد.
امام علي علیه السلام فرمود: «لِقَاءُ أَهْلِ الْخَيْرِ عِمَارَةُ الْقَلْب؛11 ملاقات اهل كار خير قلب را آباد مي كند.»

5. ياد خدا
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «جَلَاءُ هَذِهِ الْقُلُوبِ ذِكْرُ اللهِ وَ تَلَاوَةُ الْقُرْآنِ ؛12 جلادهنده و صفابخش قلبها، ياد خداوند و خواندن قرآن است.»
حضرت علي علیه السلام به فرزندش فرمود: «أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ أَيْ بُنَيَّ وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ ؛13 تو را به تقواي الهي و انجام امر خدا و آباد كردن قلبت با ياد خدا سفارش مي كنم.»

6. استغفار
حضرت صادق علیه السلام فرمود: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ صَدَأً كَصَدَإِ النُّحَاسِ فَاجْلُوهَا بِالِاسْتِغْفَارِ؛14 براي قلبها زنگاري است مانند زنگار گرفتن مس، پس با استغفار آن را جلا بخشيد!» آري، موعظه، ديدن افراد خوب، ذكر و ياد خدا، تلاوت و انس با قرآن قلبها را جلا بخشيده، موجب خانه تكاني دلها مي شود و نشاط و بهاري شدن آن را به همراه خواهد داشت.


ب) نوروز و توجه به گذر عمر
در سوره «عصر» مي خوانيم: «وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»؛15 «به عصر سوگند! همانا انسانها در زيانند، مگر كساني كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادند.»
انسان در اين دنيا مانند كسي است كه سرمايه عظيمي دارد؛ اما بي آنكه بخواهد، هر روز بخشي از آن را از او بگيرند. سرمايه هاي وجودي انسان كه در ضمن ساعات عمر انسان در اختيار او قرار گرفته است، به سرعت مي گذرد و نيروهاي معنوي و مادّي او را به سرعت به يغما مي برد «خُسر» بر وزن «عُسر» چنانكه راغب مي گويد: «به معناي كم شدن سرمايه است، گاه به انسان نسبت داده مي شود و مي گويند: فلان كس زيان كرد. و گاه به خود عمل نسبت داده مي شود و مي گويند: تجارتش زيان كرد. اين واژه غالباً در سرمايه هاي بروني مانند مال و مقام به كار مي رود، و گاه در سرمايه هاي دروني مانند صحّت و سلامت و عقل و ايمان و ثواب. و اين همان است كه خداوند متعال به عنوان «خسران مبين» و زيان آشكار از آن ياد فرموده است.»16 آنجا كه مي فرمايد:«إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِين» ؛17 «زيانكاران واقعي كساني هستند كه سرماية وجود خود و خانواده خويش را در قيامت از دست مي دهند، بدانيد خسران مبين همين است.»
فخر رازي در تفسير آيه «والخسر...» سخني نقل مي كند كه حاصلش چنين است: «يكي از بزرگان پيشين مي گويد: معني اين سوره را من از مرد يخ فروشي آموختم كه فرياد مي زد: «اِرْحَمُوا مَنْ يَذُوبُ رَأسَ مَالِهِ! اِرْحَمُوا مَنْ يَذُوبُ رَأسَ مَالِه؛ رحم كنيد به كسي كه سرمايه اش ذوب مي شود، رحم كنيد به كسي كه سرمايه اش ذوب مي شود.» پيش خود گفتم: اين است معني «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْر» عصر و زمان بر او مي گذرد و عمرش پايان مي گيرد، و ثوابي كسب نمي كند و در اين حال زيانكار است.»18
گويند: گدايي از مغازه دار خواست كه يك گوني گردو به عنوان كمك به او بدهد، صاحب مغازه گفت: گداي ناشي! يك گوني گردو را چه كسي به گدا مي دهد؟ لا اقل چند عددي تقاضا مي كردي. گدا گفت: اجازه مي دهي كنار اين گوني گردو بنشينم؟ وقتي نشست، اجازه خواست تا يك عدد از آن گردوها را بردارد و بعد دوم را، سوم را و... اجازه گرفت. صاحب مغازه گفت: گداي زرنگ! مي خواهي يكي يكي همان گوني گردو را از من بگيري؟
گذشت زمان نيز با ظرافت روزها و لحظه ها را از ما مي گيرد؛ ولي ما غافليم.
در روايات نيز به اين گذر عمر و زيان جمعي در اين معامله اشاره شده است.
حضرت هادي علیه السلام فرمود: «الدُّنْيَا سُوقٌ رَبِحَ فِيهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُون ؛19 دنيا بازاري است كه جمعي در آن سود مي برند و جمع ديگر زيان.»
امام صادق علیه السلام به نقل از آباء گراميشان فرمودند: «مَا مِنْ يَوْمٍ يَأْتِي عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا يَوْمٌ جَدِيدٌ وَ أَنَا عَلَيْكَ شَهِيدٌ فَقُلْ فِيَّ خَيْراً وَ اعْمَلْ فِيَّ خَيْراً أَشْهَدْ لَكَ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَإِنَّكَ لَنْ تَرَانِي بَعْدَهَا أَبَداً؛20 هيچ روزي بر بني آدم نمي گذرد، مگر اينكه آن روز مي گويد: فرزند آدم! من روز جديدي هستم و بر رفتارت گواهم، پس كار خير در من انجام بده. كه روز قيامت به نفعت گواهي می دهم و بعد از آن مرا نخواهي ديد.»
درس مهم هر سال جديد، توجه به فرصتهاي از دست رفته و زمانهاي باقيمانده است.
بايد توجه داشت آنچه در حال تمام شدن است، زمان نيست؛ بلكه ما هستيم. «قَالَ الْحُسَيْنُ علیه السلام: يَا ابْنَ آدَم إِنَّمَا أنْتَ أيَّامٌ كُلَّمَا مَضَى يَوْمٌ ذَهَبَ بَعْضُكَ؛21 اي فرزند آدم! (عمر) تو همين روزها هستي، هر روزي كه مي گذرد، بخشي از تو نيز رفته است.»
هر روز كه مي گذرد، مقداري از هستي ما نيز مي رود و با گذشت روزها، ماه ها و سالها به همان مقدار از وجود ما كم مي شود، پس امسال نيز بخشي از هستي ما از دست رفت. پيغمبر خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «كُنْ عَلَي عُمْرِكَ اَشَحَّ مِنْكَ عَلَي دِرْهَمِكَ وَ دِينَارِكَ؛22 بر عمرت بيش از طلا و نقره ات حريص باش و به راحتي آن را از دست مده.»


ج) اعمال در نوروز

1. محاسبه نفس
امير المؤمنين علي علیه السلام از پيامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وآله نقل فرموده اند: »الْكَيِّسُ مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْت؛23 هوشمند كسي است كه نفسش را حسابرسي كند و براي بعد از مرگ خود عمل كند.» اين ايام وقت حسابرسي نسبت به عمر است.
هنگامي كه اميرالمؤمنين علي علیه السلام حديث فوق را از پيامبر صلی الله علیه وآله نقل كردند، شخصي پرسيد: «كَيْفَ يُحَاسِبُ نَفْسَهُ قَالَ إِذَا أَصْبَحَ ثُمَّ أَمْسَى رَجَعَ إِلَى نَفْسِهِ وَ قَالَ يَا نَفْسِي إِنَّ هَذَا يَوْمٌ مَضَى عَلَيْكِ لَا يَعُودُ إِلَيْكِ أَبَداً وَ اللَّهُ يَسْأَلُكِ عَنْهُ بِمَا أَفْنَيْتِهِ فَمَا الَّذِي عَمِلْتِ فِيهِ أَ ذَكَرْتِ اللَّهَ أَمْ حَمِدْتِهِ أَ قَضَيْتِ حَوَائِجَ مُؤْمِنٍ فِيهِ أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ كَرْبَهُ أَ حَفِظْتِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ فِي أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ أَ حَفِظْتِيهِ بَعْدَ الْمَوْتِ فِي مُخَلَّفِيهِ أَ كَفَفْتِ عَنْ غِيبَةِ أَخٍ مُؤْمِنٍ أَعَنْتِ مُسْلِماً مَا الَّذِي صَنَعْتِ فِيهِ فَيَذْكُرُ مَا كَانَ مِنْهُ فَإِنْ ذَكَرَ أَنَّهُ جَرَى مِنْهُ خَيْرٌ حَمِدَ اللَّهَ وَ كَبَّرَهُ عَلَى تَوْفِيقِهِ وَ إِنْ ذَكَرَ مَعْصِيَةً أَوْ تَقْصِيراً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ وَ عَزَمَ عَلَى تَرْكِ مُعَاوَدَتِهِ؛24

چگونه نفسش را محاسبه كند؟ وقتي صبح و شام مي شود، به نفسش مراجعه كند و بگويد: اي نفس من! اين روز بر تو گذشت و هرگز دوباره برنمي گردد، و خداوند از آنچه (از عمر) از دست دادي، مي پرسد كه چه عملي در آن روز انجام دادي؟ آيا خدا را ياد كردي؟ يا او را حمد و ستايش نمودي؟ آيا حاجت مؤمني را در اين روز برآورده ساختي؟ و يا غصّة او را بر طرف كردي؟ و در نبود او (آبروي) خود او و اهل و عيال او را حفظ نمودي؟ آيا بعد از مرگ او (حق او و) بازماندگانش را مراعات نمودي؟ آيا برادر مؤمن را از غيبت مؤمني بازداشتي؟ آيا مسلماني را ياري كردي؟ چه كارهايي در آن روز انجام داده اي؟ پس كارهايي را كه انجام داده ياد كند، اگر خيري از او سرزده، خداوند را ستايش كند (كه به او توفيق عنايت فرمود) و بزرگ شمارد خداوند را به توفيقي كه داده است، و اگر گناه و تقصيري از او سر زده، استغفار كند و تصميم گيرد كه دوباره تكرار نشود.»
وقتي انسان براي يك روز بايد چنين برنامه اي داشته باشد، براي يكسال كه 364 و يا 365 روز است حتمي و ضروري است كه خود را محاسبه كند كه در سال گذشته چقدر موفق بوده ام و از عمرم درست استفاده كرده و كارهاي نيك انجام داده ام؟ چقدر گره از كار مردم باز كرده ام؟ و از آن طرف، چقدر گناه از من سر زده است؟ هر گناهي نياز به توبه و استغفار دارد. اگر انسان چنين محاسبه نفس داشته باشد، روزهاي نو و فرارسيدن بهار براي او خوشايند خواهد بود.

2. ديد و بازديد
عمل ديگري كه در اين ايّام از بهترين اعمال شمرده شده است، ديد و بازديدهايي است كه از بستگان و اقوام داريم. كه الحمد لله اين امر در مردم نهادينه شده است؛ ولي توجّه به چند نكته لازم است:
يك: سر زدن و ديدار با آنهايي كه قهر هستيم اولويت دارد، خصوصاً اگر بتوانيم در آشتي پيش قدم باشيم، ثواب بيش تري خواهد داشت.
دو: در اين بازديدها فقراي فاميل، پيرمردان و از كارافتادگان را فراموش نكنيم، اگر بتوانيم ديد و بازديد خود را با فقرا همراه به هديه كنيم، به مراتب ثواب آن بيش تر خواهد شد.
سه: ديد و بازديد منحصر به ايّام نوروز نباشد؛ بلكه اين ايّام سوژه خوبي است كه در طول سال نيز اين امر مقدس ادامه داشته باشد. حضرت رسول صلی الله علیه وآله فرمود: «فَنِيرِزُوا إِنْ قَدَرْتُمْ كُلَّ يَوْمٍ يَعْنِي تَهَادُوا وَ تَوَاصَلُوا فِي اللهِ؛25

اگر مي توانيد هر روز را نوروز كنيد؛ يعني در راه خدا به يكديگر هديه بدهيد و با يكديگر پيوند داشته باشيد.»
نكته بسيار دقيق در اين روايت اين است كه هم هديه دادن به قصد اخلاص و رضايت الهي باشد و هم ديد و بازديد رنگ خدايي بگيرد. در اين صورت است كه همين رفت و آمدهاي ساده و هداياي كم ارزش انسان را رشد روحي و قلبي مي دهد، و به خداي بزرگ نزديك تر مي سا
زد.

3. نظافت و لباس نو
حضرت صادق علیه السلام فرمود: «إِذَا كَانَ يَوْمُ النَّيْرُوزِ فَاغْتَسِلْ وَ الْبَسْ أَنْظَفَ ثِيَابِك ؛26 هر گاه نوروز فرا رسيد، غسل كن و پاكيزه ترين لباسهايت را بپوش!»
الحمد لله فرهنگ عمومي نسبت به نظافت شخصي و پوشيدن لباس پاكيزه مناسب است؛ ولي نظافت نسبت به خيابانها، پاركها و محلهاي تفريحي نيز مراعات شود و روز سيزدهم فروردين كه روز طبيعت ناميده شده است، به روز تخريب طبيعت تبديل نشود.

ياد قيامت
آيات فراواني اشاره دارند كه از طريق زنده شدن گياهان و احياي زمينهاي مرده، بر وجود رستاخيز و قيامت انسان استدلال شده است كه به نمونه هايي اشاره مي شود:
1. «وَ هُوَ الَّذي يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذا أَقَلَّتْ سَحاباً ثِقالاً سُقْناهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ كَذلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»؛27 « او كسي است كه بادها را پيشاپيش (باران) رحمتش مي فرستد، تا زماني كه ابرهاي سنگين بار را (بر دوش خود) حمل كنند. در اين هنگام آنها را به سوي سرزمينهاي مرده مي فرستيم و به وسيله آن آب حياتبخش نازل مي كنيم و با آن از هر گونه ميوه اي (از خاك تيره) بيرون مي آوريم و اينگونه (كه زمينهاي مرده را زنده كرديم) مردگان را (نيز در قيامت) زنده مي كنيم تا متذكر شويد.»
خداوند اين مثال را براي اين ذكر مي كند كه نمونه معاد كه در اين دنيا در برابر چشم ما تكرار مي شود به ما نشان دهد.
درسوره فاطر آيه 9 همين مضمون آمده است، منتهي در پايان دارد: «كَذلِكَ النُّشُورُ»؛28 «رستاخيز نيز همين گونه است.»
در حديثي آمده است كه: يكي از اصحاب به پيامبر صلی الله علیه وآله عرض كرد: اي رسول خدا! چگونه پروردگار مردگان را زنده مي كند و نشان و نمونه آن در جهان خلقت چيست؟ حضرت فرمود: «اَمَا مَرَرْتَ بِوَادِيٍ اَهْلَكَ مُمَخِّلاً ثُمَّ مَرَرْتَ بِهِ يَهْتَزُّ خَضْرَا؟ آيا از سرزمين قبيله ات گذر نكرده اي، در حالي خشك و مرده بوده، و سپس از آنجا عبور كني، در حالي كه از خرّمي و سرسبزي گويي به حركت درآمده؟ عرض كرد: آري، اي رسول خدا! «قالَ: فَكَذَلِكَ يُحْيِيِ اللهُ الْمَوْتَي وَ تِلْكَ آيَتَهُ فِي خَلْقِهِ؛ فرمود: اينگونه خداوند مردگان را زنده مي كند و اين نمونه و نشانه او در آفرينش است.»29
2. «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصيدِ * وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضيدٌ * رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ»؛30 «و از آسمان آبي پربركت نازل كرديم و به وسيله آن باغها و دانه هايي را كه درو مي كنند، رويانديم و نخلهاي بلند قامت كه ميوه هاي متراكم دارند، تمام اينها براي روزي بخشيدن به بندگان است و به وسيله باران سرزمين مرده را زنده كرديم، (آري) مردگان نيز همين گونه زنده مي شوند.»
3. «وَ مِنْ آياتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذي أَحْياها لَمُحْيِ الْمَوْتى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَديرٌ»؛31 «از آيات او اين است كه زمين را خشك و خاضع مي بيني؛ امّا هنگامي كه آب بر آن مي فرستيم، به جنبش درمي آيد و نمو مي كند، همان كس كه آن را زنده كرد، مردگان را نيز زنده مي كند. او بر انجام هر چيز توانا است.»
دهها آيه در قرآن به اين مضمون آمده است كه در واقع مي خواهد با نگاه به تحوّلات بهار و سال نو و زنده شدن طبيعت، معرفت خویش را در سه محور کامل کنیم:

1. توحيد و قدرت بي نهايت الهي كه پشت پرده تمامي اين تحوّلات و زنده شدنها دست قدرت الهي قرار دارد.
2. نمونه عيني امكان معاد و زنده شدن انسان، چنانكه گياهان و زمين بعد از مردن دوباره زنده و سرسبز مي شوند.
3. ياد مرگ و قيامت كه ما نيز مثل خزان گياهان و زمين روزي مي ميريم و دوباره زنده مي شويم، خود اين ياد باعث بهاري شدن و حيات قلب مي شود.
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «إِنَّ الْقُلُوبَ تَصْدَأُ كَمَا يَصْدَأُ الْحَدِيدُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا جَلَاؤُهَا قَالَ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ وَ ذِكْرُ الْمَوْتِ؛32 اين دلها زنگار مي گيرند، مانند آهن كه وقتي آب به آن برسد زنگ مي زند. گفته شد: چه چيزي باعث جلاي قلب (و رفع زنگار) مي شود؟ فرمود: زيادي ياد مرگ و خواندن قرآن.»


يادي از امام زمان(عج)
آمد بهار و گل رخ من در سفر هنوز
خنديد و ابر چشم من از گريه تر هنوز

آمد درخت گل به بَرْ امّا چه فايده
كان سرو گلعذار نيامد به بر هنوز


فصل بهار، محبوب ترين و دوست داشتني ترين فصول نزد انسانها و حتي حيوانات است؛ ولي بهار طبيعت بدون بهار آفرين حقيقي عمر او بي نشاط است چنانكه وقتی مادران شهدا، مفقودان، و مادران جوان از دست داده كنار سفره هفت سين قرار مي گيرند و يا لحظه تحويل سال دعا مي كنند، اول شهيد و مفقود الاثر خود را ياد مي كنند. بهار طولاني و همگاني و نشاط فراگير و عمومي در زمان جان جانان حضرت صاحب الزمان (عج) ميسّر است. چنانكه در زيارتنامه آن حضرت مي خوانيم: «السَّلَامُ عَلَي رَبِيعِ الْاَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْاَيَام؛33 سلام بر بهار مردم و شادي روزگار.»
در روايات ما نيز شواهدي وجود دارد كه به اين امر توجّه داده شده است كه مردم و شيعيان در ايّام نوروز متوجّه حضرت مهدي(عج) و ظهور آن حضرت باشند.
حضرت صادق علیه السلام فرمود: «وَ مَا مِنْ يَوْمِ نَيْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا وَ أَيَّامِ شِيعَتِنَا؛34 هيچ نوروزي نيست، مگر آنكه ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمد صلی الله علیه وآله] هستيم؛ چرا كه نوروز از روزهاي ما و شيعيان ما است.»
اگر آن گل به تنهايي نمايد چهره بر عالم
شود بر مدّعي پيدا كه با يك گل بهار آيد

همان حضرت در روايت ديگري فرمود: «يَوْمُ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي يَظْهَرُ فِيهِ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ؛35 نوروز، روزي است كه قائم ما اهل و صاحبان امر، در آن ظهور مي كند و خداوند او را (در آن روز) بر دجّال پيروز مي كند، پس او را در كناسه كوفه به دار خواهد زد.»
چهره گل باغ و صحرا را گلستان مي كند
ديدن مهدي(عج)، هزاران درد درمان مي كند

مُدّعي گويد كه با يك گل نمي گردد بهار
من گلي دارم كه دنيا را گلستان مي كند


در اين روايات جاي بحث و گفتگو وجود دارد؛ زيرا مقصود ما اين است كه در اين ايام تعطيلات توجّه به حضرت مهدي(عج) فراموش نشود در كنار ديد و بازديدها، گردشهاي سالم توجّه به آن حضرت از طريق خواندن دعاهاي مربوط به آن حضرت از جمله: «زيارت آل يس» فراموش نشود، و همين طور انتظار فرج و خود را و ديگران را براي اين امر آماده نمودن.
هر روز را نوروز كنيم
و طبق سخن امير بيان علي علیه السلام كه فرمود: «وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ يَوْمُ عِيدٍ؛
36 هر روزي كه در آن خداوند نافرماني نشود، عيد است.» انسان مي تواند با هديه دادن، صله ارحام و ترك گناه هر روز خود را نوروز كند و هر روز را عيد داشته باشد و اين نكته بسيار مهمّي است كه انسان مي تواند هميشه بهاري باشد، برخلاف طبيعت كه فقط يك فصل آن بهاري است، البته ممكن است انسانی با انجام گناهِ هميشگي دائماً در حال خزان باشد و هرگز بهاري براي او ورق نخورد و عيدي براي او نوشته نشود.


پی نوشت:

1) بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ق، ج‏68، ص‏328.
2) نور / 44.
3) آل عمران / 190.
4) يوسف / 111.
5) بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، ج‏70، ص‏128، ح 132.
6) مولوی.
7) تحف العقول، علي بن شعبه حرّاني، انتشارات اسلامي، قم، 1404 ق، تحقيق علي‌اكبر غفاري، ص150.
8) بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، ج‏1، ص‏204، ح 22.
9) اصول كافي، محمد بن يعقوب كليني، تحقيق علي‌اكبر غفاري، دار الصعب و التعارف، بيروت، چهارم، 1401 ق، ج‏1، ص‏40.
10) نهج البلاغه، نامه 31.
11) بحار الانوار، ج‏77، ص‏208، ح 1.
12) مجموعه ورّام، ورّام بن ابي فراس، مكتبة المفيد، قم، اول، ج‏2، ص‏121.
13) نهج البلاغه، نامه 31.
14) وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، موسسه آل بیت علیهم‏السلام، قم، چاپ اول، 1409 ق.
15) عصر / 1 ـ‌ 3.
16) مفردات راغب، ابي القاسم الحسين بن محمد، معروف به راغب اصفهاني، نشر الكتاب، تهران، دوم، 1404 ق، ص‏147؛ تفسير نمونه، مكارم شيرازي و همكاران، دار الكتب الاسلاميه، قم، 1370 ش، چاپ نهم، ج‏27، ص‏297.
17) زمر / 15.
18) تفسير فخر رازي، ج‏32، ص‏85، به نقل از تفسير نمونه، مکارم شیرازی و همکاران، ج‏27، ص‏296.
19) تحف العقول، علي بن شعبه حراني، ص‏484.
20) اصول كافي،‌ شیح کلینی، ج‏2، ص‏523، ح 8؛ بحار الانوار، علامه مجلسي، ج‏7، ص‏235، ح 20.
21) ارشاد القلوب، حسن بن ابي الحسن ديلمي، انتشارات شريف رضي، قم، اول، 1413 ق، ج‏1، ص‏40.
22) تفسیر نور الثقلین، عروسی حویزی، اسماعیلیان، قم، 1415 ق، جلد 4، ص‏217.
23) بحار الانوار، ج‏74، ص‏78‌؛ مجموعه ورّام بن ابی فراس، ج‏2، ص‏51.
24) وسائل الشيعه، ج‏16، ص‏98، ح 2108؛ بحار الانوار، ج‏67، ص‏69،‌ وج 89، ص‏249؛ والحياة، برادران حکیمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران ، چاپ اول ، 1380 ش، ج‏1، ص‏756.
25) دعائم الاسلام، نعمان بن محمد تميمي مغربي، دار المعارف، مصر، سوم، 1389 ق.، ج‏2، ص‏326.
26) وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج‏5، ص‏288.
27) اعراف / 55.
28) فاطر / 9.
29) تفسير قرطبي، ج‏8، ص‏5409، ذيل آية 9 فاطر، به نقل از تفسير نمونه، ج‏18، ص‏192.
30) ق / 9 ـ‌ 11.
31) فصّلت / 39.
32) كنز العمال، متقي هندي، مكتبة التراث الاسلامي، بيروت، اول، 1397. ق، ج‏1، ص‏445، شماره 2441.
33) مفاتيح الجنان، شيخ عباس قمي، زيارت حضرت صاحب الامر(عج)، ص‏1006؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج‏99، ص‏101.
34) مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، آل البيت، قم، اول، 1407 ق، ج‏6، ص‏352.
35) بحار الانوار،علامه مجلسی، ج‏52، ص‏276، ح 171.
36) نهج البلاغه، محمد دشتي، انتشارات مشهور، حكمت 428.

منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره163.

http://kanoonquran.ir/news/hawzahqom_17169/318734/%D9%BE%D9%8A%D8%A7%D9%85%D9%87%D8%A7%D9%8A+%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2+%D9%88+%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1

 

***************************************************************

بسم الله الرحمن الرحیم


*** روایات در باره نوروز و بهار :


1- قال ‏الصادق(عَلَیهِ السَّلامُ) : وَ مَا مِنْ یوْمِ نَیرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِیهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَیامِنَا وَ أَیامِ شِیعَتِنَا حَفِظَتْهُ الْعَجَمُ وَ ضَیعْتُمُوهُ أَنْتُمْ   و روز نوروزی نیست مگر اینکه ما در آن در پی فرج هستیم برای اینکه آن روز از ایام ما و ایام شیعه ماست که عجم آن را حفظ کرده در حالی که شما آن را ضایع کردید.

منبع :  بِحارُالانوار جلد 59  -«مُستَدرَکُ ‏الوَسائِل ج :6 ص:353 ، بَابُ اسْتِحْبَابِ صَلَاةِ یوْمِ النَّیرُوزِ وَ الْغُسْلِ فِیهِ وَ الصَّوْمِ وَ لُبْسِ أَنْظَفِ الثِّیابِ وَ الطِّیبِ وَ تَعْظِیمِهِ وَ صَبِّ الْمَاءِ فِیهِ»عید نوروز


2- نوروز به روایت کتب اربعه شیعه:
همه مي دانند که کتب اربعه شيعه از نظر اعتبار و ارزش همچون صحاح سته نزد اهل سنت است و لذا روايات مندرج در کتب چهار گانه شيعه يعني : کافي شيخ کليني، من لايحضره الفقيه شيخ صدوق، تهذيب الاحکام و الاستبصار شيخ طوسي، از حيث وارد شدن در اين منابع اهميت ويژه دارند و پس از جرح و تعديل آنها مي تواند مصدر فتوا و احکام و باورها باشد . رواياتي که ( در باره  نوروز) در سه کتاب از کتب چهار گانه حديث شيعه آمده چنين است:

الف :  لفظ «نوروز» يکبار در روايات آمده است:


- يوم . النَّورُوز
أَهدَوا اِلَیهِ الشَّی‏ءُ اين روايت در تهذيب الاحکام طوسي جلد 6 ( ص 378، سطر 11 ) ثبت و ضبط شده است.


ب : لفظ «النَّيروز» چهار بار در روايات  نقل شده است:
يا اميرالمومنين اليوم النَّيروز ( من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، جلد 3، ص 300، سطر4 )
فاذا کان يوم المهرجان او النَّيروز. ( الکافي شيخ کليني ، ج 5، ص141، سطر 6 )

يوم المهرجان و النَّيروز اهدوااليه الشيء( من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 13 )
اتي علي بهديه النَّيروز فقال ما هذا؟( من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 3 )


ت :  لفظ « نَيروزاََ » يک بار در روايت منقول است:
اصنعوا لناکل يوم نيروزاََ (من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 4 )

ج : لفظ «نَيرو» يک بار در روايت منقول است: نَيرو کل يوم (من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج 3، ص300، سطر 5 )

نکته قابل توجه در اين است که بيشتر اين روايات در کتاب من لايحضره الفقيه شيخ صدوق آمده که روايات اين کتاب نسبت به ساير کتب اربعه از اعتبار و ارزش بيشتري برخوردار است به ويژه که شيخ صدوق در آن کتاب بيشتر به روايات فقهي و علمي عنايت داشته است و علاوه بر آن روايات اين با منابع حديث اهل سنت از نظر مضمون و محتوا و حتي الفاظ اشتراک چشمگيري نسبت به ساير کتابهاي حديث شيعه دارد. [ 
https://www.fardanews.com/fa/news/106591/%D8%B1%D9%88  ]


3- عَنْ مُعَلَّی بْنِ خُنَیسٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع یوْمَ النَّیرُوزِ فَقَالَ أَ تَعْرِفُ هَذَا الْیوْمَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک هَذَا یوْمٌ تُعَظِّمُهُ الْعَجَمُ وَ تَتَهَادَی فِیهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقُ ع وَ الْبَیتِ الْعَتِیقِ الَّذِی بِمَکةَ مَا هَذَا إِلَّا لِأَمْرٍ قَدِیمٍ أُفَسِّرُهُ لَک حَتَّی تَفْهَمَهُ قُلْتُ یا سَیدِی إِنْ عُلِمَ هَذَا مِنْ عِنْدِک أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ یعِیشَ أَمْوَاتِی وَ تَمُوتَ أَعْدَائِی فَقَالَ یا مُعَلَّی إِنَّ یوْمَ النَّیرُوزِ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی أَخَذَ اللَّهُ فِیهِ مَوَاثِیقَ الْعِبَادِ أَنْ یعْبُدُوهُ وَ لَا یشْرِکوا بِهِ شَیئاً وَ أَنْ یؤْمِنُوا بِرُسُلِهِ وَ حُجَجِهِ وَ أَنْ یؤْمِنُوا بِالْأَئِمَّةِ ع وَ هُوَ أَوَّلُ یوْمٍ طَلَعَتْ فِیهِ الشَّمْسُ وَ هَبَّتْ فِیهِ الرِّیاحُ وَ خُلِقَتْ فِیهِ زَهْرَةُ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی اسْتَوَتْ فِیهِ سَفِینَةُ نُوحٍ عَلَی الْجُودِی وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی حَمَلَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ‏ ص أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ (ص) عَلَی مَنْکبِهِ (عَلَی مَنْکِبَیهِ) حَتَّی رَمَی أَصْنَامَ قُرَیشٍ مِنْ فَوْقِ الْبَیتِ الْحَرَامِ فَهَشَمَهَا (فَهَشَّمَهَا)وَ کذَلِک إِبْرَاهِیمُ ع وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی أَمَرَ النَّبِی ص أَصْحَابَهُ أَنْ یُبَایِعُوا عَلِیاً ع بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی وَجَّهَ النَّبِی ص عَلِیاً ع إِلَی وَادِی الْجِنِّ یأْخُذُ عَلَیهِمُ الْبَیعَةَ لَهُ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی بُویعَ فِیهِ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فِیهِ الْبَیعَةَ الثَّانِیةَ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی ظَفِرَ فِیهِ بِأَهْلِ نَهْرَوَانَ وَ قَتَلَ ذَا الثَّدیَةِ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی یَظْهَرُ فِیهِ قَائِمُنَا وَ وُلَاةُ الْأَمْرِ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی یَظْفَرُ فِیهِ قَائِمُنَا ع بِالدَّجَّالِ فَیَصْلِبُهُ عَلَی کُنَاسَةِ الْکوفَةِ وَ مَا مِنْ یوْمِ نَیرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِیهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَیامِنَا وَ أَیامِ شِیعَتِنَا حَفِظَتْهُ الْعَجَمُ وَ ضَیعْتُمُوهُ أَنْتُمْ وَ قَالَ إِنَّ نَبِیّاً مِنَ الْأَنْبِیاءِ سَأَلَ رَبَّهُ کیفَ یُحْیی هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ الَّذِینَ خَرَجُوا فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیهِ أَنْ یَصُبَّ الْمَاءَ عَلَیهِمْ فِی مَضَاجِعِهِمْ فِی هَذَا الْیوْمِ وَ هُوَ أَوَّلُ یوْمٍ مِنْ سَنَةِ الْفُرْسِ فَعَاشُوا وَ هُمْ ثَلَاثُونَ أَلْفاً فَصَارَ صَبُّ الْمَاءِ فِی النَّیرُوزِ سُنَّةً .  «الْخَبَرَ» .

منبع : «مُستَدرَکُ ‏الوَسائِل ج :6 ص:353 ، بَابُ اسْتِحْبَابِ صَلَاةِ یوْمِ النَّیرُوزِ وَ الْغُسْلِ فِیهِ وَ الصَّوْمِ وَ لُبْسِ أَنْظَفِ الثِّیابِ وَ الطِّیبِ وَ تَعْظِیمِهِ وَ صَبِّ الْمَاءِ فِیهِ»عید نوروز

از مُعَلَّی بن خُنَیس روایت است که گفت:به محضر امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) در روز نوروز وارد شدم که فرمود:

می دانی امروز چه روزی است؟ گفتم:فدایتان شوم، این روز روزی است که عجم آن را بزرگ می دارند و در آن هدیه می دهند. امام صادق علیه السلام فرمود:

قسم به بیت عتیقی که در مکه است (کعبه)، این نیست مگر برای امری قدیمی، که آن را برایت می گویم تا آن را بفهمی.

گفتم :ای سید من! اگر این از جانب شما آموخته شود برای من دوست داشتنی تر است از اینکه اموات من زندگی کنند و دشمنان من بمیرند.

پس حضرت فرمود:

ای معلی ! روز نوروز روزی است که:

1. الله از بندگان پیمان گرفت که او را عبادت کنند و بر او شریکی قرار ندهند

2. به رسل و حججش ایمان آورند و به ائمه علیهم السلام ایمان آورند

3. اولین روزی است که خورشید در آن طلوع کرده و بادها در آن وزیدن گرفته اند و زینت زمین در این روز آفریده شده

4. روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی استقرار یافت

5. روزی است که در آن رسول الله
(صَلَّی  اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ) امیرالمؤمنین را بر شانه هایش گذاشت تا بتهای قریش را از بالای بیت الحرام سنگ زند و بشکند و همینطور است درباره ابراهیم علیه السلام

6. روزی است که پیامبر
(صَلَّی  اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ) به اصحابش امر کرد که با علی علیه السلام به اسم امیرالمؤمنین بیعت کنند و در آن روز بیعت دوم واقع شد

7. آن روزی بود که علی علیه السلام به اهل نهروان ظفر یافت و ذُوثَدیَه ( صاحب ) را کشت [
ذُوالثَّدیَه یا صاحب شخصی به نام حُرقُوص بن زُهَیر بَجَلی تَمیمی  سَعدی  مُخدَجُ الیَد (ناقص دست)  بود که بر بالای یکی از بازوهایش  گوشت زائدی به شکل قرار داشت و از این جهت، به او «ذُوالثَّدیَه» گفته می شد و در جنگ نَهروان به دست مولا علی (عَلَیهِ السَّلامُ)  کشته شد ]


8. روزی است که قائم ما و وُلاةُ الأَمر ظهور می کنند و آن روزی است که قائم ما
(عَلَیهِ السَّلامُ)   بر دجّال ظفر می یابد و او را در زباله دانی کوفه به دار می کشد و روز نوروزی نیست مگر اینکه ما در آن در پی فرج هستیم برای اینکه آن روز از ایام ما و ایام شیعه ماست که عجم آن را حفظ کرده در حالی که شما آن را ضایع کردید.

و فرمود: نبی ای از انبیاء از پروردگارش سؤال کرد که چگونه این قومی را که فوت و خارج شده اند زنده می کند، که خداوند به او وحی کرد که بر قبور آنان آب بپاشد. در این روز که اولین روز از سال ایرانیان است پس زنده شدند و زندگی کردند در حالی که تعدادشان سی هزار نفر بود و بدین سان پاشیدن(کمی از )  آب (بر درب خانه و یا روی قبر و  یا آب پاشی به هنگام ورود عروس به خانه بخت. )  در نوروز سنت شد.

منبع : «مُستَدرَکُ ‏الوَسائِل ج :6 ص:353 ، بَابُ اسْتِحْبَابِ صَلَاةِ یوْمِ النَّیرُوزِ وَ الْغُسْلِ فِیهِ وَ الصَّوْمِ وَ لُبْسِ أَنْظَفِ الثِّیابِ وَ الطِّیبِ وَ تَعْظِیمِهِ وَ صَبِّ الْمَاءِ فِیهِ»عید نوروز


4- از  پیامبر (صَلَّی  اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ) نقل شده است (وَ رَوَوْا عَنِ النَّبِیِّ ص)  که می فرماید : اِغْتَنِمُوا بَرْدَ الرَّبِیعِ فَإِنَّهُ یَفْعَلُ بِأَبْدَانِكُمْ مَا یَفْعَلُ بِأَشْجَارِكُمْ وَ اجْتَنِبُوا بَرْدَ الْخَرِیفِ فَإِنَّهُ یَفْعَلُ بِأَبْدَانِكُمْ مَا یَفْعَلُ بِأَشْجَارِكُمْ
سرمای بهار را غنیمت بشمارید که با بدن های شما همان کاری را می کند که با درختان می کند و از سرمای پاییز دوری کنید که با بدن های شما همان کاری را می کند که با درختان می کند .
بحارالأنوار ج : 59 ص : 27 .


5- امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمودند: ما مِن یَومِ نَیروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِیهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أیّامِنا و أیّامِ شِیعَتِنا؛
.
  هیچ نوروزی نیست مگر آن که ما در آن روز منتظر فرج ( قائم آل محمد
«عَلَیهِمُ السَّلامُ» )  هستیم؛ چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است.»  مستدرک الوسائل ، ج 6 ، ص 352 .


6-  امام علی (عَلَیهِ السَّلامُ) : «. وَانشُر عَلَینا رَحمتَك بِالسَّحابِ المُنبَعِقِ وَ الرَّبیعِ المُغدِقِ، وَ النَّباتِ المُونِقِ، سَحّاََ وابِلاََ ، تُحیی بِهِ ما قَد ماتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ ما قَد فاتَ خدایا رحمت خود را با ابر پرباران و بهار پر آب و گیاهان خوش مَنظرِ شاداب بر ما نازل فرما، بارانی درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان ( خشک شده ها براثر  کم بارانی و یاخشک سالی)  را زنده و آنچه از دست ما رفته به ما بازگرداند. » نهج البلاغه فیض الاسلام،  خطبة 114   ص 359 .


7-  در کتاب مَفاتیحُ الجَنان در باره اعمال عید نوروز چنین آمده است :  .  و اما اعمال عید نوروز پس چنان است که حضرت صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) به معلی بن خنیس تعلیم فرمد که چون روز نوروز شود غسل کن  .  و پاکیزه‌ترین جامه‌های خود را بپوش و به بهترین بوهای خوش خود را خوشبو گردان و در آن روز روزه بدار .پس چون از نماز پیشین(نماز ظهر) و پَسین (نماز عصر)  و نافله های آن فارغ شدی چهار رکعت نماز بگذار یعنی هر دورکعت به یک سلام و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره «اِنّا اَنزَلناهُ» بخوان و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره «قُل یا اَیُّهَاالکافِرُونَ» و در رکعت سوم بعد از حمد ده مرتبه سوره «قُل هُوَاللهُ اَحَدُُ» و در رکعت چهارم بعد از حمد ده مرتبه «قُل اَعُوذُ بِرَبِّ الفَلَقِ وَ قُل اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ» بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا بخوان :

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ صَلِّ عَلَی جَمِیعِ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ صَلِّ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ اللَّهُمَّ بَارِکْ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بَارِکْ لَنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا الَّذِی فَضَّلْتَهُ وَ کَرَّمْتَهُ وَ شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَ خَطَرَهُ اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِیمَا أَنْعَمْتَ بِهِ عَلَیَّ حَتَّی لَا أَشْکُرَ أَحَداً غَیْرَکَ وَ وَسِّعْ عَلَیَّ فِی رِزْقِی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ اللَّهُمَّ مَا غَابَ عَنِّی فَلَا یَغِیبَنَّ عَنِّی عَوْنُکَ وَ حِفْظُکَ وَ مَا فَقَدْتُ مِنْ شَیْ‌ءٍ فَلَا تُفْقِدْنِی عَوْنَکَ عَلَیْهِ حَتَّی لَا أَتَکَلَّفَ مَا لَا أَحْتَاجُ إِلَیْهِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ.


بار خدایا بر محمد و آل محمد، اوصیاء پسندیده رحمت فرست و نیز بر همه‌ی پیامبران و فرستادگانت بهترین رحمت‌هایت را بفرست و برکت ده بر ایشان بهترین برکاتت را و بر جسم و جانشان رحمت فرست. بار خدایا بر محمد و آل محمد برکت ده و به ما در این روزی که برتریش دادی و گرامیش نمودی و شرافت و بزرگی‌اش بخشیدی برکت ده، بار خدایا مرا در آنچه در آن بر من اِنعام و عطا کردی برکت ببخش تا به غیر از تو دیگری را سپاس نکنیم و در روزیم گشایش و وسعت ده‌ ای صاحب جلال و بزرگواری .  بار خدایا هر چه از من نهان باشد پس نباید کمک و نگهداری تو از من نهان باشد و هر چیز را گم کنم پس مبادا گم کنی نسبت به من یاریت را تا به رنج و زحمت نیفتم برای آنچه محتاج آن نیستم‌ ای صاحب جلال و بزرگواری.

 

8- در کتاب مُستَدرَکُ ‏الوَسائِل ج : 6 ص : 353  بابی هست تَحت عَنوان :  بَابُ اِسْتِحْبَابِ صَلَاةِ یوْمِ النَّیرُوزِ وَ الْغُسْلِ فِیهِ وَ الصَّوْمِ وَ لُبْسِ أَنْظَفِ الثِّیابِ وَ الطِّیبِ وَ تَعْظِیمِهِ وَ صَبِّ الْمَاءِ فِیهِ : باب استحباب نماز روز نوروز و استحبابِ غسل و روزه در آن و پوشیدن نظیف ترین و پاک ترین لباسها و تعظیم و بزرگداشت آن  و پاشیدن (کمی از )  آب (بر درب خانه و یا روی قبر و  یا آب پاشی به هنگام ورود عروس به خانه بخت. ) 

9-  مرحوم کُلَینی (م‏۳۲۹ق) در  کتاب «اَلکافِی» چنین روایت می کند: .  عِدَّةٍُُ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الْكَرْخِيِّ ، قالَ: سَألتُ أباعبدِاللّه(ع) عَنِ الرَّجُلِ تَکُونُ لَهُ ضَیعَةُُ، فَأِذا کانَ یَومُ المَهرَجانِ أو النَّیروزِ، أَهدَوا اِلَیهِ الشَّی‏ءَ لَیسَ هُوَ عَلَیهِم یَتَقَرَّبُونَ بِذلِکَ اِلَیهِ. فَقالَ(ع) : «ألَیسَ هُم مُصلّینَ ؟». قُلتُ: بَلی. قالَ: فَلیَقبَل هَدِیَّتَهُم وَ لْیُکافِِهِِم ؛ فَإنّ رَسُولَ اللّهِ (ص) قالَ: «لَو أُهدِیَ اِلَیَّ کُراعُُ لَقَبِلتُ، وَ کانَ ذلِک مِنَ الدّینِ، وَ لَو أَنَّ کافِراً أو مُنافِقاً أَهدَی اِلَیَّ وَسقاً ما قَبِلتُ، وَ کانَ ذلِک مِنَ الدِّینِ. أَبَی اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِی زَبْدَ المُشرِکینَ وَ المُنافِقینَ وَ طَعامَهُم».


ابراهیم كَرْخِيّ می گوید: از امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) پرسیدم که: شخصی مزرعه ای دارد. روز مهرگان یا نوروز، (کشاورزان و برزگرانش ) هدایایی به او می دهند  و قصد تقرّب جُستن به وی را ندارند [آیا بپذیرد؟ ]. فرمود: آیا نمازگزار هستند؟ گفتم: آری. فرمود: باید هدیه آنان را بپذیرد و تلافی کند. به درستی که رسول خدا  (صَلَّی  اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ )  فرمود: اگر برایم ران بُزی هدیه آورند، می پذیرم و این، جزو دینداری است و اگر کافر یا منافقی ران گاو یا گوسفندی برایم هدیه آورد، نخواهم پذیرفت و این هم جزو دینداری است. خداوند، خوراک و دستاورد مشرک و منافق را برای ما روا نداشته است.


مَنبع : الکافی، ج‏۵، ص‏۱۴۱؛ کتاب من لایحضره الفقیه، ج‏۳، ص‏۳۰۰؛ تهذیب الأحکام، ج‏۶، ص‏۳۷۸؛ وسائل الشیعة، ج‏۱۲، ص‏215 .

 

10- در کتاب  اَلكافِى ـ به نقل از ابراهيم كَرخِىّ چنین آمده است  ـ: سألتُ أبا عبدِ اللّه ِ عليه السلام عَنِ الرّجُلِ تَكونُ لَهُ الضَّيعَةُ الكَبيرَةُ ، فإذا كانَ يَومُ المِهرَجانِ أو النَّيروزِ أَهدَوا إلَيهِ الشَّيءَ لَيسَ هُو علَيهِم، يَتَقَرَّبونَ بذلكَ إلَيهِ ، فقالَ : أ لَيسَ هُم مُصَلِّينَ ؟ قلتُ : بلى ، قالَ : فلْيَقبَلْ هَدِيَّتَهُم و لْيُكافِهِم ؛ فإنَّ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله قالَ : لَو اُهدِيَ إلَيَّ كُراعٌ لَقَبِلتُ و كانَ ذلكَ مِن الدِّينِ ، و لَو أنَّ كافِرا أو مُنافِقا أهدى إلَيَّ وَسْقا ما قَبِلتُ و كانَ ذلكَ مِن الدِّينِ ، أبَى اللّه ُ عَزَّ و جلَّ لِي زَبْدَ المُشرِكينَ و المُنافِقينَ و طَعامَهُم .

 

 از امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) پرسيدم: مردى مالك آبادى بزرگى است و چون روز [جشن ]مهرگان يا نوروز مى شود برزگران او هدايايى به او تقديم مى كنند كه البته مكلّف به اين كار نيستند، بلكه مى خواهند با اين كار خودشان را به او نزديك كنند [اين هدايا چه حكمى دارد؟] حضرت فرمود: مگر نه اينكه آنان (كشاورزان) نماز گزارند؟ عرض كردم:چرا. فرمود: پس هديه آنان را بپذيرد و متقابلاً به آنان هديه اى بدهد؛ چرا كه رسول خدا (صَلَّی  اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ) فرمود: اگر [مسلمانى ]حتى پاچه گوسفندى برايم هديه بياورد، مى پذيرم و اين كار جزء دين است و اگر كافرى يا منافقى يك بار شتر هم به من هديه دهد نمى پذيرم و اين جزء دين است. خداوند عزّ و جلّ براى من رضا نداده است كه عطاى مشركان و منافقان و خوراك آنان را بپذيرم.

 

منبع :  الكافي : ۵/۱۴۱/۲ .


11-  شیخ صدوق « ره« (م‏۳۸۱ق) در «کتاب مَن لایَحضُرُهُ الفَقیه» آورده است: أُتِیَ عَلِیُُّ(ع) بِهَدِیَّةِ النَّیروز، فقال(ع): «ما هذا؟». قالوا: یا أمیرالمؤمنین! الیوم النَّیروز. فقال(ع):  إصنَعُوا لَنا کُلّ یَومِِ نَیروزاً». [۱۷]

برای علی (عَلَیهِ السَّلامُ) هدیه نوروز آوردند. فرمود: «این چیست؟». گفتند: ای امیرمؤمنان امروز، نوروز است . فرمود: هر روزِ ما را نوروز سازید .


منبع : کتاب من لا یحضره الفقیه، ج‏۳، ص‏۳۰۰؛ وسائل الشیعة، ج‏۱۲، ص‏۲۱۳٫.

 

12- شیخ صدوق «ره» (م‏۳۸۱ق) در «کتاب مَن لایَحضُرُهُ الفَقیه» آورده است: روی أنّه قال (ع):نَیرُوزُنا کُلُّ یَومِِ .    روایت شده است که علی(ع) فرمود: هر روزِ ما نوروز است.


منبع : کتاب من لا یحضره الفقیه، ج‏۳، ص‏۳۰۰؛ وسائل الشیعة، ج‏۱۲، ص‏۲۱۳٫.

 

13- نُعمان بن محمد تَمیمی (م ۳۶۳ق ) در کتاب «دَعائِم الأِسلام» روایت می کند : عَنهُ [عَلِیِِّ ](ع) أَنَّهُ اُهدِیَ اِلَیهِ فالُوذَجُ ، فَقالَ : «ماهذا». قالُوا: یَومُ نَیروزِِ  قال : فَنَیرِزُوا إن قَدَرتُم کُلَّ یَومٍ [یَعنِی تَهادَوا وَ تَواصَلُوا فِی اللّهِ ] .

برای علی (عَلَیهِ السَّلامُ) فالوده هدیه آوردند . فرمود: «این چیست؟». گفتند امروز ، نوروز است. فرمود: اگر می توانید، هر روز را نوروز سازید (يعنى در راه خدا به يكديگر هديه بدهيد و با يكديگر پيوند داشته باشيد ).     منبع : دَعائِم الأِسلام، ج‏۲، ص‏۳۲۶ .


14- قال رسول الله (ص) :  فَنَيرِزُوا إن قَدَرتُم كُلَّ يَومٍ يَعنِي تَهادَوا وَ تَواصَلُوا فِي اللّه ِ

پيامبر (صَلَّی  اللهُ عفِیهِ ,هُوَ ,بْنِ ,عَلَیهِ ,الَّذِی ,نوروز ,عَلَیهِ السَّلامُ ,هُوَ الْیَوْمُ ,الْیَوْمُ الَّذِی ,هُوَ الْیوْمُ ,الْیوْمُ الَّذِی ,هُوَ الْیَ

 

 

 


آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 


موضوعات مرتبط: سخنان چهارده معصوم علیهم السلام,متفرقات(مطالب گوناگون ومفید),
برچسب‌ها: ,,,,