***نسیم معرفت***

 


*** آیا پول و اِسکناس زکات دارد ؟!!+حُجّت الاسلام سَجّاد چُوبینه شیرازی

 

 


*** اصلاحات و اضافات و ...  توسّط  :  استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

بخش عمده ای از سلامتی و قوام جامعه به اقتصاد سالم و تَنسیق [تنظیم] مناسب روابط مالی و اقتصادی میان افراد و تأمین نیازهای ضروری و عمومی آنان وابسته است. اداره جامعه انسانی بر اساس سیاستها و تدابیر مالی که منجر به اجرای عدالت و رفع فواصل عمیق طبقاتی می شود، یکی از مهم ترین دغدغه های دین ماست. بدیهی است که بی توجهی به سلامت اقتصادی جامعه و نحوه توزیع ثروت ، مَضرّات و خطراتی در پی دارد که ضمن تهدید و تخریب اصول اساسی بنیان های اجتماعی، نهایتا مُنجر به چالشهایی می شود که موجب کم رنگی و حتی بی رنگی دین در میان توده مردم شده و زندگی دنیوی آنان را نیز با مشکلات عدیده ای رو به رو خواهد کرد. بر اساس تعالیم اسلامی، تثبیت شئون زندگی و تصحیح روابط انسانی و تعدیل رفتارها و گسترش هنجارهای اجتماعی در حد زیادی به وضع پول و نحوه درست دارایی و چرخش مناسب اموال در دست افراد جامعه بستگی دارد. هر چند ، پول به تنهایی کلید گشایش همه درهای بسته و گره گشای تمام مشکلات نیست ، ولی باید اذعان داشت که به وسیله آن بسیاری از امور جامعه بشری به سامان می رسد و بسیاری از مسائل آنان حل و فصل می گردد. بر همین اساس، خداوند اموال و داراییها را مایه قِوام و قیام مردم در امر معیشت خوانده است.(۱) 

[«وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فِيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفاً » ؛ «و اموال خود را كه خداوند وسيله‌ برپایى زندگى شما قرار داده، به دست سَفيهان (و نابخردان و نااهلان)  ندهيد ولى رزق و مخارج آنان را از درآمد آن بدهيد و آنان را بپوشانيد و با آنان سخن شايسته و نيكو بگوييد. » سوره نساء ، آیه ۵. ]

 

پیشوایان دینی ما نیز اهمیت و نقش مُثبت سرمایه های مادی را مورد تأکید فراوان قرار داده اند. در این زمینه به حدیثی از امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) اکتفا می شود که ایشان ضمن سخنی از دَراهِم و دَنانیر (پول) به عنوان عامل اصلاح امور مردم یاد می کند. مرحوم شیخ طوسی «ره» این حدیث را اینگونه نقل کرده است: «عَنِ الصّادِقِ (عَلَیهِ السَّلامُ) عَن اَبیهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) : أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الدَّنانیرِ وَ الدَّراهِمِ وَ ما عَلَی النّاسِ فِیها، فَقالَ : هِيَ خَوَاتِيمُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ جَعَلَهَا اَللَّهُ مَصَحَّةً لِخَلقِهِ وَ بِهَا يَسْتَقِيمُ شُئُونُهُمْ وَ مَطَالِبُهُمْ …»(۲)

 [«اَلأمالِي لِلشَّيخِ الطُّوسِی» ، بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) عَنْ أَبِيهِ «عَلَيْهِ السَّلاَمُ» : أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ اَلدَّنَانِيرِ وَ اَلدَّرَاهِمِ وَ مَا عَلَى اَلنَّاسِ فِيهَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ «عَلَيْهِ السَّلاَمُ» : هِيَ خَوَاتِيمُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ جَعَلَهَا اَللَّهُ مَصَحَّةً لِخَلْقِهِ وَ بِهَا يَسْتَقِيمُ شُئُونُهُمْ وَ مَطَالِبُهُمْ فَمَنْ أَكْثَرَ لَهُ مِنْهَا فَقَامَ بِحَقِّ اَللَّهِ فِيهَا وَ أَدَّى زَكَاتَهَا فَذَاكَ اَلَّذِي طَابَتْ وَ خَلَصَتْ لَهُ وَ مَنْ أَكْثَرَ لَهُ مِنْهَا فَبَخِلَ بِهَا وَ لَمْ يُؤَدِّ حَقَّ اَللَّهِ فِيهَا وَ اِتَّخَذَ مِنْهَا اَلْآنِيَةَ فَذَاكَ اَلَّذِي حَقَّ عَلَيْهِ وَعِيدُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ يَقُولُ اَللَّهُ تَعَالَى: يَوْمَ يُحْمىٰ عَلَيْهٰا فِي نٰارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوىٰ بِهٰا جِبٰاهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هٰذٰا مٰا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مٰا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ .-سوره توبه آیه 35- *«بِحارُ الأَنوارِ الجامِعَةِ لِدُرَرِ اَخبارِ الأَئِمَّةِ -ج 93 ص 15 .»

[عَنِ الرِّضَا (عَلَیهِ السَّلامُ) عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الدَّنَانِیرِ وَ الدَّرَاهِمِ وَ مَا عَلَی النَّاسِ فِیهَا فَقَالَ أَبُوجَعْفَرٍ (علیه السلام) هِیَ خَوَاتِیمُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ جَعَلَهَا اللَّهُ مَصَحَّهًًْ لِخَلْقِهِ وَ بِهَا یَسْتَقِیمُ شُئُونُهُمْ وَ مَطَالِبُهُمْ فَمَنْ أَکْثَرَ لَهُ مِنْهَا فَقَامَ بِحَقِّ اللَّهِ فِیهَا وَ أَدَّی زَکَاتَهَا فَذَاکَ الَّذِی طَابَتْ وَ خَلَصَتْ لَهُ وَ مَنْ أَکْثَرَ لَهُ مِنْهَا فَبَخِلَ بِهَا وَ لَمْ یُؤَدِّ حَقَّ اللَّهِ فِیهَا وَ اتَّخَذَ مِنْهَا الْآنِیَهًَْ فَذَاکَ الَّذِی حَقَّ عَلَیْهِ وَعِیدُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِی کِتَابِهِ یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی یَوْمَ یُحْمی عَلَیْها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما کَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ فَذُوقُوا ما کُنْتُمْ تَکْنِزُونَ. امام رضا  (عَلَیهِ السَّلامُ) به نقل از پدر بزرگوارش  از جدّش  امام باقر (عَلَیهِ السَّلامُ) نقل می کند که از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ دینار و درهم پرسیدند و اینکه مردم چه مقداری از آن را باید بپردازند؟ امام باقر (عَلَیهِ السَّلامُ) فرمود: «آن‌ها امانت خدا در زمین اوست و خدا آن‌ها را برای منفعت خلق خویش قرار داده است و به‌وسیله‌ آن امور و حاجت‌هایشان سامان می‌یابد. هرکه مقدار زیادی از آن‌ها در دستش باشد و حقّ خدای «عَزَّوَجَلَّ» را درمورد آن‌ها ادا کرده باشد و زکات آن‌ها را پرداخته باشد، آن پول برای او پاکیزه و خالص می‌باشد و هرکه مقدار بسیاری از آن دارا باشد، امّا به آن‌ها بُخل بورزد و حقّ خدا را از آن ادا نکند و از آن‌ها ساختمان‌سازی کند، او همان است که تهدید و هشدار خدای «عَزَّوَجَلَّ» در کتابش، در مورد او انجام خواهد شد. خدای «عَزَّوَجَلَّ» می‌فرماید: یوْمَ یُحْمَی عَلَیْهَا فِی نَارِ جهنّمَ فَتُکْوَی بِهَا جِبَاهُهُمْ وَ جُنوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنَزْتُمْ لأَنفُسِکُمْ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمْ تَکْنِزُونَ.«سوره توبه آیه 35» * (تفسیر اهل بیت از علیرضا برازش  (عَلَیهِمُ السَّلامُ) ج 6  ص138 . - وَسایل الشّیعة، ج۹، ص۳۰ - اَلأمالِی لِلشَّیخِ الطُّوسی، ص۵۲۰ . - بِحارُ الأنوار، ج۶۳، ص۵۲۸ - مُستدرَکُ الوَسائل، ج۲، ص۵۹۶- بِحارُالأنوار، ج۷۰، ص۱۳۸- ) ]

«امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) از پدرش امام باقر (عَلَیهِ السَّلامُ) نقل می کند که از ایشان در مورد طلا و نقره و وظیفه مردم نسبت به آن ها سئوال شد. آن حضرت در جواب فرمود: طلا و نقره  خَواتیم و سِکّه ها و مُهرهای خداوند در زمین هستند و خداوند آن ها را مایه صلاح و علاج امورات معیشتی و زندگی مردم قرار داده و به وسیله آن ها  کارها و خواسته هایشان سامان می گیرد.» از این رو باید دریافت که برای اصلاح امور دین و دنیای افراد جامعه انسانی و استحکام بخشیدن به تقوا و رواج اخلاق و گسترش مسائل معنوی و در نهایت تحکیم روابط سالم انسانی، لازم است به اصلاح ساختار اقتصادی پرداخت و از وضع پول و نحوه گردش آن غافل نماند  تا با تعدیل ثروت ، زمینه رشد و توسعه و ترقّی فراهم شود ، و این مهم جز با عمل به احکام و قوانین حیات بخش و زندگی آفرین اسلام بر مبنای اصل قرآنیِ «كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ »(۳) به انجام نمی رسد.

 

در همین موضوع، خداوند تَعالی برای تحقق اراده حکیمانه خویش مقرراتی وضع نموده است که «قوانین مالی اسلام» نامیده می شود. از جمله این قانون و مقررات مالی «زکات» می باشد، که از توصیه های مکرر قرآن و سفارشهای مُؤکَّد پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) و ائمّه معصومین (عَلَیهِمُ السَّلامُ) ، اهمیت و نقش آن در ساماندهی نظام معیشتی جامعه اسلامی روشن می شود. اما آنچه در این مقاله کوتاه بدان پرداخته می شود، تأکید بر این مسئله است که تَطوّر زمانی و حصول تغییر در بعضی از موضوعات مربوط به این حکم، نگاهی نو و دوباره را به برخی مسائل و احکام فرعی آن می طلبد. ما در اینجا یکی از فروع مسئله را که بیشتر جنبه کاربردی دارد ـ به امید ایجاد زمینه تحقیق بیشتر ـ بررسی می کنیم  :


طرح بحث

 

یکی از موارد نُه گانه وجوب زکات ، نَقدَین (طلا و نقره) است که با شرایط خاصی، دارنده آن ها، مکلّف به پرداخت زکات می باشد. این مسئله مورد اتفاق و اجماع فقهاست و نیازی به بحث دوباره ندارد. اما آنچه لازم است مورد پژوهش و پرسش قرار گیرد، پاسخگویی به این سؤال است که آیا نَقدَین (طلا و نقره) خود موضوعیت و مطلوبیت ذاتی داشته و شارع مقدس حیثیّت ذاتی آنها را مورد عنایت قرار داده و مشمول حکم زکات گردانیده است یا آنکه نَقدَین معیار جِدَه (دارایی) و ثروتِ اشخاص محسوب شده و در آن زمان نشانه ثروتمندی بوده است و امروزه و در زمان ما اَوراقِ معتبری مانند پول و اَوراق مالیّه دیگر  ، سمبل دارایی و ثروت می باشند ، لذا پول می تواند و بلکه باید مشمول حکم زکات قرار گیرد؛ زیرا در حال حاضر به عنوان جانشین طلا و نقره در بازار رواج داشته و به عنوان میزان دارایی و مالکیّت اشخاص در مُبادَلات و مُعامَلات اقتصادی نقش بازی می کند.

 

آنچه در این نوشتار مختصر می خوانید، بیان مُستَدلّ همین نظر است که پول به عنوان جانشین طلا و نقره در بازار رواج داشته و به عنوان میزان دارایی و مالکیّت اشخاص در مُبادَلات و مُعامَلات اقتصادی نقش بازی می کند. . در ذیل به بیان دلایلی که می تواند پشتوانه این دیدگاه به شمار آید می پردازیم :

 

1-  نَقدَین دیروز و نُقُود امروز در بازار اقتصاد، نقش واحد و مشترک دارند.

 

پول و نَقدینگی ، شاید اولین و مهم ترین مسئله مورد توجه انسان در اقتصاد باشد و این به سبب تأثیر گذاری مَلموس و محسوس آن در زندگی بشر است. این تأثیر به گونه ای است که امروزه به نظر بعضی چنین می آید که اقتصاد چیزی جز پول و نقدینگی نیست . در حالی که این برداشت ظاهر امر است و ماهیت و واقعیت اقتصادی نُقُود به طور عموم و پول به طور خصوص، چیزی جز ملاک قدرت خرید و توانایی تملّک و اکتساب نیست. به بیان دیگر، پول در واقع ارزش مُبادَلَه ای داشته و بر اساس فلسفه امر سهولت ، در مُبادَلات و مُعامَلات اقتصادی جا باز کرده و خود را با نمودی ویژه و نمایی جذّاب جلوه گر ساخته است. اگر نگاهی اجمالی به تاریخچه رواج نَقدَین (طلا و نقره) تحت عنوان دینار و دِرهَم و گسترش استفاده از آن ها در گذشته و رواجِ پول در امر مُبادَلات امروزی داشته باشیم، ملاحظه می کنیم که نُقُود (طلا، نقره، پول) نماینده اموال و دارایی ها و معیاری برای قیمت گذاری کالاها و اجناس بوده و می باشد؛ یعنی در واقع طلا و نقره و همچنین پول ـ انواع آن ـ مطلوبیّت ذاتی نداشته و نوعا مطلوبیّت آلی و ابزاری داشته و دارند.(۴)

 

امّا آنچه که برخی روایات در تأثیر گذاری مُثبت دَراهِم و دَنانیر بر زندگی عمومی مردم و نقش سازنده آن ها اشاراتی دارند ـ مانند حدیث امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ) که در مقدمه آوردیم ـ و یا مذمت این دو، آنگاه که مورد علاقه افراطی افراد قرار گرفته و آنان را از مسائل اساسی انسانی غافل سازد، مانند آنچه که علی (عَلَیهِ السَّلامُ) از پیامبر اسلام (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) نقل می نماید که : «إِنَّ اَلدِّينَارَ وَ اَلدِّرْهَمَ أَهْلَكَا مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ هُمَا مُهْلِكَاكُمْ.»(۵) [عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ «عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ» قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ «صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ» إِنَّ اَلدِّينَارَ وَ اَلدِّرْهَمَ أَهْلَكَا مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ وَ هُمَا مُهْلِكَاكُمْ. ]  بدان سبب است که طلا و نقره سَمبُل مال محسوب و دِرهَم و دینار که شکل خاصِّ رایج آن هاست ابزار تملّک و اکتساب بوده و ملاک دارایی قلمداد می شده است. برای تأیید این مطلب ، بیانی از مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر متین اَلمیزان می آوریم که ضمن اشاره به تاریخچه رواج نَقدَین و عِلَل رواج پول ، در صدد بیان نتیجه فوق الذِّکر می باشد . وی می نویسد: «آنچه از بحثهای اقتصادی به دست می آید، این است که انسانهای اوّلیه ، مُعاوَضَه و مبادَلاتشان تنها روی اجناس صورت می گرفته و متوجه نبوده اند که به غیر این صورت نیز امکان پذیر است. اما این را توجه داشتند که هر چیزی با چیز دیگر مُبادَلَه نمی شود؛ زیرا نسبت میان اجناس ، مختلف است ؛ یک جنس ، موردِ احتیاجِ مُبرَمِ مردم است، جنسی دیگر این طور نیست . یک جنس بسیار رایج است و جنس دیگر خیلی کم و نایاب است و هر چه جنسی بیشتر مورد احتیاج باشد و کمتر یافت شود ، قهرا طالبش هم بیشتر و نسبتش با جنسی که هم زیاد مورد حاجت نیست و هم زیاد یافت می شود، یکسان نیست ؛ چون رغبت مردم نسبت به دومی کمتر است و همین امر سبب شده که پای قیمت و ارزشیابی به میان آید. آنان بعد از آنکه خود را ناچار دیده اند برای حفظ نسبتها، معیاری به نام قیمت درست کنند و چون باید خود آن معیار، ارزش ثابتی داشته باشد، ناگزیر برخی اجناس نایاب و عَزیزُ الوُجُود از قبیل گندم و نمک و تخم مرغ را اصل در قیمت قرار دادند تا سایر اجناس و اَعیان مالی را با آن بسنجند. در نتیجه آن جنس عَزیزُ الوُجُود، مدار و محوری شد که تمام مُبادَلات بازاری بر آن دَور می زد و این سلیقه از همان روزگار قدیم تا به امروز در بعضی از جوامع کوچک از قبیل دهات و قبیله ها دایر بوده و هست. تا آنکه در میانه اجناس نایاب به پاره ای از فلزات مثل طلا و نقره و مس برخورد کرده و آن را مقیاس سنجش ارزشها قرار دادند و در نتیجه ، طلا و نقره و مس به صورت نقدینه هایی در آمدند که ارزش خودشان ثابت و ارزش هر چیز دیگری با آنها تعیین گردید. بِالأَخره، طلا مقام اول و نقره مقام دوم و سایر فلزاتِ قیمتی  مقام های بعدی را احراز کردند و از آنها سِکَّه های سلطنتی و دولتی زده شد و به نام های دینار و دِرهَم و فَلس و … نامیده شد.»

 

وی اضافه می کند:

 

«چیزی نگذشت که نَقدَین، یعنی سِکَّه های طلا و نقره، مقیاس اصلی قیمتها شده، هر چیز دیگری و هر عملی با آنها ارزیابی شد و نَوَسان های حوایج زندگی همه به آن ها منتهی گردید و آن دو ملاک دارایی و ثروت شدند و کارشان به جایی رسید که گویی جان اجتماع و رگ حیاتش بسته به وجود آن ها می باشد، که اگر امر آن ها مُختلّ گردد، حیات اجتماع مُختلّ می شود و اگر مُعامَلَه آن ها در جریان باشد، مُعامَلاتِ سایر اجناس جریان پیدا می کند و اگر در آن ها مُتوقِّف گردد، در سایر اجناس نیز متوقف می گردد.»

 

ایشان(مرحوم علامه طباطبایی) همچنین به رابطه ای که نُقُودِ متداول امروزی با نَقدَین (طلا و نقره) در امر جانشینی این اَوراق رسمی از طلا و نقره دارند اشاره نموده، می نویسد: «امروزه وظیفه ای را که نَقدَین در مُجتَمَعاتِ بشری از قبیل حفظ قیمت اجناس و خدمات و تشخیص نسبت میان آن ها به عهده داشته اند، اوراق رسمی از قبیل پُوند، نَقدَین و غیر آن دو و نیز چک و سفته های بانکی به عهده گرفته اند و در تعیین قیمت اجناس و خدمات و تشخیص نسبتهایی که میان آن هاست، نقش نَقدَین (طلا و نقره) را بازی می کنند.»(۶)

 

از مجموع نظرات ایشان در این باب می توان فهمید که وی تعاریفِ علماءِ علمِ اقتصاد را از پول و نقش آن مبنی بر ابزار مُبادَلَه در تجارت و بازار، تعیین کننده قدرت خرید مردم و وسیله اِعمال سیاستها و برنامه های اقتصادی دولتها، تأیید و این تعریف و نقش واحد را فصل مشترک میان نَقدَین (طلا و نقره) در گذشته و نُقُود (انواع پول و اَوراق رسمی) امروزی می داند. این نظریه می تواند مبنای مناسبی برای ما در موضوعِ موردِ نظر باشد؛ چه آن که تعلق حکم وجوب زکات به نَقدَین (طلا و نقره) بدان علت بوده که نَقدَین پولِ رایج آن زمان بوده است. در نتیجه با الغاء خصوصیت می توان گفت: موضوع زکات، پولِ رایجِ عُرفی است که میزان ارزش سایر اشیاء در مُعامَلات و مُبادَلات است.

 

2-  دلیل مُؤیِّد دیگری که می توان در این باب ارائه کرد، بیان این مطلب است که مُتَعَلَّقِ حکم زکات، هر طلا و نقره ای نیست، بلکه طلا و نقره مسکوک می باشد و این بدان سبب بوده است که مَسکوکات ، پول رایج بوده اند و لاغیر .

 

این مسئله از مسائل مورد اتفاق فقه است و فقهاء در این مسئله اختلافی ندارند. در عین حال در اینجا نمونه هایی از نظرات ایشان را یادآور می شویم :

 

مرحوم صاحب جواهر در شرح شَرایِعُ الاِسلام در بیان شروط وجوب زکات در نَقدَین می نویسد:

 

«وَ کَیفَ کانَ  مِن شُرُوطِ وُجُوبِ الزَّکاةِ فِیهِما (اَلنَّقدَینِ) مُضافاََ اِلَی بُلُوغِ النِّصابِ  ، کَونُهُما مَضرُوبَینِ مِن سُلطانِ الوَقتِ اَو مُماثِلهِ بِلاخِلافِِ … وَ لا فَرقَ فِی السِّکَّةِ بَینَ الکِتابَةِ وَ غَیرِها وَ لا بَینَ کَونِها سِکَّةَ الاِسلامِ اَو کُفرِِ … وَ لَو ضُرِبَت لِلمُعامَلَةِ  لکِن لَم یُتَعامَل بِها اَصلاً او تُعُومِلَ بِها تَعامُلاً لَم تَصِل بِهِ اِلَی حَدِِّ تَکُونُ بِهِ دَراهِمَ اَو دَنانیرَ مثلاً، لَم تَجِبِ الزَّکاةُ …»(۷)

 

«خلاصه، از شرایط وجوب زکات نَقدَین، علاوه بر آنکه باید به حَدِّ نصاب برسند ، باید مَضروب و مَسکوک از طرف سلطان و حاکم وقت یا مانند او باشند، بدون اختلاف نظر علماء در این مسئله … و فرقی نیست در سِکَّه بودن میان آنکه ضرب سِکَّه ، نوشتنی باشد یا غیر نوشتنی [مثلاً نُقُوش] باشد. و نه بین آنکه سِکّه بلاد اسلام باشد یا بلاد کفر … و اگر برای رواج مُعامَلَه، سِکَّه ای ضرب شود ولی هیچگاه آن سِکَّه وارد میدان مُعامَله و بازار مُبادَله نشود و یا به حدی که عرفاََ دِرهَم و دینار (پول رایج) محسوب نگردد، زکات بر آن واجب نیست.»

 

با کمی دقت به روشنی می توان دریافت که مَناط حکم، وسیله رواج بازار و ابزار سریع انجام مُعامَلات است، و تأکید بر مسکوک بودن نَقدَین(طلا و نقره) به این دلیل می باشد.

 

نیز مرحوم علّامه حِلّی در کتاب «تَبصِرَةُ المُتَعَلِّمین» آورده است :

 

«نَقدَین (طلا و نقره) با سه شرط زکات آنها واجب است. شرط دوم : طلا و نقره مَسکوک بر سِکَّه مُعامَلَه باشند (مراد از سِکَّه مُعاملی آن است که نقشی بر روی آن زده شده باشد تا نشانه آن باشد که این فلز نقد بازار است و با آن معامله می شود. یعنی قیمت اشیاء را با آن می سنجند) و در «سَبیکه» یعنی شِمش طلا و نقره زکات نیست.»(۸) منظور ایشان از این بیان به طور خلاصه، آن است که دِرهَم و دینار بر آن ها اطلاق شود و گرنه زکات ندارد و اطلاق دِرهَم و دینار، به پولِ رایجِ عُرفیِ زمان اشاره دارد.

 

همچنین در «مَدارِکُ العُروَة» آمده است:

 

«مِن شَرائِطِ النَّقدَینِ أَن یَکُونا مَسکُوکَینِ بِسِکَّةِ المُعامَلَةِ، سَواءُُ کانَ بِسِکَّةِ الاِسلامِ اَوِ الکُفرِ ، بِکِتابَةِِ اَو غَیرِها … وَ لَوِ اتُّخِذَ الدِّرهَمُ وَ الدِّینارُ لِلزِّینَةِ، فَأِن خَرَجَ عَن رَواجِ المُعامَلَةِ لَم تَجِبِ الزَّکاةُ»(۹) «از شرایط نَقدَین در وجوب زکات اینکه آن دو مسکوک به سکه رایج برای معامله باشند؛ خواه سکّه بلاد اسلام، خواه سکّه بلاد کفر، نوشتنی باشد یا غیر نوشتنی (مثلا نُقُوشی بر آن باشد)… و اگر همین درهم و دینار (پولِ رایج و نقدِ بازار) برای زینت اتخاذ شود و از حالت ابزارِ نقد و رواج بازار بیرون آید زکات بر آن واجب نیست.»

 

مُؤیِّدات مُتفرّقه فراوان دیگری نیز در فقه وجود دارد که مُبیِّن همین نکته است که منظور از طلا و نقره مسکوک یا دِرهَم و دینار، پول رایج بازار است. مثلاً، مرحوم شهید اول شروطِ صحّت مُضارَبَه را اینگونه بیان می کند:

... اِنَّما تَجُوز بِالدَّراهِمِ وَ الدَّنانیرِ (10)

مُضارَبَه ، تنها و تنها با دِرهَم و دینارها (پولِ مَسکوکی که از طلا و نقره است) صحیح می باشد .

 

آیا امروزه و در زمان ما مُضارَبَه فقط با دِرهَم و دینار انجام می گیرد و صحیح است یا با هر پول رایجی می توان در عقد مُضارَبَه، به عنوان سرمایه، این معامله را انجام داد؟   بدیهی است آنچه ملاک مورد نظر فقیه می باشد، سرمایه ای است که به شکل پولِ رایج زمان در دست سرمایه گذار است و در اختیار عامل قرار می گیرد.

 

3- دلیل دیگری که می توان بر این مبنا ( که پول به عنوان جانشین طلا و نقره در بازار رواج داشته و به عنوان میزان دارایی و مالکیّتِ اشخاص در مُبادَلات و مُعامَلات اقتصادی نقش بازی می کند. ) ، ارائه کرد ، استفاده از مضمون «آیه کَنز» است :

 

«وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ»(۱۱) «و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره می سازند، و در راه خدا انفاق نمی کنند، به مُجازات دردناکی بشارت ده!»

 

صاحب اَلمیزان در تفسیر این آیه، کَنز را نگهداری و ذخیره مال و خودداری از جریان پیدا کردن میان مردم به جهت انتفاع عمومی می داند و خصوصیتی برای طلا و نقره مذکور در آیه قایل نیست ، به این معنا که مُتَعَلَّق و مورد کَنز منحصراََ این دو باشند.  بنابراین با اینکه کَنزِ نَقدَین (طلا و نقره) مورد بیان آیه شریفه می باشد، اما انباشتن و ذخیره کردن مال ، مورد نظر بوده و می تواند در مورد هر شئ قیمتی مصداق پیدا کند.  بله می توان پذیرفت که کَنزِ مذموم در بیان آیه، قبل از هر چیز تداعی کننده جمع آوری زر و سیم و طلا و نقره است ولی نمی توان قبول کرد که تنها اندوختن و انباشتن طلا و نقره نکوهیده است و شامل چیز دیگری نمی شود؛ به ویژه ـ آنگونه که قبلاً گفته ایم ـ امروزه با جایگزینی پول به جای آن دو و نقش اساسی اش در مُبادَلاتِ اقتصادی و حتی تغییر و تغییرات سیاسی و … ،  دیگر مُکْتَنِزْ (پنهان کننده گنج) تنها به دارنده طلا و نقره اطلاق نمی شود.  علاوه بر این ، از کلمه «اِنفاق» که در این آیه، نقطه مقابل «کَنز» قرار گرفته و مصداق اَکمَل آن (اِنفاق) ـ چنانکه مورد اشاره برخی روایات نیز می باشد ـ، زکات است که در ضمن ، شامل صدقات مستحبی هم می شود، می توان استنباط کرد که نه طلا و نقره مُبیِّن خصوصیت انحصاری است و نه انفاق ، صدقات و احسانها و بخشش های از نوع دِرهَم و دینار است ، از این رو به آسانی با اِلغاء خصوصیت شامل پول و هر سرمایه دیگری می شود.

 

4-  کلمه «زکات» سی و دو مرتبه در قرآن تکرار شده است که بسیاری از این آیات مُتَضمِّن امر به زکات است؛ ولی آنگونه که از برخی روایات استفاده می شود، وجوب زکات از زمان نزول آیه ۱۰۳ سوره توبه تشریع شده است. بر این اساس، فقهای امامیه وجوب زکات را از آیه «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها»(۱۲)؛ «و از اموال آنها صدقه ای (به عنوان زکات) بگیر، تا به وسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی؛ …» استفاده می کنند . اطلاق آیه و عمومیت اموال در اینجا، قرینه بلکه دلیلی است بر این مطلب که مال و دارایی منبع و مورد اصلی زکات محسوب شده است و موارد نُه گانه، منابع مختلف مالی به شمار می آیند که پیامبر گرامی (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ)  هنگام بیان این موارد نُه گانه ، اضافه فرمود: «بقیّه اموال مورد عفو قرار می گیرد.» (۱۳)

 

بدیهی است که دِرهَم و دینار (طلا و نقره مَسکوک) مصداق بارز و مَلموس مال و دارایی است و می توان آن را به پولِ رایجِ هر زمان که مهمترین سرمایه هر کسی به حساب می آید، تَسرِّی داد و احکام مربوطه را بر آن بار کرد.  ضمن آنکه آیه مبارک «أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ»(۱۴) نیز تأیید دیگری بر این مفهوم است؛ زیرا در امرِ به اِنفاق، موردِ انفاق را دارایی و درآمد حاصل از کسب و همچنین محصولات زراعی ، مُعرِّفی و بیان می نماید، و دارایی و درآمدهای مُعامَلاتی افراد و محصولاتِ زراعی، عمده اموال هر صاحب مالی است.

 

بنابراین به نظر می آید، حُکم ، دایر مدار مال و دارایی است و تَبَلوُرِ بارز مال و دارایی در زمانهای قبل ، داشتن دِرهَم و دینار بوده و امروزه پول و سرمایه ای که رواجِ بازار است مصداقِ مَلموس و مُشخَّص دارایی است .

 


*** اصلاحات و اضافات و ...  توسّط  :  استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

***********

 

۱ـ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فِيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفاً » ؛ «و اموال خود را كه خداوند وسيله‌ برپایى زندگى شما قرار داده، به دست سَفيهان (و نابخردان و نااهلان)  ندهيد ولى رزق و مخارج آنان را از درآمد آن بدهيد و آنان را بپوشانيد و با آنان سخن شايسته و نيكو بگوييد. » سوره نساء ، آیه ۵.

 

۲ـ امالی، شیخ طوسی، ج ۲، ص ۱۳۳؛ سفینه البحار، محدث قمی، ج ۱، ص ۴۴۵.

 

۳ـ سوره حشر آیه ۷: «تا (این اموال) فقط در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد.» [ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‌ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ . آنچه را خداوند از اهل آبادى‌ها به رسولش بازگرداند، پس براى خدا و براى رسول و براى خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است تا (اين اموال) تنها ميان ثروتمندان شما در گردش نباشد و آنچه پيامبر براى شما آورده، بگيريد و آنچه شما را از آن بازداشته، ترك كنيد و از خدا پروا كنيد كه خداوند، سخت كيفر است. ]

 

۴ـ البته در مواردی طلا و نقره مانند آنجا که به عنوان زینت و ابزار جلوه آرایی و وسیله تفاخر مورد استفاده قرار می گیرند مطلوبیت ذاتی پیدا می کنند، ولی این امر، حیثیت غالب و نوعی ندارد.

 

۵ـ سفینه البحار، ج ۱، ص ۴۴۵: «طلا و نقره مایه هلاکت پیشینیان شما و خود شما بوده و هست.»

 

۶ـ المیزان، ج ۹، ص ۲۶۱ و ۲۶۲ و ترجمه المیزان، ج ۹، ص ۳۴۸ و ۳۴۹.

 

۷ـ جواهر الکلام، ج ۱۵، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۲.

 

۸ـ تبصره المتعلّمین، کتاب الزکاه.

 

۹ـ مدارک العروه، اشتهاردی، ج ۲۲، ص ۱۸۶ ـ ۱۸۹.

 

۱۰ـ لمعه دمشقیّه، محمد بن جمال الدین مکی العاملی «شهید اول»، کتاب المضاربه.

 

۱۱ـ سوره توبه (۹) آیه ۳۴. [يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ . اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد ، بسيارى از دانشمندان و راهبان ، با سوء استفاده از موقعيّت خود، اموال مردم را به ناحق مى‌خورند و آنان را از راه خدا باز مى‌دارند و كسانى‌كه طلا و نقره مى‌اندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمى‌كنند، پس آنان را به عذابى دردناك، بشارت بده ]

 

۱۲ـ سوره توبه (۹) آیه ۱۰۳. [خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ . از اموالشان صدقه (زكات) بگير تا بدين وسيله آنان را از بخل و دنياپرستى و مانند آن ها پاك‌سازى و رُشدشان دهى و بر آنان درود فرست و دعا كن. زيرا دعاى تو، مايه‌ى آرامش آنان است و خداوند شنوا و داناست. ]

 

۱۳ـ فروع کافی، ج ۳، ص ۴۹۷.

 

۱۴ـ سوره بقره (۲) آیه ۲۶۷: «انفاق کنید از کسب حلالتان و از آنچه برای شما از زمین رویانیدیم.» [يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَ لَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ  . اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از پاكيزه‌ترين چيزهايى كه بدست آورده‌ايد و از آنچه ما براى شما از زمين رويانيده‌ايم، انفاق كنيد و براى انفاق به سراغ قسمت‌هاى ناپاك (و پَست) نرويد، در حالى كه خود شما هم حاضر نيستيد آن ها را بپذيريد مگر از روى اِغماض و ناچارى و بدانيد خداوند بى‌نياز وستوده است. ]

 

 


*** اصلاحات و اضافات و ...  توسّط  :  استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


 


http://reba.ir/4869/1392/10/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D9%BE%D9%88%D9 .

 

***مجموعه مقالات وگفتمان های اقتصادی و بانکداری اسلامی+بانظارت آیت الله  سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی +سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی- (*)+http://hakim-askari.rozblog.com/cat/49 .+کلیک کنید .

 

 

************************************

 

*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و سیاسی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .


*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و سیاسی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .


*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید

 

*** تفسیر سوره کهف توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ بر اساسِ «متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی»+سایت سعادت میرقدیم ها+کلیک کنید  +

http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .

 
***مقصوداز رَحِم دربحث لزوم ووجوب صِلَه اَرحام چیست؟+آیت الله محمد جوادفاضل لنکرانی+با اصلاحات  و حواشی  و اضافات توسط : آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/628 .+کلیک کنید .

 

***چراآیت الله بروجردی درباره اعدام نوّاب صفوی و...توسط شاه کاری نکرد؟!!!+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/5136/ .+کلیک کنید .

 

***چراآیت الله بروجردی درباره اعدام نوّاب صفوی و...توسط شاه کاری نکرد؟!!!+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/5136/ .+کلیک کنید .


***نقد کتاب بررسی راه‌های مَحرمیّت از دیدگاه فقه امامیه+کتاب بررسی راه های مَحرمیّت از دیدگاه فقه امامیّه به قلم حجت الاسلام حسن عالمی طامَّه+[فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرى‌ *یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‌ «سوره نازعات آیه 34 و 35»]....این کتاب اما گرفتار ضعف‌ها و خطاهای قابل توجه و گاه غیرقابل گذشت شده است....+حجت الاسلام سید ضیاء مُرتَضَوِی+1395 .+http://ijtihadnet.ir/%d9%86%d9%82%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8// .+شبکه اجتهاد+کلیک کنید .

 

  

**** آیاامام حسین(ع)برضدایرانیان وشیعیان ایرانی سخن گفته است؟!!!+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی +http://hakim-askari.rozblog.com/post/637 .

 

*** ربا در تسهیلات خُرد بیشتر است/ نظام بانکی پاسخگوی نگرانی‌ مراجع باشد+محمد رضا مُروِّجی+شبکه اجتهاد+http://ijtihadnet.ir/%d8%b1%d8%a8%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d8%aa%d8%b3%d9%87%db%8c%d9%84%d8%a7/ .+کلیک کنید .


** علامه طباطبایی و تحکیم ولایت فقیه+علامه مصباح یزدی+نسیم معرفت +http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/5188/ ..+کلیک کنید .

 

 

*** ترانه عشق +پایگاه اندیشوران حوزه +آیت الله سید اصغر سعادت میر قدیم لاهجی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=12070 ..+کلیک کنید .

 

*** ترانه عشق +پایگاه اندیشوران حوزه +آیت الله سید اصغر سعادت میر قدیم لاهجی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=12070 ..+کلیک کنید .

 

***بررسی تفویض ولایت از سوی فقیه و لزوم احراز عدالت مدیران+حجت‌الاسلام علی آقا پیروز مدیرگروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و‌اندیشه اسلامی در مقاله‌ای با عنوان «بررسی تفویض ولایت از سوی فقیه و لزوم احراز عدالت مدیران» که در  فصلنامه علوم سیاسی(شماره 76) منتشر شده است به بررسی آن پرداخته است+فرق تفویض و تنفیذ+قائلان به ولایت مطلقه فقیه : از جمله قائلان این نظریه، صاحب جواهر، محقق کرکی و امام خمینی هستند. براساس نظریه امام، ولایت فقیه بر پایه سه رکن ولایت قضایی، ولایت تقنینی و ولایت اجرایی (سیاسی) استوار خواهد بود که قلمرو اختیارات فقیه را در این سه حوزه مشخص و معین می‌سازد، بر پایه این فرضیه، ولایت قابل تفویض است و حق تصرف و ولایت از ولی فقیه به سطوح پایین‌تر تسری می‌یابد. + هشتم اردیبهشت 1396 .http://ijtihadnet.ir/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%aa%d9%81%d9%88%db%8c%d8%b6-%d9%88%d9%84%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%a7/.+شبکه اجتهاد .+کلیک کنید .

***********************************


***اگر ضوابط استنباط از دل فقه بیرون می‌آمد…+فقاهت مطلوب کدام است؟ +دینی 1400 سال پیش در جزیره‌العرب بر آخرین رسول (ص) نازل‌شده است. ما پس از 1400 سال می‌خواهیم آن را همان‌طور که نازل‌شده، بفهمیم. چگونه و با تجهیز به چه علوم و مهارت‌هایی می‌توانیم به این فهم برسیم؟/حجت الاسلام  محمدتقی اکبرنژاد تبریزی+http://ijtihadnet.ir/%d8%a7%da%af%d8%b1-%d8%b6%d9%88%d8%a7%d8%a8%d8%b7-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%86%d8%a8%d8%a7%d8%b7-/ ..+شبکه اجتهاد+کلیک کنید .

 

 

*** عشقنامه +از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/647 ..+کلیک کنید .


*** عشقنامه +از استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/647 ..+کلیک کنید .

 

 

 

 

 


 






موضوعات مرتبط: حکیم عسکری,مجموعه مقالات وگفتمانهای اقتصادی وبانکداری اسلامی+بانظارت آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی,
برچسب‌ها: ,,,,,,,,