***نسيم معرفت***
به نام خدا
**چراهرچه دعا می کنیم خداوندپاسخ نمی دهد ؟ ..(پاسخ به یک سؤال)
يکي از عزيزان در گروه هاي مجازي سؤالي را مطرح نمود که بنده پاسخ گفتم .
واما سؤال :
چرا هرچه دعا مي کنيم خداوند پاسخ نمي دهد ؟! مگر خداوند نفرمود که مرا بخوانيد تا اجابت کنم شما را پس چرا دعاهاي ما را جواب نمي دهد؟!
واما پاسخ سوال از طرف بنده :
در آيه 60 از سوره غافر(مومن) در رابطه با دعا و اجابت آن چنين آمده است :
وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرين .
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانيد تا ( دعاي ) شما را بپذيرم! کساني که از عبادت من (که دعا هم نوعي عبادت است) تکبّر مي ورزند به زودي با ذلّت وارد دوزخ مي شوند!»
دراين آيه شريفه خداوند متعال مي فرمايد : بخوانيد مرا تا اجابت کنم شما را و کساني را که از روي غرور و تکبر از عبادت (دعا کردن) سرپيچي مي کنند ، تهديد مي نمايد که در روز قيامت با ذلت وارد دوزخ مي شوند .
دعا و راز ونياز با حضرت پروردگار يکي از نيازهاي واقعي و فطري بشر است . همانطوري که انسان جهت حيات و ادامه زندگي خود نياز به آب و هوا و غذا و ... دارد ، حيات روحي و معنوي انسان نيز بواسطه دعا و نيايش به پيشگاه خداوند متعال تأمين مي گردد . دعا در صفاي باطن و رُشد و تکامل روحي و اخلاقي و تنوير و نورانيت اَفکار و دل آدمي تأثير بسزايي دارد. انسان وقتي با نيتي پاک در حالي که همراه با طهارت است جهت مناجات و راز ونياز به درگاه حضرت دادار مي ايستد حالات خاصي به او دست مي دهد که با هيچ حالي قابل مقايسه نيست و نسيم هاي دل انگيزي از رحمت خاص الهي را به روشني مشاهده ولمس مي کند که گاهي قابل توصيف نمي باشد . با کمال تأسف بايد اظهار داشت که بشر امروز که به زرق و برق و مَظاهر و جلوه هاي فريبنده دنيا سرگرم و مشغول گشته از حلاوت و شيريني دعا و راز ونياز يا محروم است ويا اينکه کمتر به آن مي پردازد. تنها راه آرامش و سعادت بشريت بازگشت حقيقي به درگاه الهي و ارتباط دايمي با پروردگار عالم است. روانشناسان معتقدند هنگامي که هيجانات و غم ها بر انسان هجوم مي آورد در آن حال بايد جهت تخليه روحي مشکلات و گرفتاري ها را براي کسي که محرم راز است بازگو و درد دل کنيم و اگر کسي را پيدا نکرديم که که غم ها و نگراني هاي خود را با او در ميان بگذاريم حتما بايد اسرار و راز دل خود را به خداوند عرضه بداريم. خداوند بهترين و بالاترين تکيه گاه است .
دکتر اَلِکسِس کارِل نوسنده کتاب (انسان موجود ناشناخته) در همين کتاب چنين مي گويد:
نيايش همچون نَفَس کشيدن و خوردن و آشاميدن لازمه انسان است که از عمق سرشت انسان سر مي زند.
و نيز مي گويد : دعا قوي ترين نيرويي است که بشر مي تواند بوجود آورد .
در سوره فرقان آيه 77 چنين آمده است :
قُلْ ما يَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُکُمْ ...
بگو: «پروردگارم براي شما ارج و ارزشي قائل نيست اگر دعاي شما نباشد ...
تاچند غريب باشي اندر در دوست
نزديکتر است آنکه ترا از رگ وپوست
انصاف بده چگونه کوشش نکني
با اينکه کِشش هميشه از جانب اوست
دعا در واقع ارتباط و پيوند بين عبد ومعبود و خالق و مخلوق و نيازمند به بي نياز مطلق است . بشر با همه داشته هايش هيچگاه به مقام بي نيازي نمي رسد و اگر ما به کسي که مال واموال و دارايي زياد دارد به عنوان غني وبي نياز تعبير مي کنيم به جهت مقايسه با کساني است که از چنين امکاناتي برخورددار نيستند و گرنه ثروتمندترين آدم ها در دنيا در واقع گداترين آدم ها است زيرا هيچ چيزي از اموال ودارايي ها را که در اختيار دارد از آن او نيست و حتي وجود خود او نيز از آن او نمي باشد بلکه وجود او و همه آنچه را که در اختيار دارد از آن خدواند است و فقط چند روزي را که خداوند دراين دنيا به وي مهلت داده اجازه داده شده که از مواهب و نعمت هاي الهي به درستي استفاده نمايد و اگر سرپيچي کند دچار عقاب الهي خواهد شد.
پس اين اصل مسلم را بايد بپذيريم که همه ما انسان ها (حتي اگر بي نيازترين افراد به حسب ظاهر باشيم) نيازمند محض به پروردگار عالم هستيم و لحظه اي وآني نبايد تصور کنيم که نيازي به خداوند نداريم. کسي که متکبرانه و مغرورانه از دعا کردن سرپيچي مي کند در واقع از اصل نيازمندي مخلوق به خالق خارج شده و خود را بي نياز مي پندارد لذا در ذيل آيه 60 از سوره غافر آمده است که : .... کساني که از عبادت (دعا کردن) تکبر و سرپيچي کنند به زودي با ذلت و خواري وارد دوزخ و جهنم خواهند شد و دچار عذاب الهي مي گردند .
در باره اينکه انسان ها بايد اهل دعا باشند به چند اصل مي پردازم که مي تواند سودمند باشد :
1-اصل نيازمندي
اصل نيازمندي مخلوق به خالق که در بالا به آن اشاره نمودم ثابت مي کند که ما هميشه بايد دست دعا و خواهش و درخواست به درگاه الهي دراز کنيم .
2-اصل اتصال و ارتباط
اصل ديگري که بايد به آن توجه کنيم ، اصل ارتباط و اتصال و پيوند بين عبد و معبود و مخلوق با خالق است. مخلوق و عبد هيچگاه نبايد از خالق و معبودش جدا شود . اين جدايي سبب سقوط وهلاکت بنده خواهد شد . يکي از راه هاي حفظ اين پيوند و اتصال همان دعا کردن به پيشگاه الهي است . هرچه دعا به درگاه الهي بيشتر باشد پيوند بين عبد ومعبود بيشتر خواهد بود. و هر اندازه انسان خود را محتاج تر به پروردگار بداند دعايش بيشتر خواهد بود و اُنس بيشتري با خداوند برقرار مي کند. دعا و راز و نياز با خداوند متعال به آدمي قدرت و قُوّت و نيرو و توان و استقامت و نشاط و اميد مي دهد و تمام انبياء اهل دعا بودند ودر روايت آمده است که امام رضا ع فرمود عَلَيْكُمْ بِسِلَاحِ الْأَنْبِيَاءِ فَقِيلَ وَ مَا سِلَاحُ الْأَنْبِيَاءِ؟ قَالَ: الدُّعَاء» بر شما باد به سلاح انبياء عرض شد که سلاح انبياء چيست ؟ فرمود: سلاح انبياء دعا است .( كافى/ ج 2 ص 468.) اگر انبياء عليهم السلام مداومت بر دعا نداشتند در رسالت خود موفق نمي شدند و عزت و سربلندي و موفقيت انبياء و اولياء مرهون دعا مي باشد. تمام چهارده معصوم عليهم السلام در بدترين و بهترين حالات و شرايط(در ضراء و سراء ) اهل دعا بودند و مناجات ها و دعاهاي موجود از معصومين عليهم السلام بهترين گواه اين مطلب است .
3-اصل کمال جويي وکمال طلبي
اصل سوم که به نظرم مهم است اصل کمال جويي و کمال طلبي انسان است که از مهم ترين ويژگي هايي است که خدواند در نهاد انسان ها به وديعت گذاشته است. بلا شک براساس فطرت پاک الهي که در انسان ها سرشته شده همه دنبال کمال هستند ولي بسياري از مردم راه و مسير کمال را يا درست طي نمي کنند ويا اينکه نمي دانند کمال در چيست؟ ويا اينکه هواهاي نفساني و اغواگري هاي شيطان دروني وبيروني مانع درک حقيقت کمال و مسير آن است و فطرت کمال جويي او را نابود کرده است.
آدمي از راه دعا مي تواند به کمال برسد و کمال مطلق خداوند متعال است . دعا چه مستجاب بشود و چه نشود يک سرمايه است و سبب غنا و رشد وتعالي وکمال انسان مي شود . کسي که با طهارت ظاهري وباطني و از روي معرفت دعا نمايد احساس لطافت و غنا و آرامش و اطمينان و وسعت در نفس و روح مي کند. دعا ومناجات به آدمي ظرفيت و شرح صدر مي دهد که به نظر بنده اين نکته بسيار مهمي است که نبايد از آن غفلت کرد . اين اموري که ذکر کردم (غناي در نفس و آرامش و ظرفيت و شرح صدر ....) در واقع اجابت دعاي ما از طرف حضرت پروردگار است. ما دعا مي کنيم ودر پرتو دعا به اين نتايج مي رسيم و لازم نيست که نتايج دعاي ما حتما امور مادي باشد . دعا کردن در واقع سبب پرواز و رهايي روح از تعلقات منحط کننده است. در اواخر کتاب بيست گفتار ازاستاد شهيد مطهري مطالب بسيار زيبايي در باب دعا آمده است که شايسته است جهت استفاده مراجعه شود.
4-اصل ادب به ساحت پرودگار
يکي از زيباترين خصلت ها ، ادب است . ادب امري پسنديده و نشانه معرفت و فضيلت است و بي ادبي نشانه بي معرفتي و رذالت است . اگر کسي به ما لطفي و عنايتي نمود ، ادب اقتضاء دارد که قدرشناسي و حقشناسي کنيم . پيامبر خدا ص تاديب شده و پرورش يافته خدا بود و فرمود : :أدَّبَنِي رَبِّي فأحسَنَ تأدِيبي . خداوند مرا ادب نمود و نيکو تربيتم کرد .(ميزان الحكمه، ج 1، ص 78.)
پيامبر اسلام ص با ادب ترين بندگان در برابر خداوند بود و در همه حال ادب ساحت قدس الهي را نگه مي داشت. بي ادب ترين موجود در عالم ابليس و شيطان است که در محضر الهي گستاخي و ادبي نمود و براي هميشه از درگاه الهي رانده شده و مورد خشم و غضب الهي است . ما بندگان الهي نيز بايد ادب ساحت پرودگار را حفظ کنيم و يکي از راه هاي ادب نگه داشتن به پيشگاه الهي آن است که به درگاه پروردگار دعا کنيم . اعراض و دوري از دعا به پيشگاه الهي نوعي بي ادبي است. ادب در قالب دعا سبب قرب به پيشگاه الهي است و اين يعني قرب به خداوند ،خودش يکي از ثمرات ونتايج بسيار باارزش دعا مي باشد . پس چه دعاي ما مستجاب بشود وچه نشود شايسته است که از باب ادب ، دست دعا و نيايش به سوي خداوند دراز کنيم .
5-اصل معرفت وشناخت به پرودگار
دراصل چهارم ذکرشد که ادب اقتضاء دارد که ما به درگاه الهي دست دعا و نياز بلند کنيم و ادب هم به نوعي ناشي از معرفت و شناخت است . در ادب نگهداشتن ، معرفت و شناخت نيز نهفته است و انسان با ادب در واقع انسان با معرفتي وبا شناختي است. هر اندازه شناخت و معرفت ما به خداوند بيشتر باشد ادب ما هم بيشتر و بهتر خواهد بود و هر اندازه ادب نگه داريم سبب فزوني در معرفت خواهد شد(دقت بفرماييد) . معرفت و شناخت درست به پرودگار هم اقتضاء دارد که بايد دعا به درگاه الهي داشته باشيم .
با پنج اصلي که بيان شد ما چاره اي جز دعا و درخواست به پيشگاه الهي نخواهيم داشت ولي بايد توجه داشت که همان خدايي که ما را دعوت فرمود که او را بخوانيم تا اجابت کند ما را ، شرايطي را براي دعا و دعا کننده بيان فرموده است که يکي از شرايط مهم آن اين است که دعا و درخواست از عمق وجود و صميم دل باشد و چيزي را هم که از خداوند مي خواهيم امري پسنديده و مطابق با مصلحت فردي و نوعي باشد . هر انداز روح ما و بينش ما کوچک باشد درخواست ها و دعاهاي ما نيز کوچک و پايين خواهد بود و هر اندازه روح ما بلند و معرفت ما بالا باشد دعاهاي ما حساب شده و بلند خواهد بود . ما بايد از دعاهاي کودکانه پرهيز کنيم. اکثر دعاهاي ما انسان ها، دعاهاي کودکانه است. به اين معني که تفکر و انديشه ما در مقام دعا پايين و نازل است و روي اين جهت گاهي اعتراض مي کنيم چرا دعاي ما مستجاب نمي شود ؟ البته شايسته است که همانند نيت هاي پاک کودکان دعا کنيم ولي کودکانه دعا نکنيم . اگر در باب دعا کمي با بينش و معرفت گام برداريم متوجه مي شويم که اساسا نفس دعا کردن خود يک توفيقي از طرف پرودرگار است و بهترين دعا ها هم دعاها و ادعيه ماثوره و وارده از معصومين عليهم السلام است . يکي از چيزهايي که در مقام دعا بايد توجه کنيم اين است که ما در پيشگاه خداوند حکيم هستيم. توجه به مساله حکمت الهي بخشي از اشکال ها و شبهه ها را برطرف مي سازد .پس دعايي کنيم که با حکمت پروردگار سازگار باشد و اگر دعايي کرديم و اصرار هم نموديم که به اجابت برسد ولي مستجاب نشد يا با حکمت الهي سازگار نبود ويا اينکه حکمت الهي اقتضاء دارد که اجابت آن دعا به تاخير افتد(دقت بفرماييد) اگر همه شرايط دعا جمع باشد که در کتب مربوطه ذکر شده قطعا آن دعا مستجاب خواهد شد ( انشاءالله )
درپايان باز ياد آور مي شوم که نفس دعا کردن ما و اينکه خداوند بي نياز اجازه فرمود که او را بخوانيم يک سرمايه نقد و بسيار ارزشمند است که شب و روز بايد بابت آن از خداوند شکرگزار باشيم.
والسلام
سيداصغرسعادت ميرقديم لاهيجي
اول تير 1395
پانزدهم رمضان المبارک 1437 ه.ق
روز ميلاد باسعادت سبط النبي ص حضرت امام حسن مجتبي ع
** آيت الله سيد اصغر سعادت ميرقديم لاهيجي
َ